آیا میدانستید همان طور که بعضی از ماها راستدست هستیم و بعضیها هم چپدست، یکی از چشمهای ما هم چشم غالب است و چپچشمی و راستچشمی هم وجود دارد؟
تقریبا در دو سوم افراد چشم راست غالب است و در یک سوم افراد چشم چپ.
به علاوه هیچ ربطی بین راستدست بودن و راستچشم بودن وجود ندارد و بنابراین یک فرد راستدست میتواند، چشم چپش غالب باشد.
حالا سؤال این است که چگونه میتوان فهمید که کدام چشم ما، چشم غالب است؟
خیلی ساده! مطابق عکس زیر، دستهایتان را دراز کنید و با کف دستها یک مثلث کوچک بسازید، حالا از این مثلث به چیزی که مثلا میتواند دستگیره در باشد، نگاه کنید. دستگیره را در مرکز مثلث قرار بدهید.
حالا به نوبت چشم راست و چشم چپتان را ببندید، چشمی که در هنگام باز بودنش، دستگیره همچنان در مرکز مثلث باقی میماند، چشم غالب شماست.
در اشخاصی نزدیکبینی که درجه نزدیکبینی دو چشمشان متفاوت است، اغلب چشمی که بیشتر نزدیکبین است، چشم غالب است. انتظار ما این است که طبق قانون طبیعیت عضو قویتر، سریعتر یا بهتر، ترجیح داده شود، اما در این مورد، این طور نیست!
حالا سؤالی که پیش میآید این است که این است که راستچشم بودن یا چپچشم بودن، اصلا اهمیتی دارد یا نه؟
تصور کنید که برای آدمنزدیکبینی عینک تجویز شود، در این صورت اگر هر دو چشم او دقیقا اصلاح شوند، شخصی که به غالب بودن چشم معیوبترش عادت داشت، ممکن است قدری احساس ناراحتی کند، پس شاید بهتر باشد، چشم معیوبتر کمی کمتر از نرمال اصلاح شود.
اهمیت دیگر این مسئله در اشخاصی است که سمت دست و چشم غالبشان با هم متفاوت است یا اصطلاحا Cross-dominance دارند، مثلا چشم راست و دست چپ غالب دارند. پیش از این تصور میشد که در بعضی از ورزشها مثل بیسبال، کریکت یا گلف، این دسته افراد نتایج بهتری میگیرند، اما مطالعات جدید این برتری را اثبات نکرده است.
به عنوان یک نکته حاشیهای جالب است بدانید که دسته بزرگی از مشاهیر در دسته فوق قرار میگیرند، آدریانو، کوبی بریانت، سسک فابرگاس، لیرون جیمز، ماریا شاراپووا، بتههون، تام کروز، جیمی هندریکس، میکلانژ، لئوناردو داوینچی، رابرت دنیرو، آلبرت اینشتین، ریچارد فاینمن، بنجامین فرانکلین و نیکولا تسلا همگی دست غالب و چشم غالبشان در دو سوی مختلف قرار داشته است.
اهمیت دیگر این مسئله در جراحیهای یک طرفه کاتاراکت یا جراحیهای انکساری و تجویز لنزهای تماسی است، چون میتواند پیشبینیکننده میزان رضایت بیماری از اقدامات پزشکی فوق باشد
تقریبا در دو سوم افراد چشم راست غالب است و در یک سوم افراد چشم چپ.
به علاوه هیچ ربطی بین راستدست بودن و راستچشم بودن وجود ندارد و بنابراین یک فرد راستدست میتواند، چشم چپش غالب باشد.
حالا سؤال این است که چگونه میتوان فهمید که کدام چشم ما، چشم غالب است؟
خیلی ساده! مطابق عکس زیر، دستهایتان را دراز کنید و با کف دستها یک مثلث کوچک بسازید، حالا از این مثلث به چیزی که مثلا میتواند دستگیره در باشد، نگاه کنید. دستگیره را در مرکز مثلث قرار بدهید.
حالا به نوبت چشم راست و چشم چپتان را ببندید، چشمی که در هنگام باز بودنش، دستگیره همچنان در مرکز مثلث باقی میماند، چشم غالب شماست.
برای مشاهده لینک نیاز به ثبت نام دارید؛ برای ثبت نام کلیک کنید
در اشخاصی نزدیکبینی که درجه نزدیکبینی دو چشمشان متفاوت است، اغلب چشمی که بیشتر نزدیکبین است، چشم غالب است. انتظار ما این است که طبق قانون طبیعیت عضو قویتر، سریعتر یا بهتر، ترجیح داده شود، اما در این مورد، این طور نیست!
حالا سؤالی که پیش میآید این است که این است که راستچشم بودن یا چپچشم بودن، اصلا اهمیتی دارد یا نه؟
تصور کنید که برای آدمنزدیکبینی عینک تجویز شود، در این صورت اگر هر دو چشم او دقیقا اصلاح شوند، شخصی که به غالب بودن چشم معیوبترش عادت داشت، ممکن است قدری احساس ناراحتی کند، پس شاید بهتر باشد، چشم معیوبتر کمی کمتر از نرمال اصلاح شود.
اهمیت دیگر این مسئله در اشخاصی است که سمت دست و چشم غالبشان با هم متفاوت است یا اصطلاحا Cross-dominance دارند، مثلا چشم راست و دست چپ غالب دارند. پیش از این تصور میشد که در بعضی از ورزشها مثل بیسبال، کریکت یا گلف، این دسته افراد نتایج بهتری میگیرند، اما مطالعات جدید این برتری را اثبات نکرده است.
به عنوان یک نکته حاشیهای جالب است بدانید که دسته بزرگی از مشاهیر در دسته فوق قرار میگیرند، آدریانو، کوبی بریانت، سسک فابرگاس، لیرون جیمز، ماریا شاراپووا، بتههون، تام کروز، جیمی هندریکس، میکلانژ، لئوناردو داوینچی، رابرت دنیرو، آلبرت اینشتین، ریچارد فاینمن، بنجامین فرانکلین و نیکولا تسلا همگی دست غالب و چشم غالبشان در دو سوی مختلف قرار داشته است.
اهمیت دیگر این مسئله در جراحیهای یک طرفه کاتاراکت یا جراحیهای انکساری و تجویز لنزهای تماسی است، چون میتواند پیشبینیکننده میزان رضایت بیماری از اقدامات پزشکی فوق باشد