مصحف فاطمه ی زهرا(س) چیست؟
مصحف فاطمه سلام الله عليها كتابي است كه به املاء جبرئيل و خط امير المؤمنين عليه السلام نوشته شده و در آن تمامي حوادث واتفاقات آينده عالم تا روز قيامت ثبت شده و چيزي در باره حلال و حرام در آن وجود ندارد .
اين مطلب از روايات فراواني استفاده ميشود كه ما به دو روايت بسنده ميكنيم كه با تدبر در همين دو روايت ، به جواب تمام سؤالاتتان خواهيد رسيد .
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) يَقُولُ تَظْهَرُ الزَّنَادِقَةُ فِي سَنَةِ ثَمَانٍ وَ عِشْرِينَ وَ مِائَةٍ وَ ذَلِكَ أَنِّي نَظَرْتُ فِي مُصْحَفِ فَاطِمَةَ (عليها السلام) قَالَ قُلْتُ وَ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمَّا قَبَضَ نَبِيَّهُ (صلي الله عليه وآله وسلم ) دَخَلَ عَلَى فَاطِمَةَ (عليها السلام) مِنْ وَفَاتِهِ مِنَ الْحُزْنِ مَا لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَرْسَلَ اللَّهُ إِلَيْهَا مَلَكاً يُسَلِّي غَمَّهَا وَ يُحَدِّثُهَا فَشَكَتْ ذَلِكَ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام) فَقَالَ إِذَا أَحْسَسْتِ بِذَلِكِ وَ سَمِعْتِ الصَّوْتَ قُولِي لِي فَأَعْلَمَتْهُ بِذَلِكَ فَجَعَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام) يَكْتُبُ كُلَّ مَا سَمِعَ حَتَّى أَثْبَتَ مِنْ ذَلِكَ مُصْحَفاً قَالَ ثُمَّ قَالَ أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌ مِنَ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامِ وَ لَكِنْ فِيهِ عِلْمُ مَا يَكُون .
حمادبن عثمان مي گويد: از امام صادق (عليه السلام) شنيدم فرمود : در سال 128 مخالفان مذهب و دعوت كنندگان به باطل اعلام وجود خواهند كرد. اين موضوع را در مصحف فاطمه (سلام الله عليها) ديدم . پرسيدم : مصحف فاطمه چيست ؟ فرمود : با فوت رسول خدا ( صلي الله عليه وآله وسلم) غم واندوه فراوان فاطمه را فرا گرفتكه اندازه آن را خدا مي داند . به همين جهت خداوند فرشته اي را نزد فاطمه فرستاد تا با هم سخن شدن با وي غم واندوهش زدوده شود . فاطمه(سلام الله عليها) جريان را به علي(عليه السلام) گزارش كرد علي(عليه السلام) فرمود : هر وقت آمدنش را احساس نمودي و صدايش را شنيدي به من خبر بده. فاطمه آمدن فرشته را به علي(عليه السلام) خبر داد. علي(عليه السلام) آنچه را مي شنيد مي نوشت تا در نهايت همانند كتابي كامل گرديد.
سپس امام صادق(عليه السلام) فرمود : در اين كتاب ازحلال وحرام چيزي نيست ؛ بلكه آنچه درآن ديده مي شود دانش وآگاهي از حوادث واخبار آينده است.
الكافي ، ج1 ، ص: 240 .
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ قَالَ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع بَعْضُ أَصْحَابِنَا عَنِ الْجَفْرِ ... قَالَ فَمُصْحَفُ فَاطِمَةَ (عليها السلام) قَالَ فَسَكَتَ طَوِيلًا ثُمَّ قَالَ إِنَّكُمْ لَتَبْحَثُونَ عَمَّا تُرِيدُونَ وَ عَمَّا لَا تُرِيدُونَ إِنَّ فَاطِمَةَ مَكَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله وسلم) خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ يَوْماً وَ كَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِيدٌ عَلَى أَبِيهَا وَ كَانَ جَبْرَئِيلُ (عليه السلام) يَأْتِيهَا فَيُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلَى أَبِيهَا وَ يُطَيِّبُ نَفْسَهَا وَ يُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا وَ مَكَانِهِ وَ يُخْبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعْدَهَا فِي ذُرِّيَّتِهَا وَ كَانَ عَلِيٌّ (عليه السلام) يَكْتُبُ ذَلِكَ فَهَذَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ عليها السلام .
الكافي، ج1، ص: 241 .
أبو عبيده مي گويد : بعضي از شيعيان از امام صادق عليه السلام سؤالاتي كردند ، از جمله سؤال كردند : مصحف فاطمه چيست ؟ حضرت مدتى سكوت كرد و سپس فرمود : شما از آنچه مي خواهيد و نمي خواهيد بحث مي كنيد ( يعنى بعضى از پرسش ها به قصد فهميدن نيست يا به دردت نمي خورد ) فاطمه بعد از پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله هفتاد و پنج روز در دنيا بود و از فراق پدر بسياراندوهگين بود. جبرئيل عليه السلام محضرش مىآمد و او را در مرگ پدر تسليت مي داد و خوشحالش مي كرد وغم واندوهش را تخفيف مي داد و از احوال و مقام پدرش خبر مي داد و سرگذشت اولادش را پس از او برايش مي گفت و على عليه السلام آن مطالب را مي نوشت كه مجموع آن نوشتهها مصحف فاطمه عليها السلام شد.
امكان گفتگوي ملائكه با غير انبياء :
اهل تسنن از ديرباز اشكال ميكنند كه چگونه ممكن است كه ملائكه با غير پيامبر صحبت كند ، آيا اين مطلب با خاتميت پيامبر در تعارض نيست ؟
در جواب ميگوييم : خود علماي اهل سنت از اين شبهه جواب دادهاند . آلوسي مفسر بزرگ اهل سنت بعد از نقل روايتي در همين باره ميگويد :
والأخبار طافحة برؤية الصحابة للملك وسماعهم كلامه ، وكفى دليلا لما نحن فيه قوله سبحانه : * ( إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُون ) * ( فصلت : 30 ) الآية فإن فيها نزول الملك على غير الأنبياء في الدنيا وتكليمه إياه ولم يقل أحد من الناس : إن ذلك يستدعي النبوة وكون ذلك لأن النزول والتكليم قبيل الموت غير مفيد كما لا يخفى .
تفسير الآلوسي - الآلوسي - ج 22 - ص 40 .
روايات بسياري وارد شده كه صحابه ملائكه را ميديدند و سخن آنان ميشنيدند . براي اثبات آن ، اين دليل كافي است كه خداوند كريم فرموده است : « بىترديد كسانى كه گفتند : پروردگار ما خدا است سپس [ در ميدان عمل بر اين حقيقت ] استقامت ورزيدند ، فرشتگان بر آنان نازل مىشوند [ و مىگويند : ] مترسيد و اندوهگين نباشيد شما را به بهشتى كه وعده داده شده ايد ، بشارت باد . » اين آيه ثابت ميكند كه ملائكه بر غير انبياء در دنيا نازل ميشوند و با آنها سخن ميگويند ، و كسي هم نگفته است كه اين سخن گفتن مستلزم نبوت است و ازطرفي اين گفتگو از قبيل مرگ است و فايده اي ندارد .
مصافحه با ملائكه :
روايات بسياري در منابع اهل سنت وارد شده است كه اگر انسان آنگونه كه خداوند ميخواهد در اين دنيا زندگي كند ، واجبات را انجام داده و از محرمات نيز پرهيز كند ، ميتواند مستقيماً با ملائكه در ارتباط بوده و با آنان سخن بگويد .
مسلم نيشابوري ، نقل ميكند:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ إِنْ لَوْ تَدُومُونَ عَلَى مَا تَكُونُونَ عِنْدِي وَفِي الذِّكْرِ لَصَافَحَتْكُمْ الْمَلَائِكَةُ... .
صحيح مسلم - مسلم النيسابوري - ج 8 - ص 95 .
رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله وسلم فرمود : قسم به خدايي كه جانم در دست او است ، اگر شما همان حالتي را كه اكنون داريد ، حفظ نماييد و بر آن استقامت ورزيد ، ملائكه با شما دست خواهند داد .
الباني ، كه وهابيت از او به عنوان «بخاري دوران» تعبير ميكنند و بن باز مفتي اعظم عربستان سعودي گفته بود كه ايشان را بايد امام الحديث بناميم ، اين روايت را در صحيح سنن ابن ماجة ، ج2 ، ص415-416 و صحيح الجامع الصغير ، ج2 ، ص931 و 1190 و سلسلة الأحاديث الصحيحة ، ج4 ، ص606 صحيح دانسته است .
و باز در روايت ديگري مسلم نيشابوري مينويسد :
لو كانت تكون قلوبكم كما تكون عند الذكر لصافحتكم الملائكة حتى تسلم عليكم في الطرق .
صحيح مسلم - مسلم النيسابوري - ج 8 - ص 95 .
اگر قلبتان را به همان حالي كه در حال راز و نياز با خداوند داريد ، حفظ كنيد ، ملائكه با شما دست خواهند داد ؛ و حتي در راهها به شما سلام خواهند كرد .
از اين دو روايت استفاده ميشود كه اگر انسان تقواي الهي را حفظ كرده و دستورات الهي را انجام دهد ، ميتواند با ملائكه در ارتباط باشد و با آنها گفتگو كند . و فاطمه زهرا سلام الله عليها كه قرآن در آيه تطهير شهادت بر عصمت او داده و طبق نص صريح روايات صحيح بخاري و مسلم ، سيده زنان اهل بهشت است ، قطعاً داراي اين مقام بوده است .
گفتگوي حضرت مريم با ملائكه :
قرآن كريم صراحت دارد كه حضرت مريم سلام الله عليها با ملائكه صحبت مي كرده ؛ در حالي كه او نيز پيامبر نبوده است . خداوند در سوره مريم آيات 16 تا 21 ميفرمايد :
وَ اذْكُرْ فىِ الْكِتَابِ مَرْيمََ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكاَنًا شَرْقِيًّا . فَاتخََّذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا . قَالَتْ إِنىِّ أَعُوذُ بِالرَّحْمَانِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا . قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا . قَالَتْ أَنىَ يَكُونُ لىِ غُلَامٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنىِ بَشَرٌ وَ لَمْ أَكُ بَغِيًّا . قَالَ كَذَالِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلىََّ هَينٌِّ وَ لِنَجْعَلَهُ ءَايَةً لِّلنَّاسِ وَ رَحْمَةً مِّنَّا وَ كاَنَ أَمْرًا مَّقْضِيًّا .
و در اين كتاب (آسمانى)، مريم را ياد كن، آن هنگام كه از خانوادهاش جدا شد، و در ناحيه شرقى (بيت المقدس) قرار گرفت . و ميان خود و آنان حجابى افكند (تا خلوتگاهش از هر نظر براى عبادت آماده باشد). در اين هنگام، ما روح خود را بسوى او فرستاديم و او در شكل انسانى بىعيب و نقص، بر مريم ظاهر شد ! . او (سخت ترسيد و) گفت: «من از شرّ تو، به خداى رحمان پناه مىبرم اگر پرهيزگارى! . گفت: «من فرستاده پروردگار توام (آمدهام) تا پسر پاكيزهاى به تو ببخشم!» . گفت: «چگونه ممكن است فرزندى براى من باشد؟! در حالى كه تا كنون انسانى با من تماس نداشته، و زن آلودهاى هم نبودهام!» . گفت: «مطلب همين است! پروردگارت فرموده: اين كار بر من آسان است! (ما او را مىآفرينيم، تا قدرت خويش را آشكار سازيم) و او را براى مردم نشانهاى قرار دهيم و رحمتى باشد از سوى ما! و اين امرى است پايان يافته (و جاى گفتگو ندارد)!» .
وقتي حضرت مريم سلام الله عليها بتواند با ملائكه در ارتباط باشد ، فاطمه زهرا سلام الله عليها كه سيده تمامي زنان اهل بهشت و از جمله مريم بنت عمران است ، ميتواند با ملائكه در ارتباط باشد .
شیعه نیوز:
نظرآیت الله سبحانی در خصوص مصحف حضرت فاطمه(سلام الله علیها)
به گزارش «شیعه نیوز»، آیت الله سبحانی درپاسخ به این پرسش که" گفته شود شيعيان قرآني به نام «مصحف فاطمه(سلام الله علیها)» دارند، اين مطلب تاچه اندازه صحت دارد؟" این گونه پاسخ داده است:
پاسخ: واژة «صحف» در قرآن به معناي مطلق كتاب آمده است، چنان كه ميفرمايد:
ـ «وَإِذا الصُّحُفُ نُشِرَتْ» .
«آنگاه كه نامههاي اعمال منتشر گردد».
ـ «إِنَّ هـذا لَفِـي الصُّحُـفِ الأُولـى * صُحُفِ إِبْراهيـمَ وَمُـوسـى»
«اين، در صحيفههاي نخستين، در كتاب ابراهيم و موسي است».
و همچنين«مصحف» نيز از همين ماده اخذ شده و به معناي دفتر يا كتاب جلد شده به كار ميرفت و در صدر اسلام حتي پس از درگذشت پيامبر، مصحف» نام قرآن نبود بلكه هر كتاب مجلّدي را مصحف ميناميدند.
ابن ابي داوود سجستاني در باب گردآوري قرآن، در مصحفي از محمد بن سيرين نقل ميكند: وقتي پيامبر | درگذشت، امیرالمومنین علي (علیه السلام) چنين گفت:
«سوگند ياد كرد علي كه ردا بر دوش نيندازد مگر براي نماز جمعه، تا اين كه قرآن را در مجلدي جمع كنم».
اين جملهها حاكي است كه در آن روزگار، مصحف به معناي دفتر بزرگ و يا كتابي مجلد بوده كه اوراق را از پراكنده شدن حفظ ميكرده، سپس به مرور زمان اختصاص به قرآن يافته است.
اتفاقاً روايات پيشوايان ما حاكي است كه حتي در زمان آنان، لفظِ مصحف به معناي كتاب و يا دفتر مكتوب بوده است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
«هر كس قرآن را از روي برگهاي مجلد بخواند، از چشم خود بهره ميگيرد».
و نيز در حديثي ديگر آمده است:
«خواندن قرآن از روي برگهاي مجلد، عذاب را از پدر و مادر كم ميكند».
مورّخان درباره ترجمة خالد بن معدان مينويسند:
«خالد بن معدان دانش خود را در دفتري ضبط كرده بود كه آن دكمهها و دستگيره داشت».
خالد بن معدان از تابعين بوده و هفتاد صحابي را درك كرده است. و ابن اثير ترجمه او را در ماده كلاعي آورده است
پس تا اينجا روشن شد كه تا پايان قرن اول، لفظ «مصحف» به معناي كتاب مجلد و يا دفترچه جلد شده بود كه افراد دانش و آگاهي خود را در آن ضبط ميكردند. اگر بعدها قرآن را مصحف گفتهاند، چون از ذهنها بيرون آمد و بر برگها نوشته شد و به صورت مجلّد درآمد.
با توجه به اين مسأله، نبايد در شگفت باشيم كه دخت گرامي پيامبر داراي مصحفي باشد و دانش و آگاهيهاي خود را، كه از پدر بزرگوارش برگرفته بود، در آن بنويسد و براي فرزندان خود، به صورت بهترين ميراث، به يادگار بگذارد.
خوشبختانه فرزندان فاطمه(سلام الله علیها) حقيقت و واقع اين مصحف را شناسانده وگفتهاند: اين مصحف، جز يك رشته آگاهيهايي كه از پدر بزرگوارش شنيده و يا از طريق ديگر به دست آورده، چيز ديگري نيست. اکنون برخي از روايات را ميآوريم:
حسن بن علي‘ فرمود : «نزد ما جامعهاي است كه در آن حلال وحرام وارد شده و مصحف فاطمه(سلام الله علیها) هست در حالي كه در آن كلمهاي از قرآن نيست بلكه املاي رسول خدا | و خطّ امیرالمومنین علي (علیه السلام) است و همگي در اختيار ماست».
امیرالمومنین علي (علیه السلام) با عنايت كامل يادآور ميشود كه در آن حلال و حرامي نيست تا مبادا تصور شود وحي تشريعي بر دخت پيامبر نازل ميشده است.
امام صادق(علیه السلام) در روايت ديگر در توصيف مصحف فاطمه ميگويد:
«به خدا سوگند، كلمهاي از قرآن شما در آن نيست. راوي ميگويد: پرسيدم: آيا در آن دانش است؟ امام در پاسخ ميگويد: بله، ولي نه از دانشهاي معمولي».
با توجه به آنچه گفته شد، روشن ميگردد كه مصحف فاطمه(سلام الله علیها) ارتباطي به قرآن ندارد و كساني كه آن را دستاويزي براي تحريف قرآن قرار دادهاند، اگر مغرض نباشند، ناآگاهانه و بدون تحقيق درباره واقعيت آن سخن ميگويند.
اكنون واقعيت را براي خوانندگان بيان ميكنيم:
«محدّث» در اسلام
يكي از معارف مسلم در ميان علماي اسلام، وجود افراد «محدَّث» در ميان مسلمانان است. فرد «محدَث» پيامبر نيست و بر او وحي نازل نميشود، ولي در عين حال، فرشتگان، با وي سخن ميگويند و سخن آنان را ميشنود، و لذا او «محدَّث» بر وزن اسم مفعول نام گرفته است؛ زيرا كه فرشته با او «حديث» ميگويد. بخاري نقل ميكند كه پيامبر | فرمود:
«در ميان پيشينيان از بنياسرائيل، مرداني بودند كه با آنها ـ از عالم غيب ـ سخن گفته ميشد، بدون اين كه پيامبر باشند. و اگر در ميان امت من چنين فردي باشد، آن عمر بن خطاب است»
كليني در كتاب كافي بابي تحت عنوان «إنّ الأَئِمَّةَ مُحَدَّثُونَ، مُفَهّمُونَ» آورده و رواياتي در اين مورد نقل كرده است. تمام اين روايات حاكي از آن است محدّث به کسی میگويند كه صوت فرشته را ميشنود، ولي او را نميبيند. آنگاه اضافه ميكند: ائمه اهل بيت^ همگي «محدّث» هستند.
فاطمه «محدَّثه» است
دخت گرامي پيامبر | به خاطر كمال وجودي، از افراد «محدّث» به شمار ميرود؛ يعني صداي فرشته را ميشنيد، ولي او را نميديد و اين جريان، زماني رخ داد كه پدر والامقامش درگذشت. غم و اندوه او را فرا گرفت. در اين هنگام جبرئيل امين به فرمان الهي فرود آمد. اخباري را از آينده، براي او بازگو مينمود و از اين طريق، مايه تسليت و تسلّي خاطر او را فراهم ميآورد. اکنون ويژگيهاي مصحف فاطمه(سلام الله علیها) را از زبان فرزندان او بيان ميكنيم:
امام صادق(علیه السلام) ميفرمايد: آنگاه كه خدا پيامبرش را قبض روح کرد، اندوه فراواني فاطمه(سلام الله علیها) را در برگرفت. خداوند فرشتهاي را فرستاد تا او را تسليت بگويد. فاطمه(سلام الله علیها) امير مؤمنان را از آنچه ميشنيد، آگاه ساخت. امیرالمومنین علي (علیه السلام) فرمود: هرگاه صداي فرشته را شنيدي، مرا آگاه كن تا آنچه ميگويد، بنويسم. اين گزارشها كه از طريق فرشته به فاطمه(سلام الله علیها) ميرسيد و او در اختيار امیرالمومنین علي (علیه السلام) مينهاد، در دفتري جمع شد و نام مصحف به خود گرفت، ولي در آن چيزي از حلال و حرام نيست، بلكه تنها گزارشهايي از آينده است.