قساوت قلب

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0



عوامل شرح صدر و قساوت قلب






معنای شرح صدر چیست؟ و راه آن چیست ؟


"بن مسعود" مى گوید از پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) از تفسیر این آیه سؤ ال کردیم » أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَیْلٌ لِّلْقَاسِیَةِ

قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِاللَّهِ أُوْلَئِكَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ
[SUP]1[/SUP]»؛

پس آیا كسى كه خدا سینه‏اش را براى [پذیرش‏] اسلام گشاده، و [در نتیجه‏] برخوردار از نورى از جانب پروردگارش مى‏باشد [همانند فرد تاریك دل است‏]؟ پس واى بر


آنان كه از سخت‏دلى یاد خدا نمى‏كنند اینانند كه در گمراهى آشكارند؟


چگونه انسان شرح صدر پیدا مى کند؟


فرمود: اذا دخل النور فى القلب انشرح و انفتح ؛ هنگامى که نور به قلب انسان داخل شد گسترده و باز مى گردد!


عرض کردیم اى رسول خدا نشانه آن چیست ؟


فرمود: الانابة الى دار الخلود، و التجافى عن دار الغرور، و الاستعداد للموت قبل نزوله ؛ نشانه آن توجه به سراى جاوید و جدا شدن از سراى
غرور، و آماده گشتن براى استقبال از مرگ


پیش از نزول آن است در تفسیر على بن ابراهیم مى خوانیم که جمله «افمن شرح الله صدره للاسلام » درباره امیر مؤ منان على (علیه السلام ) نازل شده ، و در بعضى


از تفاسیر آمده است که جمله فویل للقاسیة قلوبهم درباره ابولهب و فرزندانش مى باشد.


روشن است که این شان نزول ها در حقیقت از باب تطبیق مفهوم کلى بر مصداق هاى واضح آن است


جالب توجه اینکه در جمله «فهو على نور من ربه » نور و روشنائى به منزله مرکبى ذکر شده که مؤ منان بر آن سوار مى شوند، سرعت سیرش ‍ عجیب ، و مسیرش


روشن ، و قدرت جولانش همه جهان را فرا مى گیرد.






عوامل "شرح صدر" و "قساوت قلب "




انسان ها در پذیرش حق و درک مطالب و خودجوشى یکسان نیستند، بعضى با یک اشاره لطیف یا یک کلام کوتاه حقیقت را به خوبى درک مى کنند، یک تذکر آنها را بیدار

مى سازد، و یک موعظه و اندرز در روح آنها طوفانى بپا مى کند.


در حالى که بعضى دیگر شدیدترین خطابه ها و گویاترین دلائل و نیرومندترین اندرز و مواعظ در وجودشان کمترین اثرى نمى گذارد، و این مساله ساده اى نیست .


چه تعبیر جالبى دارد قرآن در این زمینه که بعضى را صاحب شرح صدر و گستردگى روح و بعضى را داراى تنگى و ضیق صدر معرفى مى کند چنانکه در آیه 125 سوره

انعام مى گوید: «فمن یرد الله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام و من

یرد ان یضله یجعل صدره ضیقا حرجا کانما یصعد فى السماء:» ؛ آنکس را که خدا مى خواهد هدایتش کند سینه اش را براى اسلام گشاده مى سازد، و آنکس را که


بخواهد گمراه نماید سینه اش را چنان تنگ مى کند که گوئى مى خواهد به آسمان بالا رود!


جهل و گناه و لجاجت و جدال و مراء و همنشینى با بدان و فاجران و مجرمان و دنیاپرستى و هواپرستى باعث تنگى روح و قساوت قلب مى شود.


این موضوعى است که با مطالعه حالات افراد کاملا مشخص است بعضى آنچنان روحشان باز و گشاده است که هر قدر از حقایق در آن وارد شود به راحتى پذیرا مى


شود، اما بعضى به عکس آنچنان روح و فکرشان محدود است که گوئى


هیچ جائى براى هیچ حقیقتى در آن نیست ، گوئى مغزشان را در یک محفظه با دیوارهاى نیرومند آهنى قرار داده اند.


البته هر یک از این دو عواملى دارد:


مطالعات پیگیر و مستمر و ارتباط مداوم با دانشمندان و علماى صالح ، خودسازى و تهذیب نفس پرهیز از گناه و مخصوصا غذاى حرام ، و یاد خدا کردن از عوامل شرح صدر
است .


بر عکس جهل و گناه و لجاجت و جدال و مراء و همنشینى با بدان و فاجران و مجرمان و دنیاپرستى و هواپرستى باعث تنگى روح و قساوت قلب مى شود.


و اینکه قرآن مى گوید: آنکس را که خدا بخواهد هدایت کند شرح صدر مى دهد، یا اگر خدا بخواهد گمراه سازد ضیق صدر مى دهد، این خواستن و نخواستن بى دلیل


نیست ، سرچشمه هاى آن از خود ما شروع مى شود.


در حدیثى از امام صادق (علیه السلام ) مى خوانیم : اوحى الله عز و جل الى موسى یا موسى لا تفرح بکثرة المال ، و لا تدع ذکرى على کل حال ، فان کثرة المال

تنسى الذنوب ، و ان ترک ذکرى یقسى القلوب ؛ خداوند متعال به موسى

(علیه السلام ) وحى فرستاد که اى موسى ! از فزونى اموال خوشحال مباش ، و یاد مرا در هیچ حال ترک مکن ، چرا که فزونى مال غالبا موجب فراموش کردن گناهان


است ، و ترک یاد من قلب را سخت مى کند!.


در حدیث دیگرى از امیر مؤ منان (علیه السلام ) آمده است : ما جفت الدموع الا لقسوة القلوب ، و ما قست القلوب الا لکثرة الذنوب ! ؛

اشک ها خشک نمى شوند مگر به خاطر سختى دل ها و دل ها سخت و سنگین نمى شود مگر به خاطر فزونى گناه !.


در حدیث دیگرى آمده است که از جمله پیام هاى پروردگار به موسى (علیه السلام ) این بود: یا موسى لا تطول فى الدنیا املک ، فیقسو قلبک ، و القاسى القلب منى


بعید: اى موسى آرزوهایت را در دنیا دراز مکن که قلبت سخت و انعطاف ناپذیر مى شود، و سنگدلان از من دورند!.


و بالاخره در حدیث دیگرى از امیر مؤ منان على (علیه السلام ) چنین آمده است :


لمتان : لمة من الشیطان و لمة من الملک ، فلمة الملک الرقة و الفهم ، و لمة الشیطان السهو و


القسوة : دو گونه القاء وجود دارد: ؛ القاى شیطانى و القاى


فرشته القاى فرشته باعث نرمى قلب و فزونى فهم مى شود، و القاى شیطانى موجب سهو و قساوت قلب مى گردد.


به هر حال براى به دست آوردن شرح صدر و رهائى از قساوت قلب باید به درگاه خدا روى آورد تا آن نور الهى که پیامبر وعده داده در قلب بتابد باید آئینه قلب را از زنگار


گناه صیقل داد و سراى دل را از زباله هاى هوا و هوس پاک کرد تا


آماده پذیرائى محبوب گردد، اشک ریختن از خوف خدا، و از عشق آن محبوب بى مثال تأثیر عجیبى در رقت قلب و نرمش و گسترش روح دارد، و جمود چشم از نشانه هاى


سنگدلى است .




اشک ها خشک نمى شوند مگر به خاطر سختى دل ها و دل ها سخت و سنگین نمى شود مگر به خاطر فزونى گناه !.


روشن است یاد خداوند اگر در عمق جان قرار گیرد و همچنین شنیدن آیاتى که بر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله ) نازل شده است هرگاه به درستى تدبر شود باید مایه


خشوع گردد، ولى قرآن گروهى از مؤ منان را سخت ملامت مى کند


که چرا در برابر این امور خاشع نمى شوند؟ و چرا همچون بسیارى از امت هاى پیشین گرفتار غفلت و بیخبرى شده اند؟ همان غفلتى که نتیجه آن قساوت دل و همان


قساوتى که ثمره آن فسق و گناه است !


آیا تنها به ادعاى ایمان قناعت کردن و از کنار این مسائل مهم به سادگى گذشتن و تن به زندگى مرفه سپردن ، در ناز و نعمت زیستن ، و پیوسته مشغول عیش و نوش



بودن با ایمان سازگار است ؟!


در حدیثى از على (علیه السلام ) مى خوانیم : لا تعاجلوا الامر قبل بلوغه فتندموا و لا یطولن علیکم الامد فتقسو قلوبکم ؛ در هیچکارى قبل از فرارسیدن زمانش عجله


نکنید که پشیمان مى شوید، و فاصله میان شما و حق نباید طولانى گردد که قلوب شما قساوت مى یابد.


در حدیث دیگرى از زبان حضرت عیسى مسیح (علیه السلام ) مى خوانیم : لا تکثروا الکلام بغیر ذکر الله فتقسو قلوبکم ، فان القلب القاسى بعید من الله ، و لا تنظروا


فى ذنوب العباد کانکم ارباب ، و انظروا فى ذنوبکم کانکم عبید، و الناس


رجلان : مبتلى ، و معافى ، فارحموا اهل البلاء، و احمدوا الله على العافیة ؛ بدون ذکر خداوند زیاد سخن مگوئید که موجب قساوت قلب است ، و قلب قساوتمند از خدا دور

است ، و به گناهان بندگان همچون ارباب نسبت به بنده اش نگاه


نکنید، بلکه به گناهان خویش بنگرید همچون بنده اى در برابر مولى ، مردم دو دسته اند: گروهى مبتلا، و گروهى اهل عافیت ، نسبت به مبتلایان ترحم کنید، و خدا را بر


عافیت سپاس گوئید.


مجموع این تعبیرات و تعبیرات فراوان دیگرى که مشابه آن است به خوبى روشن مى شود که قرآن محور حیات و مرگ را همان محور انسانى و عقلانى مى شمرد، چرا


که تمام ارزش انسان نیز در همین قسمت نهفته شده است .


آیا کسانى که تنها از زندگى به این قانع شده اند که در عالم بیخبرى و دائما عیش و نوش بسر برند، نه ناله مظلومى را بشنوند، نه نداى منادیان حق را لبیک گویند، نه از



ظلم ظالم ناراحت شوند، و نه از محرومیت مظلومان تکانى بخورند،


تنها به خویشتن بیندیشند، و از غیر خود و حتى از خویشتن خویش بیگانه باشند، زنده اند؟!


آیا این زندگى است که محصول آن فقط صرف مقدارى غذا و پاره کردن تعدادى لباس و خوابیدن ها و بیدار شدن هاى تکرارى باشد؟


اگر زندگى این است چه تفاوتى میان حیوان و جهان آدمیت است ؟


پس باید پذیرفت که در ماوراى این ظاهر زندگى ، مغز و حقیقتى است که قرآن روى آن تکیه میکند و از آن سخن مى گوید.


جالب اینکه مردگانى که مرگشان داراى آثار حیات انسانى است از نظر قرآن زندگانند اما زنده هائى که هیچیک از آثار حیات انسانى در آنها دیده نمى شود در منطق قرآن


مرده اند مرگى جانکاه و رقت بار.


پیامبر گرامى اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود: اربع یمتن القلب : الذنب على الذنب ... و مجالسة الموتى ، و قیل له یا رسول الله و ما الموتى ؟ قال کل غنى مترف :

چهار چیز است که قلب انسان را مى میراند: تکرار گناه - تا آنجا که فرمود:


و همنشینى با مردگان ، کسى پرسید اى رسول خدا مردگان کیانند؟! فرمود: ثروتمندانى که مست ثروت .








منبع: تفسیر نمونه














1 سوره زمر آیه 22.
 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahdi km و pegah

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0

قساوت قلب چیست و روشهای از بین بردن آن چه چیزهایی هستند ؟





یکی از گناهان قلبی که سبب بسیاری از گناهان قلبی دیگر و نیز سبب آلوده شدن به

بسیاری ازگناهان غیر قلبی است-مانند فحش و تحقیر و قتل و شکنجه و غیره-عبارت است از قساوت قلب. در این مطلب سعی شده است تا با استفاده از احادیث،

علت ابتلاء به این بیماری قلبی و روش های درمان آن مختصرا بیان شود
.

علاقه مندان به مطالعه بحث مشروح تر در این مورد به کتاب "قلب سلیم" نوشته شهید دستغیب رحمة الله علیه،قسمت مربوط به قساوت قلب مراجعه فرمایند.

در ابتدا لازم است با استفاده از احادیث،به مصایب و ابتلائاتی که به دلیل قساوت قلب گریبانگیر انسان میشود،اشاره ای شود.

1)
امام صادق علیه السلام:الله به موسی علیه السلام فرمود:در دنیا آرزوی خود را دراز مکن که دلت سخت خواهد شد و سخت دل از من دور است.

2)
امام صادق علیه السلام:الله اجابت نکند دعا را از روی دل سخت و با قساوت.

3)
امام باقر علیه السلام:مبتلا و گرفتار نشده بنده به عقوبتی بزرگ تر از سخت دلی.یعنی بنده در اثر گناه کاری به بزرگترین عقاب الهی که سخت دلی است،مبتلا میشود.

4)
امام سجاد علیه السلام:و از گناهانی که از ریزش باران مانع میشود،سختی دلهاست.

5)
امام صادق علیه السلام:الله رحمت را در دل های رحیم دلان خلق خود قرار داده،پس حاجت های خود را از رحیم دلان بطلبید و از سخت دلان نخواهید.جز این نیست که الله آنها را مورد غضب خود قرار داده است.

6)
امام علی علیه السلام:از بزرگترین شقاوت ها، قساوت دل است.

با توجه به این احادیث اهمیت این بیماری و گناه قلبی بر خواننده اهل نظر مشخص میشود و در نتیجه در صدد معالجه این بیماری و گناه در خود(اگر مبتلا باشد)بر می آید.

برای مبارزه و ریشه کن کردن هر بیماری،نخست باید به علل آن بیماری پی برد.در این قسمت با استفاده از احادیث به علت های این گناه و بیماری و احادیثی در مذمت هریک از این عوامل اشاره مینمایم
...

علل قساوت قلب:

1)
گناه

2)
آرزوها:

امام علی علیه السلام:ترسناکتر چیزی که بر شما میترسم دو چیز است:یکی هوا پرستی و دیگر آرزوی دراز.اما پیروی از هوای نفس،پس باز میدارد از پیروی حق و اما درازی آرزو،پس انسان را از آخرت به فراموشی می اندازد.

3)
پرخوری:

الف) امام صادق علیه السلام:نزدیک ترین حالات بنده به الله زمانی است که شکم او سبک باشد از طعام و مبغوض ترین حالت بنده نزد الله وقتی است که شکمش از طعام پر شده باشد.

ب) رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:نمیرانید دلها را به زیاد خوردن و آشامیدن.زیرا دلها میمیرد بمانند زراعتی که بیش از حد آبش دهند.

ج) در شب معراج الله به رسول خود فرمود:دشمن دار دنیا و اهل دنیا را.

پرسید:اهل دنیا کیانند؟

فرمود:هر که زیاد باشد خوراکش و خوابش و خنده اش.

د) امام علی علیه السلام:بپرهیزید از پرخوری که آن سبب قساوت دل و کسل کننده از نماز و خراب کننده بدن است.

آنچه گفته شد از اینکه پرخوری موجب قساوت است،پرخوری از حلال است و اما طعام حرام یک لقمه آن هم موجب قساوت است.

4)
پرگویی:

الف) امام صادق علیه السلام:عیسی علیه السلام میفرمود:زیاد سخن نگویید در غیر ذکر الله.براستی آنانکه پرگویی میکنند در غیر ذکر الله،دل هاشان قساوت دار است لکن خودشان نمیدانند
.

ب) امام صادق علیه السلام:شنیدم از پدرم میفرمود:از نیکی اسلام شخص ترک کردن سخنان بیهوده است و چیزی که نفعی برایش ندارد
.

ج) رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم:راست و درست نمیشود ایمان بنده ای تا اینکه دلش راست و درست شود و دلش راست و درست نمیشود تا اینکه زبانش راست و درست شود
.

5)
پرخوابی:

الف) امام صادق علیه السلام:خواب زیاد از آب زیاد خوردن است و آن از خوراک زیاد است و هردو سنگین میکند نفس را از طاعت و عبادت و قساوت دار میکند دل را از تفکر
.

ب) امام صادق علیه السلام:خواب زیاد،دین و دنیای شخص را از میان میبرد
.

ج) امام صادق علیه السلام:الله دشمن دارد زیاد خواب رفتن و زیاد بیکار بودن را.

6)
ثروتمندی زیاد:

البته ثروتمندی که با بخل از انفاق است و اگر ثروت با سخاوت جمع شود،چنین ثروتی ممدوح و موجب زیادی رقت و سعادتمندی شخص است.

7)
غفلت:

غفلت در مقابل ذکر است.برای اینکه حالت غفلت دائمی نشود،نمازهای پنج گانه واجب شده است.(البته این یکی از دلایل وجوب نمازهای پنج گانه است)

ولی اگر در حالت غفلت مرتکب گناه شویم،نماز تنها علاج آن آلودگی را نمیکند،بلکه باید بوسیله توبه ایکه پاک کننده آن گناه است،دل را از آن آلودگی علاج کند.

پس برای آلوده نشدن و قساوت دار نگردیدن دل باید دائم الذکر شویم و اگر ساعتی غافل شدیم،ساعت دیگر ذاکر شویم
.

8)
پنج عامل قساوت دل در حدیث نبوی:

رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:"پنج چیز است که دل ها را قساوت میدهد:گناه پشت سر گناه،همسایگی با احمق،هم نفسی زیاد با زنان،در مدت درازی تنها در خانه ماندن،نشستن با مردگان."

گفته شد یا رسول الله مردگان کیانند؟

فرمود:"هر بنده خوش گذران سرکشی،پس او مرده است و هرکس برای حیات پس از مرگش کار نمیکند پس او مرده است.

9)
سه عامل دیگر قساوت دل در حدیث نبوی:

رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود به علی علیه السلام:سه چیز است که دل را قساوت میدهد:گوش دادن به لهو،دنبال صید رفتن و درب خانه سلطان رفتن.

10)
راحت طلبی

11)
نگاه کردن به بخیل

12)
سلاخی

13)
هم دنیا و کثرت هم قوت و غصه اینها را خوردن

14)
خاک ریختن در قبر خویشاوندان

15)
ترک مجالست علما:

رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم:اگر چهل روز بر مومن بگذرد هم نشین با علما نشود،دلش قساوت دار گردد و بر گناهان کبیره جرئت پیدا میکند.

اینک برخی از روش های درمان این بیماری و گناه قلبی را با استفاده از احادیث و روایات،بیان مینماییم:

1)
یاد مرگ:

رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:لقمه در دهان نمیگذارم که امید فرو بردنش را داشته باشم و چشم بر هم نمیگذارم که امید باز شدنش را داشته باشم.

2)
لطف و مهربانی نسبت به درماندگان و یتیمان:

رسول اعظم صلی الله علیه و آله وسلم:هرگاه بخواهی دلت نرم شود،پس اطعام کن مسکین را و دست بر سر یتیم کش.

3)
خوردن عدس،نخود،انجیر،نان جو،سرکه،انگور سیاه،زیتون و انار.

4)
زیاد یاد کردن الله در خلوت.

امام باقر علیه السلام:طلب کن رقت دل را به زیاد یاد خدا کردن در خلوت ها.

5)
چهار عامل روشنایی دل در حدیث نبوی:

رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم: سفیدی و روشنایی دل در چهار خصلت است: عیادت کردن از مریض،

تشییع جنازه کردن، کفن برای مردگان خریدن و بدهی مسلمانی را پرداختن.



والسلام علی من اتبع الهدی

 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahdi km

درباره ما

  • خوش آمدید ؛ یه حسِ خوب یک انجمن است که شما می توانید در آن عضو شده از امکانات آن استفاده کرده و دوستان جدید پیدا کنید. این مجموعه دارای نظارت 24 ساعته بوده تا محیطی سالم را برای کاربران خود فراهم آورد،از کاربران انتظار می رود که با رعایت قوانین ما را برای رسیدن به این هدف یاری کنند.
    از طرف مدیر وب سایت:
    "همواره آرزو دارم که هربازدید کننده ای بعد از ورود به انجمن، با یه حسِ خوب اینجارو ترک کنه!"

منوی کاربر