گاهی

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0

بنام یگانه، یکتا هستی بخش

گاهی

گرچه در ظاهر یک کلمه است. اما خود به تنهای در معنی به گواهی بیان حقیقت است.

حقیقیتی که چه تلخ باشد وچه شیرین، درنظرما گاهی.....

گاهی زشتهایی جامعه بیشتر از خوبیهای آن جامعه است.

گاهی دردها بیشتراز درمان است. وبه این گونه می توان عنوان کرد

گاهی درمان کمتر از درد است.

گاهی ناخوشیها بیشتر از خوشیها ست.

گاهی حرفها بیشتر از عمل است.

گاهی حرفهای دروغ بیشتر از حرفهای راست است.

گاهی تظاوربیشتراز باطن است.

گاهی نمایش بیشتر از تفسیراست.

گاهی تماشا بیشتر از دیده شدن است.

گاهی گفتن بیشتر از تعمق است.

گاهی،گاهی،گاهی،گاهی.....

وهمه اینها در اجتماع است . رنج بیشتراست. فقربیشتراست و کمبودبیشتراست.

وعدالت کمتراست ویا حتی نیست. وهمه اینها به دلیل نداشتن توازن وعدالت است.

آن هم نه عدالت خشک وخالی فقط در اجتماع بلکه عدالت در درون تک تک آدمها باشد .

توازن در درون تک تک آدمها باشد تا دراجتماع توازن وعدالت برقرارباشد به معنی حقیقی خود.

وآن چه وقتی است؟ وقتی که آدمها به معنای حقیقیشان آدم شوند یا آدم باشند. واین سخت است.

چون دشمنی دارند به وسعت دنیا که مانع آدم شدن آدمها می شود.

وگاهی باید نوشته شود وگاهی بایدگفته شود وگاهی بایدیادآوری شود. وگاهی باید.....

گاهی....



 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Melika، pegah و Mohadlove

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0


گاهی باید سکوت کرد وچیزی نگفت، تادیوار تصوررات ذهنی فروبریزد، وآرام درطلوع توکل به کمال رسید.

گاهی بایدبه وسعت آسمانها شدتا ستارگان را درخود جای داد و روشن کرد.

گاهی بایدحرف نزد ، تا درک کردوپذیرفت که همه چیز را به خدا واگذار.

 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Melika و pegah

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0


گاهی باید سکوت کرد ،اما

گاهی باید فریاد زد، فریادی ی به وسعت عالم که همه جاشینیده شود وبرهمه دلها وبرعمق جانها اثرکند.

البته اگرهمه دلهایشان شبیهه دل آدمها باشد. اگر روح هایشان دارایی روح الهی باشد.

باید فریاد زد، باید سخن گفت، باید حق را گفت واز حق شنید

کلام حق کلام خدا آوایی بهشت


 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Melika و pegah

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0
گاهی باید نگاه کرد،

نگاهی از عمق وجودوبا نگاه درک کرد و با نگاه گفتگو کرد.

البته نگاهی که منشائش پاکی باشد. آنوقت آن نگاه کردن نور می شود،

منشائ روشنایی میشودوشعاعهای نورانی منتشر می کند. واین نگاه نگاه عالمانه است، نگاه عاقلانه است.

فضاها را باید نورانی کرد.دیدهها را باید وسعت دادونادیدهها را باید دید.

وبه خاطرسپردکه شادی وغم درد و درمان هرجای جهان باشد از آن ماست وبرماست که همواره شاکر باشیم وشکرگوییم:

الهی شکرکه ما را آفریدیدوبرما منت گذاشتید که خلق کردید وبنده خودت کردید.


الهی شکر، الهی شکر، الهی شکر، الهی شکر خدایا شکر
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Melika

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0


گاهی:

گاهی بایدگریه کرد، اشک ریخت، برای اینکه نقشهاعوض می شودونوشته ها زود به فراموشی سپرده میشود.

گاهی باید گریه کرد،برای اینکه:دروغ بیشتر از حقیقت است وحرف بیشتر از عمل وصداقت دراین میان پنهان.

گاهی بایدگریه کرد، ناله کردواشک ریخت، که چرا کلبه احزان هنوز گلستان نیست.....

 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Melika

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0
همیشه با ظرفی در دست برای آوردن آب به لب چشمه می‌رفت

و چشمه هم مثل هر روز ظرفش را از آب پر می‌کرد.

با این وجود همیشه به چشمه اعتراض می‌کرد که این آب خیلی کم است و برای من کافی نیست،

چشمه هم همیشه در جوابش سکوت می‌کرد و لبخند می‌زد…

هرگز برای بردن آب ظرف بزرگتری نمی‌آورد!!!


‌‌
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Melika

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0

گاهی،تنهاباش ولی با همه باش.

گاهی با همه باش ولی تنها باش.

گاهی اول یعنی اینکه:هنگامی که تنها هستید به فکرهمه باش.

گاهی دوم یعنی اینکه: هنگامی که دربین همه هستیدبیشتر حواست به خودت باشد.

اما درهمه گاهیهافقط به فقط به یاد یکتا خدای بی همتا باش.

گاهی خیلیها را تبهم برمی داردوهمه یکجوری دیگه فکر می کنندبیشتربه نفع نظر وبرداشت شخصی خود فکر می کنند.

اما وقتی حقیقت را فهمیدند. کلا"نظرشان عوض می شودوبرمی گردد و حتی ممکن عصبی هم بشوند

چون برخلاف رای ونظر وعقیده شان بوده است وتصور وبرداشتشان جور دیگری بوده است.

اما باید همه ما متوجه باشیم قبل از اینکه ذهنمان را پراز تصورات تبهم زا بکنیم وفکر ونظرهای

وخیالهای رنگارنگ رادرآن بریزیم بی خود وبی جهت، بهتر است در همان نخست همه چیز را به خدا بسپاریم

وذهنمان را پراز یاد خدا کنیم وبا یاد خدا آن را پراز آرامش کنیم.

درود خدا بربندگان پاک و خالص خدا



یاعلی
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Melika

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0


گاهی باید سکوت کرد. یک سکوت عمیق که هیچ کس متوجه اش نشود.

گاهی باید شادیها وغمها را توی وجود نگه داشت تا درون نیزشاد باشد وغم واندوه را تجربه وترجمه کند.

گاهی باید انرژیهای منفی را گرفت وبه مثبت تبدیل کرد وبه محیط اطراف وبه بقیه تحویل داد.

گاهی باید انرژیهای مثبت را هم که بی هدف وزیاد مثبتند گرفت وانرژی منفی سازنده وباهدف تحویل داد.

وباید مثل یک پیل عمل نمودومولد انرژی بودنه از بین برنده انرژی کار دنیاهم برهمین اساس است تبادل انرژی.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Melika

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0

گاهی باید رفت. رفت وگم وکور شدتاشایدهمه چیز را فراموش کنید.

گاهی باید رفت وغیب شد از دیدهها پنهان شد تا شاید آرامشی حاصل آید ویا شاید گاهی باید فرار کرد.

ولی هیچ کدام از اینهایی که گفتیم صحیخ نیستند. بایدبه خدا پناه برد وماند وهمه چیزرا به خدا سپرد.

اما برای تنوعی هم که شده و خدا را درمحیط گیر ودار دنیایی آذمهاکه گرفتارش چه عرض کنیم بلکه اسیرش هستند.

ازیادنبری ، بایدبه خلوتگاهی رفت وبا خدا به گفتگو نشست وآنگاه آرام شدو آرامش حاصل کرد.

وخدا را پشتیبان وپناهگاه امن الهی خود بدانیم. همواره با خداباشیم وبا خدا زندگی کنیم.

چیزی که در اجتماع انسانها کم است.

حرف خدا را می زنند ، حرف دین خدا را می زنند ، اما وقتی پای عمل به میان می آید همه کم می آورند

واینگونه می شود که حرف زیاد می شود اما عمل حقیقی بسیار بسیارکم واندک دیده میشود.


مگرعده خاص از بندگان خدا

 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Melika

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0


گاهی ننویسیم بهتراست.

گاهی نباشیم بهتراست.

گاهی همه چیز آنقدر تکرار میشود که حال آدم دگرگون میشودیابهتر بگیم بهم می خورد می ایستدوخسته می شود

وبه یکباره از همه چیز رو برمی گرداند.ازهمه چیز ، از همه کس، هیچ چیز وهیچ کس، مهم نیست.

کلمه ها، جمله هاوحرفها دوباره تکرار میشود، واژه تکرار بودن را عادت میشود.

گفتن دوستت دارم زمانی سخت میشود که بی معنی میشود، بی مقدار، بی اعتباروبرای همین گفتنش سخت میشود.

درواقع گفتنش بی ارزش میشود، بهتراست گفته نشودوبه ربان وبه نوشته نیایدبهتراست.

گاهی بهتر بهترین نگفتن وننوشتن هرچیزی وهرمطلبی است. ومهر سکوت گرفتن بهترین وبا ارزشترین زیبایی دراوج تماشایی است.


 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mohadlove

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0
گآهی دِلــَت نــِمیخوآهــَد . . .

دیــروز رآ بِه یآد بــیآوَری . . .

اَنگــیزه ای بــَرایِ فــَردآ هـَم نــَدآری . . .!!

وَ حآل هــَم کِه . .

گآهی فــَقــَط دِلــَت میخوآهــَد . . .

زآنوهایــَت را تــَنگ دَر آغوش بــِگیری . . .

وَ گوشــِه ای اَز گوشــِه تــَرین گوشـِه ای کِه می شــِنآسی . . .

گریه کنی . . .
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mohadlove

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0

موجهای غم جمع می شوند وگردابی درست می کنند،

پس بزرگ ، انگار که سیاهچاله ای درست شده که همه چیز را به یکباره ببلعدونیست ونابودکند.

دراین هنگام طوفانهای دریا فوران می کندوبارانی از اشک شروع به باریدن می کند

وحال وهوایی دریای طوفانی تماشایی نداردجزاین که صدایش وحشت زا باشدوترس را برروانها قالب کند.

گاهی.....


یاحق
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mohadlove

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0

گاه گاهی دلم می گیرد

پشت خرواری از تکرار نیستی ها

گاه گاهی غم مرا می گیرد

خسته ایم، خسته از بودن سنگها

گاه گاهی دلم می گرید


یاعلی
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mohadlove

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0

گاهی زود میرسم

مثل وقتی که بدنیا آمدم

گاهی اما خیلی دیر

مثل حالا که عاشق تو شدم دراین سن وسال

من همیشه برای شادیها دیرمیرسم

و همیشه برای بیچارگی ها زود

وآنوقت یا همه چیز به پایان رسیده است

و یا هیچ چیزی هنوز شروع نشده است

من درگامی اززندگی هستم

که بسیارزود است برای مردن

وبسیار دیراست برای عاشق شدن


من بازهم دیر کرد ه ام

مراببخش محبوب من

من بر لبه عشق هستم

اما مرگ به من نزدیکتراست

 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mohadlove

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0


گاهی عادت به شنیدن جمله ها وکنایه های احساسی را نداریم

حتی بیشتر مواقع عادت نداریم حرفهای شل احساسی را حتی شلتر از رشته سوپ وآبکی را بشنویم یا بخوانیم.

اصلا" حوصله و وقت برای این جورکارها نداریم. عادت نداریم که احساس حسادت زنان ومردان را ببینیم ویا گوش دهیم.

لحظات عمرعزیزتر وگرانقدرتراز آن است که صرف چنین مقولات بی ثمربه هدربرود.

گاهی از فکرمی کنیم آدمهای این دنیا بیشتر شبیهه عروسکهای اسباب بازی توخالی هستند.

بیشتر انسانهای امروزی چنین شخصیت وحالاتی را امروزتو دنیا دارند.


آدمهای حقیقی درون دارند، مغزدارند، شخصیت انسانی وعلمی دارند و الخصوص شخصیت ملکوتی دارند.

اما چنین آدمهای به چشم نمی آیند. ازدیدهها پنهانند. درحقیقت گم نامند. درعالم خودهستند.

به دنیا چشم ندوخته اند. دل نبسته اند. احساس حقارت می کنیم وقت زنان ومردان وبخصوص زنان را توی اچتماع می بینیم

که فاقد جنبه های مرتبه انسانی وملکوتی هستند.

احساس حقارت می کنیم که احساس خیلیها را کور کرده است وخودرا جلوتراز عقل ومنطق زده است.

واقعا" تاسفباراست واندوه و رنج آور. اما چه میشود کرد باید خودمان راسرزنش کنیم که

چرا جامعه انسانی چنین است وچنان است. اما مهم ترازهمه این که خودمان بفکرخودمان باشیم

که غفلت نکیم و وجودمان را از آسیبها وآلودگیهای دنیا حفظ کنیم ودرامان نگه داریم تا آخرتمان را حفظ کنیم

وشرمشار در پیشگاه خدا ی احد حاضر نشویم بلکه با روی باز به پیشگاه والایی او حاضرشویم.

گاهی وقتها غمگنیم بسیار غمگین، آنچنانکه اندوهی که آسمان با خودندارد
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mohadlove

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0

گاه گاهی دلم می گیرد

گاه گاهی غمگینم

گاه گاهی نشسته دلگیرم

گاه گاهی دلم خون است

گاه گاهی چهره پرخون است

قطره های بارون حاکی ازانبوهی اندوه است


سرکوه بلندی گریه کردم

تمام قطره های حاصل از اشک

شدند شنبم پراگنده بر دره و دشت

سرکوه بلندی گریه کردم

 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mohadlove

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0








روزی که در آن هیچ انسانی را به هیچ وجه قضاوت نکردی
آن روز را جشن بگیر .
آن روز سالم ترین روز عمر توست .
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mohadlove

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0

گاهی باید گذشت وگذشته را به گذشته سپردوبه آینده هم نرسید،

فقط بایدبه حال رسیدبه حضوری که تو باخدا دارید.

یک لحظه هم بایدبه پاکی فکرکردبه معنویات که اساره و چکیده پاکیهاست.

چه می شد که انسان بجایی فکرکردن به لدت شکمی و..

یک لجظه هم به لذت روحی و اوج پرواز روحی درفضایی پاکیها فکر می کردودل می سپرد

به آنجایی که از اول ازآنجا آمده و بازهم آخر به همانجا بازخواهدگشت.

چه می شددنیا را زیر و رو می کردیدوقیامت را به چشم خود می دیدید.

چه می شد دلها نو می شدند وهرگز پلیدی به خود راه نمی دادند.

می دانیم این کارها برای کسانی که درجایی که سراسر ولبریز از آلودگی ولجن باشد.،

طوری که عده ای درته آن غرق باشند وعده درآن سر بیرون آورده باشند

وعده ای نیم تن درآن وعده بر روی آن وعده ای درحال تقلا وتلاش از بیرون آمدن از آن باشند ،

فکرکردن به چنین چیزهای محال است بخصوص فضایی که فقط یک راه بالا برای بیرون آمدن باشد بازی وجود دارد.

اما برای آهالی گرفتاراین درد تنها فقط تنها یک راه ویک فکر وجود دارد .

وتنها راه نجات ورهایشان وآن فقط دریک کلمه می کنجد وآن خدا است وبس فقط خدا

اما برای یک عده گفتن چنین چیزهایی مثل یک بازی تکراری است. چون این عده راهشان را خوب بلدند.

خوب بلدند فکر کنند وخوب بلدند که سر کنند وپرواز کنند به اوج اوجها وهم آنهایند که موفقند، درآخرت سبک بالند.


به قول شاعر رندشیرازی : کجادانند حال ما سبکبالان ساحل ها

یاعلی​
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mohadlove

درباره ما

  • خوش آمدید ؛ یه حسِ خوب یک انجمن است که شما می توانید در آن عضو شده از امکانات آن استفاده کرده و دوستان جدید پیدا کنید. این مجموعه دارای نظارت 24 ساعته بوده تا محیطی سالم را برای کاربران خود فراهم آورد،از کاربران انتظار می رود که با رعایت قوانین ما را برای رسیدن به این هدف یاری کنند.
    از طرف مدیر وب سایت:
    "همواره آرزو دارم که هربازدید کننده ای بعد از ورود به انجمن، با یه حسِ خوب اینجارو ترک کنه!"

منوی کاربر