بزرگان اهل معنا و معرفت و شخصیت های قرآنی و معنوی توجه شایانی به اهمیت نماز داشته اند و این موضوع البته مایه تعجب نیست.
وقتی از زبان معصوم علیه السلام می شنویم و می خوانیم که نماز، معراج مومن است پس شگفت آور نخواهد بود که شخصیت های شیعه بارها به این اصل مهم و عمود خیمه مسلمانی توجه نشان دهند.
عارف بالله، آیة الله بهجت ره نیز از جمله شخصیت هایی است که به مناسبت های مختلف در دیدارهایشان با مشتاقان عالم معنا و معرفت از جمله تقاضا برای موعظه و پند نکات دقیق و مهمی در باره نماز ارائه می کنند.
"وقتی بنده از پیشگاه مقدس حضرت حق باز می گردد، اولین چیزی را که سوغات می آورد، سلام از ناحیه او است.
در دعای مسجد کوفه آمده است:
«اَللهُمَّ اَنتَ السَّلامُ، وَ مِنکَ السَّلامُ، وَ اِلیکَ یَرجِعُ، وَ یَعُودُ السُّلامُ، حَیِّنا رَبَّنا مِنکَ السَّلام؛ خداوندا، تو خود سلامی و سلام از ناحیه تو است و به سوی تو باز می گردد. پروردگارا، ما را به سلام از ناحیه خود تحیّت گوی!"
حقیقت آن است که نماز در اصل یک سفر و عروج معنوی و روحانی است.
گشت و گذاری در سپهر جان و هنگامی که عبد مخلص از این سفر روحانی بر می گردد، مثل هر سفر محسوس دیگری چیزهایی با خود می آورد و دستاوردهایی از سفر خود دارد.
از منظر آیت الله بهجت این سوغاتی، سلامی از جانب خدا و ناحیه الله است.
نمازگزار نماز خود را با سلام و تحیت و درود تمام می کند که از ناحیه خداست و به سوی او بر می گردد.
در واقع این بیان به ظرایف زیبایی اشاره می کند که عموماً مبتلابه و دامنگیر عامه است.این که امکان دارد و محتمل است که بسیاری حظ و التذاذی از نماز خواندنشان نبرند و صرفاً برای این که یک تکلیف مشقت بار دینی را بجا بیاورند از رختخواب کنده شوند و سر سجاده بنشینند.
اما اگر نمازگزار حقیقی و اهل، سر سجاده بنشیند در واقع سر سفره نشسته است و همان التذاذی را که اهل دنیا از خور و خواب می برند و خوردن را نه به عنوان یک امر مشقت بار که به عنوان امر شادی آور و لذت بخش دنبال می کنند او نیز نماز را به مثابه امری شادی آور و لذت بخش دنبال می کند.
ما انسان ها در زندگی روزمره بارها به دیگران سلام می دهیم و از زحمات آن ها تشکر می کنیم.
بارها به دیگران ابراز محبّت می کنیم و از کارهای خوبشان تقدیر و تشکر می کنیم.
آیا می توان گفت این کارها تکراری شده؟! درست است که تقدیر و تشکرها با الفاظی تکراری واقع می شوند؛ اما هر تقدیر و تشکری روحی مخصوص به خود دارد و در این روح هیچ تکراری وجود ندارد.
نماز، در واقع تشکر از نعمت های پی در پی الهی، بهانه ای برای ابراز محبّت به خدای یکتا و نیز مدح و ثنای او می باشد.
هر چند الفاظ نماز تکراری است؛ امّا روح نماز برای نمازگزارِ واقعی، هیچ وقت تکراری و خسته کننده نخواهد بود.
اگر مصداقی به این بیان نورانی رسول مکرم اسلام صلوات الله علیه توجه کنیم مسلماً مهم ترین نشانه احتراز از این اتفاق، این است که نماز های یک مسلمان رو به صعود باشد.
همان طور که گفته شد مانند نردبامی که شخصی از آن به سمت بالا صعود می کند.
اگر آن شخص هر روز در یک پله از نردبان در جا بزند دچار خسران شده است و اگر روز بعد پایش را به جای گذاشتن بر پله بالاتر بر پله پایین تر بگذارد دچار خسران عظیم تری شده است.
نماز هم این گونه است. ما نمازها را تکرار می کنیم مثل کسی که بر نردبانی قرار گرفته و پاهایش را از روی پله ای به پله ای دیگر می گذارد و حکمت این تکرار همان حکمت تکرار حرکت بر روی نردبان است.
ما این حرکت را تکرار می کنیم نه به معنای آن که پایمان را بر همان جای پای پیشین بگذاریم بلکه تکرار می کنیم که نماز روز فردایمان کامل تر از نماز امروزمان باشد.
نماز تكرار نیست؛ شاید در ظاهر تكرار باشد ولی در باطن هر نمازی مانند یك پله از نردبان است كه با هر وعده، پله ای به خدا نزدیك تر می شویم پس پله اول و آخر نردبان خیلی با هم متفاوتند.
اگر شما باز هم می گویید: نماز یک عمل تکراری است، باید بدانیم هر تكراری بیهوده نیست، تكراری ترین عمل آدمی در طول حیات خوردن و آشامیدن است كه هیچ انسان عاقلی آن را زائد نمی داند بلكه آن را برای حفظ سلامت و تندرستی لازم و واجب می داند؛ و نماز ورزش و تغذیه ی روح می باشد كه برای پرورش روح و سوخت و ساز مواد زائد و رذائل اخلاقی لازم و واجب است.