کاجستان برف
من در این تنهایی
پشت کاجستان برف
رقص آواز و کمی هم مستی
یکنفر میگوید یک نفر میخواند یک نفر میرقصد
پس کجا رفت آن سنگ صبور
آن لاله ی دور
به چه دلخوش باشم؟
به شکستن شدن شاخه ی درخت
یا لباس های کهنه ی روی رخت
به نگاه لرزان دخترک بیچاره
یا مردی که گذشت با لباسی پاره
به اتاقی که به...