لوئی پیر آلتوسر (به فرانسوی: Louis Pierre Althusser) (زاده ی ۱۶ اکتبر ۱۹۱۸ در الجزایر - درگذشته ی ۲۳ اکتبر ۱۹۹۰) فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود. او از بالاترین مقامات آکادمیک حزب کمونیست فرانسه بود و بحث و تزهایش عمدتاً در پاسخ به خطراتی (همچون مارکسیسم انسانگرایانه مکتب فرانکفورت) بودند که به زعم او بنیانهای نظری مارکسیسم را تهدید میکرد. از آلتوسر معمولاً به عنوان مارکسیست ساختگرا یاد میشود. زندگی
او متولد الجزایر بود و پس از مرگ پدر، به همراه خواهر و مادرش به مارسی فرانسه مهاجرت کرد. مقطع متوسطه را در دبیرستان «لیسه دو پارک» با موفقیت گذراند و در اکول نرمال سوپریور پاریس پذیرفته شد. با آغاز جنگ دوم جهانی به ارتش فرانسه پیوست و با شکست فرانسه، به دست آلمانها اسیر و در اسارت دچار ناخوشیهای روانی و جسمی شد. پس از اسارت به مارکسیسم گرایش یافت . او در سال ۱۹۴۶ با زنی انقلابی و یهودی – لیتوانیایی به نام هلن ریتمن آشنا شد و تا پایان عمر با او به سر برد. آلتوسر در سال ۱۹۴۸ به حزب کمونیست فرانسه پیوست، این در زمانی بود که افرادی چون موریس مرلوپونتی از حزب کمونیست فرانسه جدا میشدند. همان سال وی به تدریس فلسفه در دانشگاه پرداخت. آلتوسر که در اسارت دچار ناخوشیهای روانی گشته بود در ۱۹ نوامبر ۱۹۸۰ با دستان خود همسرش را خفه کرد و بدین ترتیب به بیمارستان روانی « سنت آن» فرستاده شد. سه سال در بیمارستان بود و پس از بهبودی، به شمال پاریس رفت و به کارش ادامه داد. او سرانجام در ۲۲ اکتبر ۱۹۹۰ در اثر حمله قلبی درگذشت.
اندیشه
آلتوسر نماینده عمده نحله ساختارگرایی (اصالت ساخت) در مارکسیسم معاصر بودهاست که در برابر مارکسیسم ارتدکس ، مارکسیسم رسمی عصر استالین، و مارکسیسم هگلی و فلسفی مارکسیستهای غرب قرار دارد. اندیشههای او در فرانسه واکنشهای نامساعدی در حزب کمونیست و در بین مارکسیست – لنینیستها ایجاد کرد. آلتوسر تحت تاثیر آرای فیلسوفانی چون گاستون باشلار بود و ادعا میکرد که نظریه مارکسیستی را بر پایه علمی که به نظر او خالی از هرگونه جریان یا عنصر ایدئولوژیک است، برکشیدهاست. آرای او را میتوان زیر عناوین زیر جمعبندی کرد: مسئله گسست معرفت شناختی در اندیشه مارکس، مشاجره با دیگر نحلههای مارکسیستی، ساختگرایی و مباحثی پیرامون دولت و ایدئولوژی. آلتوسر آشکارا از نظام کمونیستی شوروی انتقاد میکرد و استالین را به تحریف کردنهای بسیار اصولی که مارکس سرمایه را بر آنها مبتنی کرده است متهم میدانست. در سال ۱۹۶۵ کتابهای «دفاع از مارکس» و « قرائت سرمایه» را منتشر کرد. در این کتابها با تلفیق رویکرد تاریخی مارکس با نظریه ی ساختارگرایی گفته است که همه ی جوامع دارای ساختار بنیادین واحدی هستند و تغییرات آنها بیشتر ناشی از نیروهای اجتماعی گسترده است تا اعمال فردی. از این نظریه ی او همچون نظریهای ضدبشری بهشدت انتقاد شده است. این منازعه در فلسفه ی قرن ۲۰ تأثیر بسزایی نهاد و برخی از منتقدان بعدی با حذف مارکس از مباحثه٬ مفاهیم آلتوسر را در نقد ادبی و انسانشناسی بهکار بردند. آثار
دفاع از مارکس (۱۹۶۵)(به انگلیسی: Four Marx)
قراپت سرمایه(۱۹۶۵)(به انگلیسی: Reading Capital)
سیاست و تاریخ( ۱۹۵۹)(به انگلیسی: Politics and History)
موضعگیریها(۱۹۶۴)(به انگلیسی: position