بازیگر مملکت: «پول‌ام را ندهند مهاجرت می‌کنم وگرنه همین جا کار می‌کنم»! / گفتگوی تازه علیرضا خمسه

Melika

افتخاری
2013-06-21
747
1,415
0

علیرضا خمسه از متفاوت‌ترین نقشی می‌گوید که تا به حال بازی کرده؛ پیرمردی که در نگاه اول شاید دافعه هم داشته باشد اما جذاب است، او «پایتخت» را تأکید مجدد به ارزش خانواده به‌ویژه اعضای کهنسال می‌داند و تلویزیون را خانه‌اش می‌داند و می‌گوید اگر دستمزدهایش را بدهد به هیچ‌جا مهاجرت نخواهد کرد!
علیرضا خمسه را به عنوان یکی از پرتحرک‌ترین و فعال‌ترین بازیگرانی می‌شناسیم که با حضور در سریال «پایتخت» و ایفای نقش بابا پنجعلی حضوری متفاوت از همیشه خود را تجربه کرد. در این نقش در کسی که بیش از همه کارهایش در سال 1367 و با مجموعه «هوشیار و بیدار» به شهرت رسیده بود، دیگر اثری از فیزیک نرم و منعطف، بالا و پایین پریدن‌ها یا استفاده فراوان از میمیک‌ صورتش را ندیدیم، بلکه خمسه با گریمی سنگین در کالبد پیرمردی فرو رفت که کمترین حرکت را داشت و به ندرت کلمه‌ای از دهانش خارج می‌شد.
در عین حال مفاهیم انسانی، اجتماعی و خانوادگی هر سه «پایتخت» به نحوی بود که باباپنجعلی به عنوان نمادی از بزرگترهای خانواده در آن حاضر شده بود و نقش کلیدی را ایفا می‌کرد.
همین‌ها بهانه‌ای شد تا حالا که «پایتخت» در مراسم تقدیر از برترین‌های نوروزی سیما به قول معروف جوایز را درو کند، با خمسه گپی بزنیم و درباره این موضوعات نظرش را بپرسیم.
- برای بازیگری مثل من که اغلب نقش‌هایی که بازی کردم، اکتیو و شخصیت‌ها و تیپ‌های کارنامه کاری‌ام همگی فعال و پرتحرک بوده‌اند، قرار گرفتن در یک موقعیت نمایشی که فاقد تحرک و انرژی همیشگی است در وهله اول یک حُسن است. چون موقعیت جدیدی را در آن تجربه کردم. اغلب کارهای تلویزیونی و سینمایی من با استفاده فراوان از صورتم بود که باز می‌شد و لبخند می‌زدم یا دست‌هایم مدام در حال حرکت بود، اما در همکاری با سیروس مقدم به یک شخصیت نمایشی تبدیل می‌شوم که فاقد تحرک است و احساسات منفی و مثبت او در صورت گرفته و چهره درهم او گم است. این اتفاق در عین محدودیت و ایراد برای من به دلیل موقعیت‌های قبلی نمایشی که داشتم یک حسن و تجربه تازه است.
- من از اغلب مخاطبان می‌شنیدم که باباپنجعلی در نگاه اول و خود به خود هیچ جذابیتی ندارد و حتی دافعه هم دارد؛ پیرمردی که نمی‌تواند راه برود، قادر به انجام کارهای خود نیست، حافظه درست و حسابی ندارد و حتی غذایی را که خورده به یاد نمی‌آورد. همه این‌ها می‌تواند به ضد جاذبه تبدیل شود. با این حال برایم جالب بود باباپنجعلی علی رغم داشتن همه این معایب، خیلی جذاب از کار درآمد و برخی مخاطبان می‌گفتند ما مدام منتظر بودیم که ببینیم باباپنجعلی چه می‌گوید.
- مخاطبان این انتظار را داشتند که باباپنجعلی برگردد چیزی بگوید و همه چیز را به هم بریزد.
- جامعه جهانی امروزه با بحران هویت، خانواده و بحران‌های دیگری مواجه است. جامعه ایرانی خوشبختانه هنوز از این بحران‌ها آسیب زیادی ندیده است اما به دلیل نوع زندگی مدرن شهرنشینی یا محدودیت‌های اقتصادی هر جامعه‌ای که مثل جامعه ایران در حال توسعه باشد به این بحران خواهد رسید. بحرانی که پدر و مادر فقط بتوانند فرزندانشان را تا سنی حمایت کنند و قادر به مراقبت از والدین کهنسالشان نیز نباشند، بنابراین آنها را به مراکز دولتی و خصوصی بسپارند. این بحران زندگی مدرن در شهرهای بزرگ است که جامعه ایران هنوز از این آفت مصون مانده است. پایتخت تأکید مجدد به ارزش خانواده و افراد در آن، به خصوص اعضای کهنسال خانواده است. مردم این تأکید را دوست داشته و به آن باور و اعتقاد دارند.
- (می‌خندد) بله همین طور است. گاهی هم درباره تکیه کلام‌ها پیشنهادهایی می‌دادم که اجرایی می‌شد. مثلا او مدام به عروس خانواده می‌گفت خوابت می‌آد!؟ چون حالت چشم‌های او فرق داشت، این تکیه کلام را گذاشتیم و هرچه هم چوچانگ می‌گفت نه خوابم نمی‌آید باباپنجعلی جواب می‌داد: چرا خوابت ‌می‌آد!
- من دوست دارم از سپاهیان لبخند، سرباز ساده‌ای باشم و بتوانم لبخند را گوشه لب مردم بیاورم. چون جامعه سالم، جامعه‌ای خندان است و یک جامعه عبوس نمی‌تواند سالم باشد.
- متاسفانه تلویزیون با بحران مالی مواجه است و همه عوامل سریال «عصر پاییزی» منتظر دریافت دستمزدمان هستیم، برخی یک سال طلبکار هستند،‌ برخی 9 ماه و برای من هم همینطور. در حالی که همگی روی دستمزدمان حساب کرده بودیم اما متاسفانه تلویزیون هیچ اقدامی دراین زمینه انجام نداده و این موضوع باعث می‌شود بچه‌ها رغبتی به کار تلویزیون نشان ندهند.
خانه اول من تلویزیون است اما خانه‌ای که برای تو جایگاه لازم را در نظر نگیرد و رفتار مناسب شأن تو انجام ندهد، خدا از آن خانه قهر می‌کند. امیدوارم تلویزیون امسال بحران مالی را پشت سر بگذارد، بدهی‌هایش را بدهد و با مدیریت جدیدی که قرار است به تلویزیون اضافه شود، مسائل هم حل شوند.
- گفته بودم تلویزیون پول ما را نمی‌دهد پس به یک کشور دیگر می‌رویم!
- اگر پولمان را بدهند همین جا کار می‌کنیم!
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sina

درباره ما

  • خوش آمدید ؛ یه حسِ خوب یک انجمن است که شما می توانید در آن عضو شده از امکانات آن استفاده کرده و دوستان جدید پیدا کنید. این مجموعه دارای نظارت 24 ساعته بوده تا محیطی سالم را برای کاربران خود فراهم آورد،از کاربران انتظار می رود که با رعایت قوانین ما را برای رسیدن به این هدف یاری کنند.
    از طرف مدیر وب سایت:
    "همواره آرزو دارم که هربازدید کننده ای بعد از ورود به انجمن، با یه حسِ خوب اینجارو ترک کنه!"

منوی کاربر