دلم برایت تنگ است...

بچه کرد

مدیر تالار ورزشی
2013-10-22
1,156
1,206
0
[h=2]دلم برایت تنگ است...[/h]
برنگرد،

که بر نمی گردی تو هیچوقت

نمی خواهم داشته باشمت،نترس


فقط بیا

در خزان خواسته هام

کمی قدم بزن

تاببينمت
دلم برای راه رفتنت تنگ شده است...
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: zahra، Atash و Sina

بچه کرد

مدیر تالار ورزشی
2013-10-22
1,156
1,206
0
گم کرده ام تو را
نیستی
و من خوب می دانم
این دل گرفته هر چقدر هم ببارد
نه خزان تنهایی ام
می شود بهار
نه لوت سینه ام
لاله زار
و نه یأس واژه های ذهنم
یاس سپید!
اما
بغض می شوم
ببارم
شاید به کنج آسمان دلم
پیدا شوی
رنگین کمانم!
 

بچه کرد

مدیر تالار ورزشی
2013-10-22
1,156
1,206
0
آرام آرام،
آرام تر از تمام آرامه های کودکیم آمدی؛
و آرامشم را خط خطی کردی؛
و بعد
آرام رفتی؛
وهیچ نفهمیدی
درتمام این لحظه های آرام چه اضطرابی درمن موج می زد!
کاش یک لحظه،
جرات خواندن ناآرامی چشم هایم را
داشتی!
کاش یک لحظه،
جرات بر هم زدن آرامشت را
داشتم!
 

بچه کرد

مدیر تالار ورزشی
2013-10-22
1,156
1,206
0
شكست پشت من از داغ بی تو بودن ها
به روی شانه دل ماند بار دلتنگی


درون هاله ای از اشك مانده سر گردان
نگاه خسته من در مدار دلتنگی
 

بچه کرد

مدیر تالار ورزشی
2013-10-22
1,156
1,206
0
دلم



برای کسی تنگ است


که همچو کودک معصومی


دلش برای دلم می سوخت


و مهربانی را ،


نثار من می كرد


کسی که بی من ماند


کسی که با من نيست


كسي .......دگر

كافيست
 

بچه کرد

مدیر تالار ورزشی
2013-10-22
1,156
1,206
0
کسی در باد می خواند
تو را تا اوج می خواهم
برای ناز چشمانت چه بی صبرانه می مانم
د لم تنگ است و بی یادت در این غربت نمی مانم
تو هستی در وجود من تو را هرگز نمی رانم...
 

بچه کرد

مدیر تالار ورزشی
2013-10-22
1,156
1,206
0
بعد از آنکه

شب آمد و شب رفت ...

ستاره ای در دستهایت گذاشتم و گفتم:

«یادم تو را برای همیشه فراموش!»

به خودم که آمدم، دیدم

هم
تو رفته ای و هم آن ستاره
را از دست داده ام !

حالا ...

هر چه بیشتر به دنبال آن ستاره بی آسمان می روم

کمتر به دستهای تو می رسم ...!
 

بچه کرد

مدیر تالار ورزشی
2013-10-22
1,156
1,206
0
غرق در حیرتم از اینکه چرا؟؟

مانده ام زنده هنوز...

گاهگاهی که دلم می گیرد ، پیش خود می گویم

آنکه جانم را سوخت، یاد می آرد از این بنده هنوز

سخت جانی را بین که نمردم از هجر

مرگ صد بار به از بی تو بودن باشد

گفتم از عشق تو من خواهم مرد

چون نمردم هستم

پیش چشمان تو شرمنده هنوز

گر چه از فرط غرور ، اشکم از دیده نریخت

بعد تو لیک پس از آن همه سال

کس ندیده به لبم خنده هنوز

گفته بودند که از دل برود یار چو از دیده برفت

سال ها هست که از دیده ی من رفتی ،لیک

دلم از مهر تو آکنده هنوز

دفتر عمر مرا ، دست ایام ورق ها زده است

زیر بار غم عشق ، قامتم خم شد و پشتم بشکست

در خیالم اما ، همچنان روز نخست ، تویی آن قامت بالنده هنوز

در قمار غم عشق، دل من بردی و با دست تهی

منم آن عاشق بازنده هنوز

(آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش)

گر که گورم بشکافند عیان می بینند

زیر خاکستر جسمم باقی ست ، آتش سرکش و سوزنده هنوز

حمید مصدق
 

بچه کرد

مدیر تالار ورزشی
2013-10-22
1,156
1,206
0
دلتنگم وتنها...

کاش پاره ابری میشد دلم

و مهربانی می بارید

و نگاهم را با نگاهش آشتی می داد

آه که دوستت دارم چه کلام کاملی ست

و من دلم چقدر تنگ دوست داشتنه...
 

بچه کرد

مدیر تالار ورزشی
2013-10-22
1,156
1,206
0
می خندم !

دیگر تب هم ندارم

داغ هم نیستم

دیگر به یاد
تو
هم نیستم

سرد شده ام

سرد سرد ...

می ترسم

شاید دق کرده ام

کسی چه می داند !!!
 

بچه کرد

مدیر تالار ورزشی
2013-10-22
1,156
1,206
0
باید فراموشت کنم ! می کنم !
من می توانم ! می شود !
آرام تلقین می کنم
حالم ، نه ، اصلا خوب نیست ....
تا بعد، بهتر می شود ....
فکری برای این دلِ آرام غمگین می کنم
من می پذیرم رفته ای
و بر نمی گردی همین !
خود را برای درک این ، صد بار تحسین می کنم
کم کم ز یادم می روی
این روزگار و رسم اوست !
این جمله را با تلخی اش ،
صد بار تضمین میکنم...
 

بچه کرد

مدیر تالار ورزشی
2013-10-22
1,156
1,206
0
تو را نگاه می کنم
خورشید چند برابر می شود و روز را روشن می کند!


بیدار شو

با قلب و سر رنگین خود

بد شگونی شب را بگیر

تو را نگاه می کنم و همه چیز عریان می شود

زورق ها در آب های کم عمقند...

خلاصه کنم:دریا بی عشق سرد است!

جهان این گونه آغاز می شود:

موج ها گهواره ی آسمان را می جنبانند

(تو در میان ملافه ها جا به جا می شوی

وخواب را فرا می خوانی)

بیدار شو تا از پی ات روان شوم

تنم بی تاب تعقیب توست!

می خواهم عمرم را با عشق تو سر کنم

از دروازه ی سپیده تا دریچه ی شب

می خواهم با بیداریِ تو رویا ببینم!






 

بچه کرد

مدیر تالار ورزشی
2013-10-22
1,156
1,206
0
حالا که فرقی نمی کند... کنارت ایستاده باشم یا نه

بگذار همه چیز را... از وسط قیچی کنم تا تو... در نیمی باشی من...

در نیمی دیگر

راستی.......

با دستی که روی شانه ات جا گذاشته ام ... چه می کنی؟
 

بچه کرد

مدیر تالار ورزشی
2013-10-22
1,156
1,206
0
هميشه بين ما ديوار صد رنگ غروره

نداريم هيچ كدوم حرفي كه بازم تازه باشه

چراغ خنده هامون خيلي وقته سوت و كوره

من وتو،من وتو ،من وتو

هم صداي بي صداييم با هم و از هم جداييم

خسته از اين قصه ها ييم هم صداي بي صداييم

نشستيم خيلي شب ها قصه گفتيم از قديما

يه عمره وعده ها رو داديم و حرف ها رو گفتيم

ديگه هيچي نمي مونه براي گفتن ما

گلاي سرخمون پوسيده موندن توي باغچه

ديگه افتاده از پا ساعت پير رو طاقچه

گلاي قالي رنگ زرد پاييزي گرفتن

اونام خسته شدن از حرف هر روز تو و من

من وتو ،من و تو ،من وتو هم صداي بي صداييم با هم و از هم جداييم خسته از اين قصه هاييم هم صداي بي صداييم
 

بچه کرد

مدیر تالار ورزشی
2013-10-22
1,156
1,206
0

آخرش یه روزی هجرت ... در خونتو میکوبه

تازه اون لحظه میفهمی ... همه آسمون غروبه
 

بچه کرد

مدیر تالار ورزشی
2013-10-22
1,156
1,206
0
یک شبی لیلی نمازش را شکست

بی وضو در کوچه مجنون نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای
خسته ام زین عشق دل خونم مکن
من که لیلی ام تو مجنونم مکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و مجنون تو ... من نیستم
گفت :
ای دیوانه مجنونت منم
در رگت پیدا و پنهانت منم
سال ها با جور مجنون ساختی
من کنارت بودم و نشناختی !!!!!!!!
 

بچه کرد

مدیر تالار ورزشی
2013-10-22
1,156
1,206
0
گذشت لحظه های با تو بودن
و در پاییز عشقمان
نامی از دوست داشتن باقی نماند
چقدر زودگذر بود قصه من و تو
و در آنروز که دست بی رحم تقدیر
درو کرد گندمزار دلهایمان را
و تهی شد همه جا از عطر گل عشق
و در کوچ پرنده های غمگین
در آن کویر آرزو
شاعری دل شکسته و تنها
می نوشت شعری به یاد با هم بودن ها
شعری برای خشکیدن گلهای عشق در مزرعه دوست داشتنها
قطره اشکی به یاد همه خاطره ها ....
 

بچه کرد

مدیر تالار ورزشی
2013-10-22
1,156
1,206
0
امشب به قصه دل من گوش میکنی فردا مرا چو قصه فراموش میکنی

دستم نمیرسد که در اغوش گیرمت ای ماه با که دست در اغوش میکنی

در ساغر تو چیست که با جورعه نخست هشیار و مست را همه مدهوش میکنی

می جوش میزند به دل خم بیاببین یادی اگه ز خون سیاووش میکنی

گر گوش میکنی سخنی خوش بگویمت بهتر ز گوهری که تو در گوش میکنی

جام جهان ز خون دل عاشقان پر است هرمت نگاهدار اگر نوش میکنی

سایه چو شمع شعله در افکندی به جمع زین داستا ی که از لب خاموش میکنی
ney.jpg
 

بچه کرد

مدیر تالار ورزشی
2013-10-22
1,156
1,206
0
روز پاییزی میلاد تو در یادم هست / روز خاکستری سرد سفر یادت نیست
ناله ی ناخوش از شاخه جدا ماندن من / در شب آخر پرواز خطر یادت نیست
تلخی فاصله ها نیز به یادت مانده ست / نیزه بر باد نشسته ست و سپر یادت نیست
یادم هست …. یادت نیست
خواب روزانه اگر در خور تقدیر نبود / پس چرا گشت شبانه ، دربه در،یادت نیست
من به خط و خبری از تو قناعت کردم / قاصدک کاش نگویی که خبر یادت نیست
عطش خشک تو بر ریگ بیابان ماسید / کوزه ای دادمت ای تشنه, مگر یادت نیست
تو که خود سوزی هر شب پره را می فهمی / باورم نیست که مرگ بال و پر یادت نیست
تو به دل ریختگان چشم نداری بیدل / آنچنان غرق غروبی که سحر یادت نیست
یادم هست …. یادت نیست
 

بچه کرد

مدیر تالار ورزشی
2013-10-22
1,156
1,206
0
پناهم ده در آغوشت دلم تنگ است
نوازش کن مرا با دست های خیس از عشقت
سرم را سخت در بر گیر
که می خواهم ببارم من به دشت شانه هایت

مرا بنگر چنان کز عشق آتش گیرد
این غمهای پنهانم
مرا بنشان چنان که از ماه رویت
چراغانی شود شبهای بیابانم

بیا
بیا بنگر بیا بنشان
بیا آتش بزن درد های بی پناهی را
بیا بر هم بزن رسم جدایی را

 

درباره ما

  • خوش آمدید ؛ یه حسِ خوب یک انجمن است که شما می توانید در آن عضو شده از امکانات آن استفاده کرده و دوستان جدید پیدا کنید. این مجموعه دارای نظارت 24 ساعته بوده تا محیطی سالم را برای کاربران خود فراهم آورد،از کاربران انتظار می رود که با رعایت قوانین ما را برای رسیدن به این هدف یاری کنند.
    از طرف مدیر وب سایت:
    "همواره آرزو دارم که هربازدید کننده ای بعد از ورود به انجمن، با یه حسِ خوب اینجارو ترک کنه!"

منوی کاربر