زندگی، هدیهای از جانب خدای مهربان به همهی انسانهاست تا با این هدیهی ارزشمند، لحظات نابی را برای خود خلق نمایند.
خیلی از بزرگترها فکر میکنند چون سن و سالی از آنان گذشته و دارای تجربیات بسیاری هستند، دیگر نیازی به آموختن درسهای زندگی ندارند ولی غافل از اینکه بسیاری از زیباییها و نکتههای ظریف موفقیت، دردوران کودکی انسانها وجود دارد و آنان آرام آرام با افزایش سن، از این ارزشها دور میشوند.
ویژگیهای ارزشمندی در کودکان وجود دارد که هر کسی در
هر مرتبه و مقامی و یا هر منزلت اجتماعی و جایگاه شغلی، اگر مجدداً با تاملی منطقی در این خصوصیات درنگ نماید، به طور قطع دستاوردهای بزرگی به دست خواهد آورد.
من به خاطر 5 خصلت، کودکان را دوست دارم: (در واقع کنایه به انسانها برای حل ریشهای مشکلات خود است.)
1- «کودکان راحت و زیاد گریه میکنند.» یعنی اینکه رقیقالقلب هستند. در روایت هم آمده است که برای هر چیزی قیمتی است مگر قطره اشکی که از خوف خدا از چشم جاری شود.
2-«کودکان با خاک انیس و هم بازی هستند.» یعنی اینکه اصل خود را فراموش نکرده و از تکبر بویی نبردهاند.
3- «دعوا میکنند ولی کینه به دل نمیگیرند.» باز فردا روز از نو، روزی از نو با همدیگر دوست میشوند.
4- «چیزی را ذخیره نمیکنند و اینقدر به فکر فردا و پس فرداها نیستند.» بنابراین ما هم باید از حرص خود کاسته و بر توکل خود بیفزاییم.
5- «میسازند و دل نمیبندند.» کودک ساعتها برای ساخت یک خانه گلی یا نقاشی وقت میگذارد و همین که خسته شد و یا شب شد، آن را رها میکند و میرود.
آرزوهای دور و دراز و ابدی فرض کردن خود و فرزندان و اموال و امانتها سرچشمه دلبستگی میشوند. پس برای حفظ و تثبیت آن شروع میکنیم به توطئه و نقشه کشیدن برای رقبا و نهایتا تجاوز به جان و مال و ناموس و شرافت مردم و اینگونه است که جرایم در جامعه شکل میگیرند. در حالی که به قول
دنیا مانند پلی است که باید از آن به سلامت عبور کرد و نباید روی آن مسکن گزید و اصولا ظرف محدود جهان حتی در بهترین شرایط نیز قابلیت کامیاب کردن روح بلند ابنای بشر را ندارد.
کودکان همواره به دنبال بهانهای می گردند تا شاد و خندان باشند.
آنان به راحتی با موضوعات کوچک و پیش پا افتاده، شاد میشوند
و صدای خندهشان بلند میشود.
انسانها برای خلق موفقیتهای بزرگ در زندگی، نیاز به شادی و
نشاط دارند و باید با انرژی شادی، به سمت اهداف بزرگشان حرکت نمایند.
چه زیبا پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند که:
«دلتنگ و غمگین مباش که این دلتنگی، تو را از دنیا و آخرت باز میدارد.»
ممکن است انسان در مسیر زندگی، ناملایمات و سختیهایی داشته باشد
اما تنها انسانهایی از این موانع سربلند بیرون خواهند آمد که همواره روحیهی
مثبت را در خود ایجاد نمایند و همچون کودکان به دنبال بهانهای
باشند تا شاد و خندان شوند و این نشاط را به دیگران نیز انتقال دهند.
ای کاش این نشاط و شادی کودکانه، در همهی ما بزرگترها ایجاد شود
و با روحیهی مثبت، زندگی خود را مدیریت کنیم.
کودکان برای رسیدن به خواستههایشان، پافشاری میکنند.
تمام تمرکز آنان، رسیدن به خواسته و هدفشان میشود و
دیگر چیزی توان مقابله با آنان را ندارد.
انسانهای موفق نیز باید چنین تفکر و ارادهای داشته باشند و اگر
با منطقی قابل اعتماد، اهدافی را در زندگی خویش تعیین نمودند،
باید با اراده و پشتکاری قوی، به سمت خلق آن حرکت نمایند.
حضرت علی (ع) میفرمایند:
«همت مردان، کوهها را متلاشی کند.»
یکی از رازهای بزرگ انسانهای موفق، داشتن اراده و همتی
بالا میباشد و هیچوقت در زندگی، ناامید و خسته نمیشوند و در
هر مرحلهای، با توکل به خدای مهربان از تلاش و کوشش دست برنمیدارند.
ای کاش همهی ما همچون دوران کودکی، برای رسیدن به
خواستههایمان (البته خواستههای منطقی و ارزشمند)،
سمج و مصمم باشیم.
از ویژگیهای خوب کودکان، این است که کینهی کسی را در دل
نگه نمی دارند و ممکن است برای لحظات کوتاهی، از کسی دلگیر شوند
اما بهسرعت او را میبخشند و باز هم با او، مهربانی و دوستی می کنند.
انسانهایی که نمی بخشند، بیشتر برای خود ایجاد مشکل
میکنند و آرامش را از خود سلب مینمایند.
هرکس به هر میزانی بخشندهتر باشد و از اشتباهات دیگران
بگذرد، به همان میزان، خدای مهربان، دعاهای او را مستجاب
میکند و نشاط و شادابی را به او هدیه میدهد.
با بخشیدن دیگران، درهای رحمت و گشایش در کارها برای
ما بازمیشود و میانبرهای رسیدن به هدف، در مقابل ما قرارمیگیرد.
«هربرت اسپنسر» یکی از دانشمندان بزرگ میگوید:
«اشخاصی که نمیتوانند دیگران را ببخشند، پلهایی
را که باید از آن عبور کنند، خراب مینمایند.»
ای کاش با مزین شدن به ویژگی بخشش، همچون کودکان،
آرامش و شادی را در زندگی خویش جاری نماییم.
کودکان دل و زبانشان یکی ست و پشت هر کلامشان
صدها گوشه و کنایه و ایما و اشاره نهفته نیست
به همین دلیل است که تا به حال نشنیده ایم که کسی بگوید
این کودک به من زخم زبان زد
از ویژگیهای کودکان، نگاه خلاقانه به همهی موضوعات است.
آنان با ذهنی کنجکاو، همهی مسائل اطراف خود را کنکاش می کنند
و با دقت و تاملی خاص، به اطراف می نگرند.
انسانهای موفق نیز چنین ویژگی دارند و در مورد مسائل فکر می کنند
و همیشه با تدبیری ویژه، بهترین راهحلها را پیدا میکنند.
انسانهای خلاق، هیچ وقت از بررسی و تلاش خسته نمیشوند و هر روز
دنبال راهکاری جدید برای بهتر زندگی کردن هستند. آنان به آینده امیدوارند
و هیچ وقت مأیوس و درمانده نمیشوند.
ای کاش ما هم هر روز، نگاهی تازه و جدید به اطرافمان داشته باشیم
و همچون کودکان، با شادی و امید لحظههای مان را سپری کنیم.
افراد پرهیزگاری که زندگیشان را وقف خدا میکنند و نمیپرسند چرا ؟
یا افراد بی فرهنگی که میکوشند اراده باریتعالی را بفهمند ؟
بزرگ گفت : بهتر از همه الگوی کودکان است .
گفتند : کودک که هیچ چیز نمیداند . هنوز نمیداند واقعیت چیست .
او پاسخ داد : سخت در اشتباهید!
کودک چهار خصوصیت دارد که هرگز نباید فراموش کنیم :
۱- همیشه بی دلیل شاد است
۲- همیشه سرش به کاری مشغول است
۳- وقتی چیزی را می خواهد تا آن را نگیرد از عزم و اصرارش کم نمی شود
۴- و سرانجام می تواند خیلی راحت گریه کند .
قدیمیها همیشه می گفتند حرف راست را از بچه بشنو.
این جمله، واقعیتی از درون زلال و شفاف کودکان است.
آنان همیشه در گفتارشان صداقت دارند مگر اینکه در اثر
تربیت غلط، بیصداقتی به آنان آموخته شده باشد.
انسانهایی که میخواهند در عرصهی کار و اجتماع دارای محبوبیت باشند،
باید مزین به خصوصیت ارزشی صداقت باشند.
صداقت، پایه و اساس همهی خوبیهاست و انسانهایی که همیشه
در گفتار و رفتارشان صداقت دارند، به افرادی محبوب و دوست داشتنی
تبدیل میشوند که همه ی پیروزیها و موفقیتهای واقعی
زندگی، به سمت آنان سرازیر میشود.
انسانهای صادق، دارای آرامش عمیقی میباشند و برعکس، افراد
دروغگو و شیاد، همیشه در اضطراب و استرس هستند. یک مثل روسی
میگوید: «در مرداب دروغ، غیر از ماهیهای مرده چیز دیگری شناور نیست.»
ای کاش باز هم همچون کودکی، زلال و شفاف باشیم و قلب و
زبان مان، پر از راستی و صداقت باشد تا همه را دوست داشته باشیم.