اصطلاحات عامیانه و کاربردی در زبان انگلیسی - Idioms in English

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0



an arm and a leg
خدا تومن
_____________
ants in your pants
یه جا ساكن نشدن. وول داشتن
_____________
all ears
سرا پا گوش شدن
_____________
in a jiffy
سه سوت
_____________
come off it
چرند نگو
_____________
hillbilly
خزوخیل
_____________
big house
هلفدونی. زندان
_____________
boozehound
دائم الخمر
_____________
buy the farms
مردن. فوت كردن
_____________
Test the water = سبک و سنگین کردن
_____________
A horse of different color = بی ربط بودن موضوع
_____________
It is a raining cat and dog = it is a torrent
_____________
A man about town = a man who goes to fashionable parties
_____________
Poke your nose in to sth =فضولی کردن
_____________
Make a mountain out of mole hill =از کاهی کوهی ساختن
_____________
Charity begins at home = چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است
_____________
Snitch on = چغولی کردن
_____________
Get sb’s goat = روی سگ کسی را بالا آوردن
_____________
tread on your toes = پا روی دم کسی گذاشتن



__________________
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: zahra، zelzeleh، روشنک m و 2 کاربر دیگر

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
اصطلاحات کاربردی و عامیانه در زبان انگلیسی

grocery store اشاره داره به همون سوپری (بقالی!) هایی که سر کوچتون هست و معمولا هم از شیر مرغ تا جون ادمی زاد توش پیدا میشه!

2- to Hail a cab یعنی تاکسی گرفتن به این صورت که کنار خیابون وایسین و دستتونو تکون بدین یا صدا بزنین که تو ایران هم این کار خیلی رایجه.

----------------------

- دو اصطلاح come in و come on in رو تو فیلم های امریکایی خیلی زیاد میشنوین. هر دو هم معنی هستن و برای وقتیه که از کسی بخواین که بیاد تو. یعنی معنیشون در حالت کلی میشه “بیا تو”.
حالا نکته اینجاس که اگه دقت کرده باشین معمولا come in رو با please میارن اما با come on in تقریبا هیچ وقت pleaseنمیارن.
علتش هم اینه که come in خیلی خودمونی تره و در مقابل come on in هم با اینکه تقریبا حالت اینفرمال داره اما بار ادبی داره. نه اینکه بگم come in زشته نه ، درواقع come in حالت خنثی داره! یعنی نه زشته و نه مودبانه در حالی که come on inخودش به تنهایی یه عبارت مودبانه ست برای همینه که با please نمیاد در حالی که چون come in حالت خنثی و خیلی خودمونی تره ، موقع استفاده یه please بهش اضافه می کنن.
البته خود come on in رو ممکنه که بشنوین با please بیارن که طبیعیه.
با نمونه ی فارسی این عبارت بهتر متوجه قضیه میشین:
“بیا تو” »» خیلی خودمونی – نه زشته و نه مودبانه
“تشریف بیارین” »» مودبانه
“لطفا تشریف بیارین” »» مودبانه
اوردن لطفا تو “لطفا تشریف بیارین” یه کار اضافیه. ما لطفا رو میاریم تا عبارتمون مودبانه باشه اما وقتی خود عبارت “تشریف بیارین” یه عبارت مودبانه اس پس اوردن لطفا یه کار اضافیه

----------------------

۱- همگیه شما با کاربردهای would اشنا هستین اما جالبه بدونین که این واژه تو گفتگوهای روزمره یه کاربرد جالب و البته کمی هم گیج کننده داره. به مکالمه ی زیر دقت کنین تا بگم اون نکته ی گیج کننده اش چیه:

A: this car keeps breaking down. It’s driving me mad
B: too bad. Sounds like you got a real lemon. I would sell that car and buy a new one

تو جمله ی بالا شخص b نمیگه که ماشینی فروختم بلکه میگه اگه جای اون فرد بود این کار رو میکرد. در واقع انتهای جمله b اینطوریه : if I were you, I would sell that car یعنی من اگه جای تو بودم اون ماشینو می فروختم. می بینین که if I were you حذف شده و تو فارسی هم ما همین حذف رو داریم یعنی مثلا به جای اینکه بگیم ” اگه من جای تو بودم اون ماشینو می فروختم” میگیم : “من بودم اون ماشینو می فروختم”
A: این ماشین مرتب خراب میشه. داره دیوونم می کنه.
B: چه بد. به نظر میاد که چیز بیخودی گیرت اومده. من بودم اون ماشینو می فروختم و یکی جدیدشو می خریدم.

----------------------

Deal از این جهت واژه ی مهمیه که تو کشور مصرف گرایی مثل امریکا یه واژه ی بسیار پرکاربرد محسوب میشه. اگه راتون به این کشور بیوفته ، بارها و بارها با این واژه رو به رو میشین.
ببینین معادل دقیقی برای Deal تو فارسی نیست. برای همین باید تو جمله توضیح بدم. Deal یعنی قیمت توافقی یک کالا به طوری که به نفع طرفین باشه (یعنی قیمت مناسب یا بهتر بگم قیمت کم یا ارزون)

مثال:I got a good deal on this cell
عبارت بالا میگه که من قیمت موبایل رو مناسب دیدم (به قیمت ارزونی با فروشنده به توافق رسیدم) و اونو خریدمش.

مثال: فرض کنین که دارین میرین به یه فروشگاه اونجا ممکنه موقع قیمت کردن کالاها ، فروشنده بهتون بگه : you can’t find a good/better deal anywhere
فروشنده داره به شما میگه که هیچ جا این جنسا رو با این قیمت خوب (منظور ارزون) نمیتونی پیدا کنی.

مثال: you can buy 2 pants for $10 which sounds like a good deal
” شما می تونین با ۱۰ دلار دو تا شلوار بخرین که به نظر پشنهاد خوبیه”

خب پس بیاین اینطور نتیجه بگیریم که: A good deal: a good price or offer
فرمول کلی deal: get/find a (good/great/better) deal on something
پس دقت داشته باشین که با حرف اضافه ی on باید بکار برده شه.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: بچه کرد، zahra، zelzeleh و 1 کاربر دیگر

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
high five!
بزن قدش!



never say die!
کار نشد نداره!


you're master over me!
سروری!


your wish is my command
امر، امر شماست، هرچه شما بفرمایید


easy come, easy go
بادآورده را، باد میبرد..


go ahead, i'm all ears
ادامه بده، سراپا گوشم


bully for you!!
دمت گرم!!
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: بچه کرد، zahra، zelzeleh و 1 کاربر دیگر

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
May you never see a bad day
, چشمت روز بد نبینه

They send you on a wild goose chase ,
!اونها تو رو دنبال نخود سیاه میفرستن

I'm at my wit's end!
, عقلم دیگه به جایی قد نمیده

The heat is on!
, اوضاع پسه! (هوا پسه)

he turned out to be yellow ,
تو زرد از آب دراومد

Don't rush me ,
هولم نکن


Love is your face
جمالتو عشقه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: بچه کرد، zahra، zelzeleh و 1 کاربر دیگر

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
Stay in touch ............... در تماس باش

What a pity! ................. !چه حیف
What a shame! ................ !شرم آوره

Give me a five .................. بزن قدش

Hi Bye ..................... شیر تو شیر

Make up your mind ........... حواست را جمع کن

Say hello to somebodey .. به کسی سلام رساندن
منبع: پیج اصطلاحات و جملات کاربردی زبان انگلیسی در فیسبوک
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: بچه کرد، zahra، zelzeleh و 1 کاربر دیگر

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
I'm not in a good mood today .......... امروز زیاد حال و حوصله ندارم

Don't mess up with me ................................... با من کل کل نکن...

alas for you ..........................................................وای به حالت

I will walk over you .......................................سوسکت می کنم

I will waste you .............................................. نفله ات می کنم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: بچه کرد، zahra، zelzeleh و 1 کاربر دیگر

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
everyone was rolling of laugh.همه ما از خنده روده بر شدیم.

ride double.دروغ شاخدار

go easy on that .بیخیال- سخت نگیر

God rest you.gentlemen!خدانگهدار آقایان

Give someone lip service. شیر کردن کسی با حرف .

GET off my bag.دست از سرم بردار .

to be all eyes.چهار چشمی پاییدن .

go fly a kite. برو پی کارت .

got the world by the tail. دنیا به کامش است .

grin and bear it.بسازو بسوز

he wouldn t harm a fly.آزارش به یک مورچه هم نمی رسد.

HUSH MONEY حق السکوت

HAND IN GLOVE .دست به یکی شدن

HOT NEWS.اخبار دست اول

HOLD THE FLOOR .مجال صحبت به دیگران ندادن

SICK-LEAVE مرخصی استعلاجی

DONT FROWN AT ME.به من اخم نکن

STAND FIRM سر حرفت بایست

A DROP OF KINDNESS.یک ذره محبت

HIT THE LINE.شجاعت به خرج بده
تشکر از وبلاگ:
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: بچه کرد، zahra، zelzeleh و 1 کاربر دیگر

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0

THANKS. YOU DID YOUR BEST.متشکرم .سنگ تمام گذاشتی

IF YOU HAVE TIME. DROP BY TODAY.اگر امروز وقت داری یک سری به ما بزن

ROUND THE CLOCK شبانه روزی -24 ساعته

SHE KEPT HER PROMISE . او خوش قولی کرد .

I AM REALY BEAT . واقعا خسته و کوفته هستم

HE IS A POSY GUY.او ادم افاده ای است.

he is the man behind the curtain.او ادم اب زیر کاهی است

in the middle of nowhere, در ناکجا اباد

she was delirious. او پرت و پلا میگفت

i could eat a horse.خیلی گرسنه هستم

no offence. گله ای ندارم

thanks for the input. از ان توصیه متشکرم

dont bargain.چانه بی چانه

she is a rubber neck . او خیلی فضول است.

off the cuffفی البداهه در استین داشتن

do it or else .هر چی دیدی از چشم خودت دیدی!

i have my doubts. چشمم آب نمیخورد.

i dont feel like it . حالش را ندارم

eleventh hour.دقیقه نود. آخرین لحظه

it has seen better days.دیگر از رونق افتاده

dont show off پز نده

faır and square بیشیله پیله

leave ıt to me خیالتان راحت باشد. ان را به عهده من بگذارید .

you can keep ıt مال خودتان -پیش خودتان باشد .

she burst ınto tears بغضش ترکید .

ı dont care . به من چه - من که اهمیت نمیدهم

good appetıte . نوش جان

ıt made my blood run cold . مرا زهره ترک کرد .

ı dont fancy ıt. باب طبعم نیست

am ı dısturbıng you؟ ایا مزاحمتان هستم

quick tempered. آدم جوشی- آدم عصبی

out af date . از مد افتاده-منسوخ

look the other way .خود را به کوچه علی چپ زدن

he is very stubborn.او ادم سمجی است


با تشکر از وبلاگ:
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: بچه کرد، zahra، zelzeleh و 1 کاربر دیگر

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
dont show off.خودنمایی نکن

it s driving me mad!دارد مرا دیوانه میکند!

too much for an effort.دنبال یک لقمه نان میدویم.

i was starved.من خیلی گرسنه بودم

spring it! زود باش بگو !

you are overreacting.بیجهت خودتان را ناراحت میکنید

hear me out first.اول گوش کن ببین چه میگویم

dont fall for him.گول حرفهایش را نخور

cross as two sticks.مثل برج زهرمار

away with me بزن به چاک -برو پی کارت

zip up your lip.هیچی نگو-زیپ دهانت را بکش

whats up?چه خبر؟

watch your tongue.مواظب حرف زدنت باش

i got a back.جا خوردم

he is a narrow minded guy.او ادم کوته فکری است.

he is a real bonehead.او خیلی احمق است- او کله پوک است.

he is a concited guy.او ادم خودخواهی است.

read between the line.موشکافانه با مسائل برخورد کردن

she wouldnt life a hand against a fly.آزارش به مورچه هم نمیرسد

stop hemming and hawing around.اینقدر من و من نکن

head someone off.کسی را معطل کردن

i cant answer that out of hand.بدون مشورت نمیتوانم به آن جواب بدهم.

play politics.مصلحتی عمل کردن- برخورد مصلحتی داشتن

give someone a punch on.با مشت کسی را زدن.

that is that.همین و بس

be all to the good.همان بهتر که این طور شد.

in a mad rush .هول هولکی-با عجله

but someone spilled the beans.اما یک نفر خبرها را زودتر لو داد.

jump the gun.شتاب زده شدن-دستپاچه شدن

he really turned me off.او واقعا مرا منزجر کرد.

whats been eating you lately?اخیرا چی شما را غمگین و اذیت میکند؟

he was warned that his job was on the line.به او هشدار داده شد که شغلش در خطر
است.
منبع:
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: بچه کرد، zahra، zelzeleh و 1 کاربر دیگر

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
quick tempered. آدم جوشی- آدم عصبی

out af date . از مد افتاده-منسوخ

look the other way .خود را به کوچه علی چپ زدن

he is very stubborn.او ادم سمجی است

jumble- sale.حراجی خرت و پرت

in other hand. به عبارت دیگر - از طرف دیگر

hot air .باد هوا حرف مفت

go through fire and water .به اب و اتش زدن

from cover to cover. از اول تا اخر

it is a deal.قبول است

come rain or shine.حتی اگر از اسمان سنگ ببارد

answer back.زبان درازی کردن

black art .جادو جنبل کردن

give her a big hand .به افتخارش دست محکمی بزنید

he is a well wisher.او ادم خیرخواهی است.

good luck to you.خدا به همراهتان

it s just as much my business as yours .همان قدر که به تو ارتباط دارد به من هم
دارد.

he is a good neighborman.او ادم مهربانی است.

trying every situation may bring a solution.از این ستون به ان ستون فرج است.

give it another try.یک دفعه دیگر هم تلاشت را بکن.

give to him hot.پدر کسی را در اوردن

behave yourself.مودب باش

why do you make such a big deal out of this?چرا موضوع را اینقدر بزرگش میکنی؟


با تشکر از وبلاگ:

__________________
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: بچه کرد، zahra، zelzeleh و 1 کاربر دیگر

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
feel like a million dollars.احساس خیلی خوب و عالی داشتن
he was able to hang on.او توانست استقامت کند.
its very difficult to make ends meet.پرداخت هزینه ها خیلی سخت است.
dont die on me.مرا سر کار نگذاری.
flying away.بزن به چاک- برو پی کارت.
dont drag me into this.پای مرا وسط نکش
he is a trouble maker.او دردسر ساز است.
a hectic life. یک زندگی پر مشغله
a slip of the tongue. اشتباه لپی
act your age.خجالت دارد تو بزرگ شدی
are you out of mind? مگر عقلت را از دست دادی؟
as you please.هر طور راحتی.
become free of danger.چه باور کنی .چه نکنی
belive it or not.چه باور کنی .چه نکنی.
better late than never .بهتر است دیر بشود تا اصلا نشود.
bite your tongue.زبانت را گاز بگیر.
button your lip.دیگر حرف نزن
by any chance.بر حسب اتفاق
can i count on you?می تونم رویت حساب کنم ؟
he ducked out of the responsibility.او از زیر بار مسولیت شانه خالی کرد.
live and learn.زگهواره تا گور دانش بجوی.
get away with murder.جان سالم به در بردن
a bad apple.یک سیب بد.(بز گر گله را گر میکند.)
i m done. دیگر کارم تمام است-بیچاره شدم.
eat your heart out.دلت بسوزد.
dont walk out on me.مرا سر کار نگذاری
dont put yourself through hell.به خودت فشار نیار.
dont loose your hair.دست و پایت را گم نکن
dont loose your head.عقلت را از دست نده.
dont make an idiot out of your self.خودت را ضایع نکن.
dont make it sound like a big deal.زیاد قضیه را بزرگ نکن

منبع:
 

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
he woke up on the wrong side of the bed today.او امروز سرحال نیست.


they take it for granted.انها خیلی متوقع شده اند. ( از کار انجام شده قدر دانی

نمیکنند.)


he was found guilty of the charge.او گناهکار شناخته شد.


be alert:حواست جمع باشد


dont speak ill of him :از او بدگویی نکن


he did it to save his face:برای حفظ آبرویش این کار راکرد


she told him the (bitter) truth.اب پاکی را روی دستش ریخت


dont show your teeth.تهدید نکن


stop being so nosy.این قدر فضولی (دخالت )نکن


this might get you in to trouble .:این ممکن است باعث دردسرت بشود.


thats my last offer.take it or leave it .این آخرین پیشنهاد من است .میخواهی بخواه، نمیخوای نخواه!

منبع:
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: روشنک m، بچه کرد و Sina

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0

The odds are against him...

بخت ازش برگشته / شانسی براش نیست
-----------------------------------------------------------
The odds are in your favour

بخت بهش رو کرده / احتمال موفقیتش است
----------------------------------------------------------
What's the odds ?

چه فرقی می کنه ؟
-------------------------------------------------------
odds and ends

خرت و پرت / آت و آشغال
--------------------------------------------------
He is forty - odd years

چهل و اندی ساله شه
---------------------------------------------------------------
odd jobs

کار های جور وا جور / خرده کاری

He takes odd jobs, but nothing that would lead to a career
-----------------------------------------------
Against all the odds

با وجود تمامی مشکلات / علیرغم همه مخالفت ها

.Against all the odds, she conceived her first child at the age of 48
-----------------------------------------------------------
Please don't set two people at odds.

لطفا میون اون دو نفر را بهم نزن !

__________________
 

zelzeleh

افتخاری
2013-10-22
446
738
0
تهران
Pablo Picasso

Born in Málaga, Spain, in 1881, Pablo Picasso, became one of the greatest and most influential artists of the 20th century and the creator ofCubism. A Spanish expatriate painter, sculptor,
printmaker, ceramicist and stage designer, Picasso was considered radical in his work. After a long prolificcareer, he died on April 8, 1973, in Mougins, France.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sina

درباره ما

  • خوش آمدید ؛ یه حسِ خوب یک انجمن است که شما می توانید در آن عضو شده از امکانات آن استفاده کرده و دوستان جدید پیدا کنید. این مجموعه دارای نظارت 24 ساعته بوده تا محیطی سالم را برای کاربران خود فراهم آورد،از کاربران انتظار می رود که با رعایت قوانین ما را برای رسیدن به این هدف یاری کنند.
    از طرف مدیر وب سایت:
    "همواره آرزو دارم که هربازدید کننده ای بعد از ورود به انجمن، با یه حسِ خوب اینجارو ترک کنه!"

منوی کاربر