تلخ نویس ها...

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Melika
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
ﻣﻦ ﭼﯿﺰ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﺍﺩﻡ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻨﺖ !
ﮐﻤﯽ ﺩﻟﻢ ﺷﮑﺴﺖ ، ﺷﺐ ﻫﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ
ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﺵ ﺳﺮﺩﺭﺩ ﻫﺮﺷﺒﻢ ﺷﺪ .
ﯾﮑﻢ ﺍﺯ ﺁﺭﺍﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮔﺮﻓﺘﻢ .
ﭼﯿﺰ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ !
ﺗﻮ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺎﺧﺘﯽ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ !
ﺗﻮ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﺮﯾﻦ ﻗﻠﺐ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﺧﺘﯽ !
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﻣﻦ ، ﻋﺎﺷﻘﺖ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ . . .
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sina و zahra
برایش نوشتم:

“به امید فردای بهتر”

دو هفته بعد شنیدم ازدواج کرد !

بعدهـــــــــــا فهمیدم

آن روز “الف” فردا را

یادم رفته بــــــــــود
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sina و zahra


nice.jpg


قلب من....


چه بر سر احساس تو آورده اند که نجوای عاشقانه هیچ قلبی برایت شورانگیز نیست؟

تو داغدار کدام حادثه ای که این چنین سرد و ساکت مانده ای.....
 
میگفتند :سختی ها نمک زندگی است!!
امّا چرا کسی نفهمید!
نمک
برای من که خاطراتم زخمی است
شور نیست…
مزه “درد” میدهد...!!


userupload_2013_13101089121402504073.6303.jpg
 



userupload_2013_13969230021403207137.2631.jpg





گیرم که با نگاه تو لبخند میزنم

با خنده های زورکی ام گریه می کنم !

 
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]حرفت که می شود با خنده می گویم :[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]یادش بخیر فراموشش کردم...[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]اما نمیدانند هنوز هم وقتی کسی اشتباه تماس میگیرد...[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]سست میشوم که نکند تو باشی ...[/FONT]


famcdx1dcy4k0dygacr.jpg
 

ایـــن روزهـــا هــــوا خیلـــی غبـــار آلــــود اســـت؛گـــرگ را از ســـگ نمــی تـــوان تشخیـــص داد !

هنگـــامـــی گـــرگ را می شنـــاسیـــم؛

کـــه دریـــده شـــده ایــــم

..

images
 
سکوتـــــــــــــ …
و دیگر هیچ نمی گویم …!
که این بزرگترین اعتراض دل من استـــــــــ ـ

9bbb8811657a9aa1c683cf5867010198.jpg

سکوتـــــــــــــ …
را دوستـــــــــ دارم
به خاطر ابهت بی پایانشـــــــ …..
 


وقتــــی مــی گویـــمـــ : برایـــمــ دعــا کــــن یـــعنـــی کـــمـــ آورده امـــ . . .
یــعنــــی دیــگـــر کـــاری از دستـــ خـــودمـــ بــرای خـــودمـــ بـــر نــمــی آیــــد !
cuh1oof2ooitrgtdw8d.jpg
 
توهم تلخ بودی
تلخ درست مثل قطره های فلج اطفالی که در کودکی به خوردم می دادندغافل از اینکه این بار تلخی تو دلم را فلج کرد

alone_girl.jpg
 
بدترین درد اینه که
مخاطب های گوشیت و چک کنی
وبخوای با یکی دردو دل کنی
ولی .....
هیچکس و پیدا نکنی
42.jpg

وقتهایی هست تو دنیا که حس می کنی​
وجودت برا هیشکی مهم نیست....​
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: zahra
چقــــבر بـבه ازشـــــ خبـــر نداشتهــــ باشیـــــ
sMs بـבیــــ جوابتـــو نـــבه
ســآعتهـــا نگرانشـــــ باشیــــ
بعد بآ یه خطــ בیگهـــ بهشــــ زنگـــــ بزنیــــــ با בومینــــــ بوق گوشیـــــ رو برבآرهـــــ
اونــــ وقتـــهـ کهـــ میفهمـیــــ تنهاییـــــــ
اونــــ وقتـــهـ کهـــ میفهمـیــــ בیگهـــ בوستتـــــ نـבآرهـــ
آבمــآ از همینـــ جـآ تنــهاییــــ رو وآســهـ خودشونــــ انتخابـــ میکنن
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: zahra
9c4c5b3629e95cb0add45b50fcbba5c0_425.jpeg
نوشته هایم تکه هایی از وجود من است ،
بخوان تا پازل وجودم را بسازی ،
نگاه من پر از حرفهای ناگفته است
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: zahra
بعضیـــ هـــا بهتر استـــــ در حد یکــــ بمانند . . .
شدنشانــــ . . .
به بهایــــــ شکستنــــ تمامــ میشود . . .

 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: zahra


من زخم های بی نظیری به تن دارم

اما تو بهترینشان بودی
عمیق ترینشان
عزیزترینشان!
بعد از تو
آدم ها
تنها خراش های کوچکی بودند بر پوستم
که هیچ کدامشان
به پای تو نرسیدند
به قلبم نرسیدند .
بعد از تو آدمها تنها خراش های کوچکی بودند
که تو را از یادم ببرند، اما نبردند
تو بعد از هر زخم تازه ای دوباره باز می گردی
و هر بار
عزیز تر از پیش
هر بار عمیق تر...
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: asalak


همه می گویند
تو چقدر آرومی

چه آرامشی داری

اما این وسط کسی نفمید

کسی که آخر خط رسیده

دیگر فقط نگاه میکند...
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: asalak
من یک دخترم
روزی دل داشتم
دلی از جنس شیشه
پاک.... زلال.... بی ریا
همه جا صدای خنده هایم به گوش میرسید
تفریحم خریدو پارتی بود
شاده شاد...
زندگیم رنگ و بویی دیگر داشت
از عشقو عاشقی خنده ام میگرفت
معنای شکست را نمیفهمیدم
در نگاهم معصومیت را میفهمیدند
اما حالا آدمی دیگر هستم
قلبم را شکسته اند.... سرفه هایم صدای خرده شیشه میدهند
تفریحم کافه و دود غلیظ سیگار است..... قهوه ای تلخ.... پیک مشروب.... و

به دنبال شریکی برای درک غرور له شده ام...

من یک دخترم!
با گریه های شبانه
با دلی پردرد
با زندگی پر از خاطرات تلخ و شیرین از عشقی بی سرانجام
با صدای گرفته از سیگارهای دونفره
با تنی که دیگر پاک بودن را فراموش کرده است
من یک دخترم!!
وقتی میپرسند داستان زندگی ات را تعریف کن میگویم...:
آمد
ساخت
ویران کرد
رفت
آغوشم بالین کودک فردایم بود که آلوده شد
آری!!! من یک دختر....!
با بغضی همیشگی از هرزگی های زمانه...!
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: zahra
ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﮐﺴﻲ ﺣﺎﻟﻲ ﻧﻤﻲ ﭘﺮﺳﺪ؟ﮐﻪ ﻣﻦ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﻱ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭﺍﻳﻦ ﺩﻧﻴﺎ ﭼﻪﻣﻲ ﺟﻮﻳﻢ؟ﭼﻪ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﻢ؟ﮐﻪ ﺁﻳﺎ ﻏﺼﻪ ﺍﻱ ﺩﺍﺭﻡ؟ﻭ ﺁﻳﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﻡ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻴﺴﺖ؟ﻭ ﺷﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺗﻨﻬﺎﻳﻴﺴﺖ.ﮐﺴﻲ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﻤﻲ ﭘﺮﺳﺪ ﮐﻪ ﺩﺭﺩﻡﭼﻴﺴﺖ؟ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﺩﻧﻴﺎ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺁﻭﺍﻱ ﺑﺪ ﺧﻮﺍﻫﻲﺳﺖ ... ﻫﻤﻪ ﺗﻨﻬﺎ،ﻫﻤﻪ ﺳﺮ ﺩﺭ ﮔﺮﻳﺒﺎﻧﻨﺪ!!!
 

درباره ما

  • انجمن یه‌حس‌خوب در اردیبهشت سال 1392 با هدف ایجاد یک شبکه اجتماعی شامل موضوعات سرگرمی، علمی، دانشگاهی، فناوری و ... شروع بکار کرد و بیش از یک دهه آنلاین است. این مجموعه کاربرمحور بوده و اعضای آن در طول این سال‌ها تجارب خود را برای شما بازدیدکنندگان عزیز به اشتراک گذاشتند. این مجموعه دارای نظارت 24 ساعته بوده تا محیطی سالم را برای کاربران خود فراهم آورد، از کاربران انتظار می رود که با رعایت قوانین ما را برای رسیدن به این هدف یاری نمایند.

منوی کاربر