جمعه یعنی یک غزل دلواپسی
جمعه یعنی گریه های بی کسی.
جمعه یعنی روح سبز انتظار
جمعه یعنی لحظه های بی قرار.
بی قرار بی قراری های آب،
جمعه یعنی انتظار آفتاب.
جمعه یعنی ندبه ای در هجر دوست
جمعه خود ندبه گر دیدار اوست.
جمعه یعنی لاله ها، دل خون شوند
از غم او، بیدها مجنون شوند.
جمعه یعنی یک کویر بی قرار
از عطش سرخ و دلش در انتظار.
انتظار قطره ای باران عشق
تا فرو شوید غم هجران عشق.
جمعه یعنی بغض بی رنگ غزل
هق هق بارانی چنگ غزل.
زخمه ای از جنس غم بر تار دل
تا فرو شوید غم هجران دل.