بیا تا جهان را به بد نسپریم .. به کوشش همه دست نیکی بریم
نباشد همی نیک و بد پایدار .. همان به که نیکی بود یادگار
همان گنج دینار و کاخ بلند .. نخواهد بدن مر تو را سودمند
[سخن ماندازتو همی یادگار.. سخن را چنین خوار مایه مدار
فریدون فرخ فرشته نبود .. زمشک و زعنبر سرشته نبود
به دادودهش یافت آن نیکویی. تو دادودهش کن فریدون تویی
فریدون زکاری که کردایزدی.نخستین جهان رابشست ازبدی
یکی پیشتر بند ضحاک بود.. که بیدادگر بود و ناپاک بود
و دیگر که گیتی زنا بخردان.بپرداخت و بستد ز دست بدان
سدیگرکه کین پدربازخواست. جهان ویزه برخویشتن کردراست
نباشد همی نیک و بد پایدار .. همان به که نیکی بود یادگار
همان گنج دینار و کاخ بلند .. نخواهد بدن مر تو را سودمند
[سخن ماندازتو همی یادگار.. سخن را چنین خوار مایه مدار
فریدون فرخ فرشته نبود .. زمشک و زعنبر سرشته نبود
به دادودهش یافت آن نیکویی. تو دادودهش کن فریدون تویی
فریدون زکاری که کردایزدی.نخستین جهان رابشست ازبدی
یکی پیشتر بند ضحاک بود.. که بیدادگر بود و ناپاک بود
و دیگر که گیتی زنا بخردان.بپرداخت و بستد ز دست بدان
سدیگرکه کین پدربازخواست. جهان ویزه برخویشتن کردراست