ایلامیان یا عیلامیها مجموعه اقوامی بودند که از هزاره چهارم تا هزاره نخست پیش از میلاد، بر بخش بزرگی از مناطق جنوب غربی پشتهٔ ایران فرمانروایی داشتند.
بر حسب تقسیمات جغرافیایی سیاسی امروز، ایلام باستان سرزمینهای خوزستان، فارس، ایلام و بخشهایی از استانهای بوشهر، کرمان، لرستان و کردستان را شامل میشد.
ایشان نه آریایی بودند و نه سامی و زبانشان زبانی تکخانواده است. بعنی خویشاوندی آن با هیچ خانواده زبانی در جهان اثبات نشده است. ولی برخی از دانشمندان زبان آنها را با زبان دراویدیان هند همخانواده میدانند.
ایلامیان فاقد خصوصیتهایی بودند که بتوان نام امپراتوری را برای گستره فرمانروایی ایشان به کار گرفت. امپراتوری، بیشتر به نظام سیاسی گفته میشود که توانسته باشد، مردمان متفاوت و متعدد را در یک واحد سیاسی، هماهنگ سازد و آنها را زیر چیرگی یک نظام مرکزی درآورد. در صورتی که پادشاهی ایلام در اوج برتریاش، سیادتی زودگذر بر بخشهایی از میانرودان (بینالنهرین) داشته و حتی تمامی پهنه سرزمین ایران آن روزی را هم شامل نمیشده است. هر چند پادشاهی ایلام اتحادی از ایلات و طوایف منطقه را شامل میشد، اما چنین اتحادی لزوما" به معنی امپراتوری نبوده، خواننده را به دچار اشتباه میسازد.
نقشهای از سرزمین ایلام باستان (قرمز) و نواحی همسایه آن. خلیج پارس در عصر برنز گسترش بیشتری رو به شمال غربی داشت.
گفتنی است که اطلاعات ناقص ما از جغرافیای تاریخی ایلام، ناشی از کمبود مدارک و اسناد مکتوب و نیز عدم آشنایی با تمامی سرزمینهای این پادشاهی است. و هنوز هم نمیتوان مکان دقیق شمار اندک شهرهای ایلامی را که در متون کهن از آنها یاد رفته، به درستی تعیین نمود. از سوی دیگر گستردگی جغرافیایی ایلام در منابع باستان، با توجه به شرایط سیاسی و رویکرد نویسندگان باستان، همواره به یکسان یاد نشده است، و این که نویسنده از میانرودان، شوش یا زاگرس بوده باشد، به تفاوت حدود این قلمرو را ذکر کردهاند. البته نوشتار و نقشهای برجسته به دست آمده، حضور ایلام را در سرتاسر خوزستان، از جنوب تا لیان (بوشهر امروزی) و از شرق تا انشان (مرودشت امروزی) نشان میدهد ؛ در عین حال، هرگاه ایلامیها قدرت و فرصتی یافتهاند، نقشی را در سیاست میانرودان هم ایفا نمودهاند و حتی بر بخشهایی از آن سرزمین، اگر چه کوتاه مدت، فرمان راندند.
مناطق ایلامی مرتفع به خوبی شوش شناخته شده نیستند، زیرا بررسی و حفاری در این مناطق تنها در چند ساله اخیر است که اندکی قوت گرفته و به صورت منظم و علمی دنبال شده است؛ هم از این رو، در این مقالهها تأکید کلی بر فرهنگ ایلامی، مختص به فرهنگ جلگه خوزستان و به ویژه شوش دارد.
گاهنگار و تقسیمبندی تاریخ ایلام
در پایان توضیحات مختصری درباره گاهنگار و تقسیمبندی تاریخ ایلام ضروری است. تاریخ ایلام با توجه به تقسیمبندی تاریخی در شرق نزدیک باستان؛ در میانرودان (دوره بابل قدیم، بابل میانی و بابل جدید در جنوب ؛ و در دوره آشور، آشور قدیم، آشور میانی و آشور جدید)، در عصر: پادشاهی کهن، پادشاهی میانی، و پادشاهی جدید؛ هیتیها در آسیای کوچک (دوران دودمان قدیم، دودمان میانی و دودمان جدید یا دوره امپراتوری هیتیها) تقسیم شده است. درباره ایلام نیز آن را به سه دوره ایلام کهن، ایلام میانی و ایلام جدید طبقهبندی کردهاند. در این نوع تنظیم گاهنگار، دوران ایلام کهن از اواسط سده نوزدهم پیش از میلاد (حوالی 1850 پ.م) با دودمان پادشاهی سوکّل مخ آغاز میشود و دوران ایلام جدید با پیوستن سرزمین ایلام به شاهنشاهی هخامنشی پایان میگیرد. البته این یک دستهبندی کلی است و درباره تمامی ملل شرق نزدیک باستان، دستهبندی جزیی تری هم به چشم میخورد؛ چنان که درباره مصر باستان پیش از پادشاهی کهن، دوره پادشاهی آغازین، بین پادشاهی کهن و پادشاهی میانی، دوره فترت یکم پادشاهی و پادشاهی میانی و جدید، دوره دوم فترت و درباره ایلام، دوره پروتو ایلامی یا ایلامی آغازین که هم زمان با دوره پیدایش خط در میانرودان است و حوالی سده بیست و هشتم پ.م پایان مییابد، را در نظر گرفتهند. حدفاصل دوره پروتو ـ ایلامی و آغاز دودمان سوکّل مخ، زمانی حدود یک هزار و اندی سال را در بر میگیرد؛ در میانرودان نیز با آغاز دوران تاریخی دودمانهای متعددی تشکیل میشود که عبارتاند از دوران دودمانهای قدیم، دودمان اکّد، دودمان لاگاش، دودمان اورسوم و بالاخره دودمان ایسین ـ لارسا.
بر حسب تقسیمات جغرافیایی سیاسی امروز، ایلام باستان سرزمینهای خوزستان، فارس، ایلام و بخشهایی از استانهای بوشهر، کرمان، لرستان و کردستان را شامل میشد.
ایشان نه آریایی بودند و نه سامی و زبانشان زبانی تکخانواده است. بعنی خویشاوندی آن با هیچ خانواده زبانی در جهان اثبات نشده است. ولی برخی از دانشمندان زبان آنها را با زبان دراویدیان هند همخانواده میدانند.
ایلامیان فاقد خصوصیتهایی بودند که بتوان نام امپراتوری را برای گستره فرمانروایی ایشان به کار گرفت. امپراتوری، بیشتر به نظام سیاسی گفته میشود که توانسته باشد، مردمان متفاوت و متعدد را در یک واحد سیاسی، هماهنگ سازد و آنها را زیر چیرگی یک نظام مرکزی درآورد. در صورتی که پادشاهی ایلام در اوج برتریاش، سیادتی زودگذر بر بخشهایی از میانرودان (بینالنهرین) داشته و حتی تمامی پهنه سرزمین ایران آن روزی را هم شامل نمیشده است. هر چند پادشاهی ایلام اتحادی از ایلات و طوایف منطقه را شامل میشد، اما چنین اتحادی لزوما" به معنی امپراتوری نبوده، خواننده را به دچار اشتباه میسازد.
نقشهای از سرزمین ایلام باستان (قرمز) و نواحی همسایه آن. خلیج پارس در عصر برنز گسترش بیشتری رو به شمال غربی داشت.
گفتنی است که اطلاعات ناقص ما از جغرافیای تاریخی ایلام، ناشی از کمبود مدارک و اسناد مکتوب و نیز عدم آشنایی با تمامی سرزمینهای این پادشاهی است. و هنوز هم نمیتوان مکان دقیق شمار اندک شهرهای ایلامی را که در متون کهن از آنها یاد رفته، به درستی تعیین نمود. از سوی دیگر گستردگی جغرافیایی ایلام در منابع باستان، با توجه به شرایط سیاسی و رویکرد نویسندگان باستان، همواره به یکسان یاد نشده است، و این که نویسنده از میانرودان، شوش یا زاگرس بوده باشد، به تفاوت حدود این قلمرو را ذکر کردهاند. البته نوشتار و نقشهای برجسته به دست آمده، حضور ایلام را در سرتاسر خوزستان، از جنوب تا لیان (بوشهر امروزی) و از شرق تا انشان (مرودشت امروزی) نشان میدهد ؛ در عین حال، هرگاه ایلامیها قدرت و فرصتی یافتهاند، نقشی را در سیاست میانرودان هم ایفا نمودهاند و حتی بر بخشهایی از آن سرزمین، اگر چه کوتاه مدت، فرمان راندند.
مناطق ایلامی مرتفع به خوبی شوش شناخته شده نیستند، زیرا بررسی و حفاری در این مناطق تنها در چند ساله اخیر است که اندکی قوت گرفته و به صورت منظم و علمی دنبال شده است؛ هم از این رو، در این مقالهها تأکید کلی بر فرهنگ ایلامی، مختص به فرهنگ جلگه خوزستان و به ویژه شوش دارد.
گاهنگار و تقسیمبندی تاریخ ایلام
در پایان توضیحات مختصری درباره گاهنگار و تقسیمبندی تاریخ ایلام ضروری است. تاریخ ایلام با توجه به تقسیمبندی تاریخی در شرق نزدیک باستان؛ در میانرودان (دوره بابل قدیم، بابل میانی و بابل جدید در جنوب ؛ و در دوره آشور، آشور قدیم، آشور میانی و آشور جدید)، در عصر: پادشاهی کهن، پادشاهی میانی، و پادشاهی جدید؛ هیتیها در آسیای کوچک (دوران دودمان قدیم، دودمان میانی و دودمان جدید یا دوره امپراتوری هیتیها) تقسیم شده است. درباره ایلام نیز آن را به سه دوره ایلام کهن، ایلام میانی و ایلام جدید طبقهبندی کردهاند. در این نوع تنظیم گاهنگار، دوران ایلام کهن از اواسط سده نوزدهم پیش از میلاد (حوالی 1850 پ.م) با دودمان پادشاهی سوکّل مخ آغاز میشود و دوران ایلام جدید با پیوستن سرزمین ایلام به شاهنشاهی هخامنشی پایان میگیرد. البته این یک دستهبندی کلی است و درباره تمامی ملل شرق نزدیک باستان، دستهبندی جزیی تری هم به چشم میخورد؛ چنان که درباره مصر باستان پیش از پادشاهی کهن، دوره پادشاهی آغازین، بین پادشاهی کهن و پادشاهی میانی، دوره فترت یکم پادشاهی و پادشاهی میانی و جدید، دوره دوم فترت و درباره ایلام، دوره پروتو ایلامی یا ایلامی آغازین که هم زمان با دوره پیدایش خط در میانرودان است و حوالی سده بیست و هشتم پ.م پایان مییابد، را در نظر گرفتهند. حدفاصل دوره پروتو ـ ایلامی و آغاز دودمان سوکّل مخ، زمانی حدود یک هزار و اندی سال را در بر میگیرد؛ در میانرودان نیز با آغاز دوران تاریخی دودمانهای متعددی تشکیل میشود که عبارتاند از دوران دودمانهای قدیم، دودمان اکّد، دودمان لاگاش، دودمان اورسوم و بالاخره دودمان ایسین ـ لارسا.