کوروش و دگرگونی دیپلماسی

GULF 4 PERSIAN

سرپرست تالار
2014-03-13
701
653
0
34
سوزیانا-اندیمشک
نقش شخصیت در تاریخ یکی از آن موضوعات و مطالبی است که در تاریخ معاصر منابع بیشماری در باره آن قلم فرسایی کرده اند.

در این میان به نظر می رسد برخی شخصیت ها از جنبه های انسانی و یا فرا انسانی خاصی برخوردارند که در تاریخ جهان از آنان به نیکی یاد می شود.

هر چند بسیارند شخصیت هایی که با تفکر دیکتاتوری مطلق بر مردم حکمرانی کردند اما حتی در تاریخ انسانی امروز نیز از نظر مردم انسانهایی منفورند که تنها عامل اطاعت از آنان ترسی است که اغلب دیکتاتورها با توسل به دستگاههای پلیسی و امنیتی از طریق دستگیری و اعدام پایه گذاری کرده اند.

بدین ترتیب به خوبی می توان از همین طریق پی به ماهیت درونی اشخاصی که در طول سالها بر مردم حکمرانی کردند برد.

در واقع تاریخ خود بهترین قاضی است که می تواند درسهای روشنی به بشر در خصوص شناسایی افراد و شخصیت هایی دهد که باز هم به گواه تاریخ از خصوصیات ارزنده ای برخوردار بوده اند و درگذر تاریخ افراد بسیار کمی از آن برخوردار بوده اند.

در هر حال مردم نیز که مخاطب اصلی حاکمانند می توانند قضاوت درستی از حاکمیت ،اگر نه در همان زمان بلکه در دوره های تاریخی بعد بیان دارند.

حکایت کوروش هخامنشی از آن دسته تفاسیر تاریخی است که ذهن هر خواننده ای را به خود جلب می کند.

در این میان افرادی شخصیت کوروش را تا پیامبری بالا برده و گروه دیگری آن را تکذیب کرده اند.

هر یک از آنان ادله خاص خود را دارند اما تاکنون در تاریخ علمی امروز مسلم گشته که کوروش از تفکر و ویژگی برتری، برخوردار بوده که وی را در کانون توجه جهانیان قرارداده و یکی از مهمترین آنها منشور کوروش و مکاتباتی است که کوروش هخامنشی در دوران حکمرانی خود داشته.

از این رو می توان تقریبا تصویر روشنی از ماهیت تفکر وی ایجاد کرد تا با دستاوردها و ایده های کسی که دیپلماسی جهان آن روز را دگرگون ساخت آشنا شد.

مهمترین بخش اندیشه کوروش در این قضیه قرار دارد که وی درصدد نبود تا آزادی دیکته شده را به جهانیان اعلام کند.

هدف این نبود تا کسی که بر دنیای آن زمان غالب می شود خود را سرور و برتر از دیگران به حساب آورده و به جای دیگران بیندیشد.

تصور تفکری جدای از این موضوع در خصوص کوروش هخامنشی، نفی کامل تساهل و تسامحی است که بنا به دیدگاه تاریخ از اهم تسامح کوروشی است.

روند دموکراتیزه شدن ملتها هر گز به مفهوم رد تفکر معنوی نیست بلکه در عین حال می تواند به معنای پذیرش آن نیز باشد زیرا دموکراسی ابعاد گوناگونی دارد و اغلب کسانی در روند دموکراسی موفق بوده اند که به همه جوانب آن بها داده و آن را مبدل به الگوی درستی برای همه گروه ها، جدای از زبان ،دین،و اعتقاداتی کرده است که اغلب چنین الگویی را پذیرفته اند.

آزادی ثمره زندگی فردی و اجتماعی بشر است.

انسان آزاد آفریده شده و کسی نمی تواند بر آن حکمی نهد و خواسته های پلید و اهریمنی را خود را با نام دموکراسی و حکومت برتر به اجرا گذارد.

در دنیای کنونی نمی توان دولتی را یافت که اهدافش تحقق واقعی آزادیهای سیاسی و دینی صرف، بدون تعصب و جانبداری باشد.

متاسفانه چنیش شعارهایی بیشتر جنبه تبلیغاتی برای کسانی دارد که افکار و ایده های مالیخولیایی خود را به ضرب آهنگ آزادی می نوازند.

کوروش به خوبی می دانست آزادی برای مردم اهمیت دارد.

آزادی که برگرفته از افکار و عقاید درونی انسانها مبتنی بر فرهنگ و تمدن آنان و در عین حال در ارتباطی با جهان آن روز باشد.

چنین نگاهی از آزادی سبب می شد که ایرانی با سایر ملتها بدون نگاه خصم آلودی به تعالی فرهنگ خویش بپردازند.

شاید از جهاتی با مرگ کوروش تفکر او آنچنان که بایسته بود دنبال نشد،اما می توان گفت تا اواخر حکومت هخامنشی کم و بیش و گاهی با فراز و نشیب هایی این شیوه تفکر مد نظر حاکمان وقت قرار داشت.

روح ایران بزرگ در تللوء زرین نام کسانی می درخشد که سالهاست به نیکی زنده اند.

در دنیایی که به گواه تاریخ دولتها در پی آنند تا حتی برای خود تاریخی جعلی و گنگ بسازد.

در ایران چه بسا در صددند تاریخ واقعی یک ملت را افسانه و داستان و جعلی بخوانند.

گاهی به نظر می رسد نیازی به آن نیست تا خود را اسیر منابع بیشماری نماییم تا یک واقعیت و حقیقت تاریخی را آشکار سازیم زیرا بسیاری از حقایق تاریخی چون خورشیدی تابان به درستی گواه روشنی اند برای کسانی که چشمان خویش را بر روی واقعیت ها بسته اند.

بی هیچ تردیدی در دنیای باستان که حتی یونان با وجود اندیشمندان بیشمارش نتوانست جز برای اقلیتی خاص از طبقات آریستو گرات آزادی را به ارمغان آورد،در عهد کوروش منابع گواهی می دهند که او خود را برگزیده خدایان می دانست و هر گاه به ملتی و تمدنی دست می یافت به دیده احترام به آنان می نگریست.

شاید از نظر نااهلان این حرکت به این مفهوم باشد که کوروش خود از اسلوب فرهنگی درستی برخوردار نبود پذیرش برتری دین و سیاست مغلوبان به همین منظور صورت گرفته باشد.

اما می دانیم که ایرانیان جدای از مسئله ثنویت که به نظرم بیشتر حادث در زمان اخیر است به خدای یگانه بیشتر از دیگر تمدنها معتقد بودند.

بدین معنی که خود صاحب اعتقادی برتر از دیگران بود.

همین اندازه که شخصیت هایی چون کوروش به آراء و عقاید مردم به دیده احترام می نگریستند حتی اگر این روش او را به مفهوم غلبه بر اقوام و گرو ههای مختلف نیز توجیح کرد،اما در نیای آن زمان او از اولین کسانی بود که چنین روشی را بنیان نهاد و جای تأمل بسیاری دارد که او از چه اندیشه ای برخوردار بوده است که در دنیای آن زمان دست یابی به قلوب مردم را به جنگ و خونریزی برتری می داده.

در این میان کوروش یقینا در گسترش حیطه فرمانروایی خود دچار چالش هایی نیز گردیده است، اما نکته مهم این است که بسیاری از مورخان از دیر باز تاکنون از وی شخصیتی ممتاز و بی بدیل ساخته اند تا آنجا که در قرآن نیز اطلاق ذوالقرنین را در تفاسیری همچون تفسیر علامه طباطبایی به کوروش نسبت می دهند.

در این میان باز هم به گواه تاریخ تنها کسی که شایستگی چنین لقب بزرگی را داشته است کوروش هخامنشی بوده ،جزء آنکه منابع چیزی جدای از آن را آشکار سازند.

چنین گفتارهایی پیرامون شخصیت انسانها نه به مفهوم اثبات چیزی است که واقعیت دارد یا نه، بلکه باید پذیرفت، انسانها ذاتاً شیفته آزادی در دین و بیان و سیاست هستند و مسلم آنکه هر آینه افرادی که خود را پیرو و ارائه دهنده آن می دانسته و به حقیقت آن را به مرحله اجرا نهادند، در تاریخ از خود نامی نیک بجا گذارده اند که در اینجا می توان به تلاش بی وقفه غرب برای شناساندن اسکندر مقدونی به عنوان فردی آزادی طلب نام برد که اغلب قابل باور نیست.

زندگی انسان آزاده ای در خور ستایش است که شایستگی ها و قابلیت های آزاد منشانه ی خود را درترویج اندیشه و گفتار عملی دموکراسی قراردهد.

کوروش به خوبی از آزادی از نوع یونانیش آشنا بود بدین سبب وی چنین دموکراسی را به سخره می گرفت دموکراسی که برای دیگران دیکته شود.

بدین ترتیب در عصر امروزین که دنیای ارتباطات و تکنولوژی پیشرفته حاکمیتی برای خود یافته است و هر روز ابداعات و اختراعات جدیدی توسط انسانهای فرااندیش، پای به میدان می گذارد باز هم برای مردم این آزادی و انسانهای آزادمنش اند که بالاترین اهیمت را برای آنان داشته است.

باید آزادی را پاس داشت برای آن ارزش قائل شد و آن را نیکو نگاه داشت .

اندیشه و گفتار و کردار نیک در گروه حفظ حقوقی است که انسان در پناه آزادی به آن دست می بابد.

و آنچنان که هویداست بسیاری از مردم درکسب آزادیهای مدنی خونهای زیادی را نثار کشور و جامعه خویش کرده اند.

باشد که همواره نام آنان را به نیکی یاد کنیم.
 

درباره ما

  • خوش آمدید ؛ یه حسِ خوب یک انجمن است که شما می توانید در آن عضو شده از امکانات آن استفاده کرده و دوستان جدید پیدا کنید. این مجموعه دارای نظارت 24 ساعته بوده تا محیطی سالم را برای کاربران خود فراهم آورد،از کاربران انتظار می رود که با رعایت قوانین ما را برای رسیدن به این هدف یاری کنند.
    از طرف مدیر وب سایت:
    "همواره آرزو دارم که هربازدید کننده ای بعد از ورود به انجمن، با یه حسِ خوب اینجارو ترک کنه!"

منوی کاربر