┼..دیالوگ های طنز کلاه قرمزی..┼

Sina

Administrator
پرسنل مدیریت
2013-05-11
4,710
2,901
113
چابکســـر


فاميل(با عجله): بدبخت شديم!
پسرعمه: مگه قبلاٌ خوشبخت بوديم!؟
فاميل: بدبخت تر شديم!
همساده: کاکو از نظر فيزيولوژيکي امکان نداره من بدبخت تر از ايني که هستم شم!
فاميل: اي بابا چرا انقد بحث ميکنين!؟ آقاي مجري فهميده کيک تو يخچال رو خورديم داره مياد سراغمون!
پسرعمه: باز ما يه چيزي تو اين خونه خورديم بايد تا يه هفته خفت بکشيم!
فاميل: همساده تو که روزي 12بار کتک ميخوري بيا اينو هم گردن بگير!
(مجري مياد)
همساده: آقو تقصير منه!
مجري: چي؟
همساده: هرچي شما بگي،شکست سنگين برزيل به آلمان،اختلاس 3هزار ميلياردي،جنگ جهاني دوم...
مجري: پس کيک رو کي خورده؟ پسرعمه تو خوردي؟
پسرعمه: اي خدا اين داره ميگه جنگ جهاني تقصير منه شما هيچي بهش نميگي بعد واس خوردن يه کيک 7تومني به من گير ميدي؟؟
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: S A F A

Sina

Administrator
پرسنل مدیریت
2013-05-11
4,710
2,901
113
چابکســـر



پسرعمه: آقای مجری واسم دوچرخه میخری؟
مجری: اگه تو خونه شیطونی نکنی،به حرف من گوش کنی،زیاد با کامپیوتر بازی نکنی،روزی 3بار مسواک بزنی،معدلت هم بیست شه واست دوچرخه میخرم
پسرعمه: خسته نباشی! میخوای تحریم هارو هم وردارم؟ این کارارو تو هر خونواده دیگه ای بکنم واسم آپولو 11 میخرن!
مجری: بچه های دیگه همه این کارارو میکنن...تازه جایزه هم نمیخوان
پسرعمه: من از بچگی دوس داشتم این "بچه های دیگه" رو ببینم! ما که هرکی رو دیدیم عین خودمون بود
مجری: خب چیکار میکنی؟ کارایی که گفتمو میکنی که واست دوچرخه بخرم؟
پسرعمه: معدلم باید بیست شه؟ این که دست من نیست
مجری: پس دست کیه؟
پسرعمه: اونی که ازش تقلب میزنم!
مجری: تو تقلب میزنی!؟ میدونی اینجوری نمره هایی که میگیری مال تو نیس؟
پسرعمه: من که هربار نمره م 5-6 میشه میگم این نمره مال من نیست،شما باور نمیکنی!
 

Sina

Administrator
پرسنل مدیریت
2013-05-11
4,710
2,901
113
چابکســـر


مجري: فاميل دور اون چيه دست بچته؟
فاميل: قشنگه آقاي مجري؟ من واسش خريدم،اسمش خيلي سخته درست نفهميدم تملت،تمبلت،...
مجري: آخه بچه انقدري تبلت چميدونه چيه؟ بچه داري چيکار ميکني؟
بچه: دارم پرينازو ادد ميکنم!
مجري: فاميل اين بچه الآن بايد بره بيرون بازي کنه،فعاليت جسمي داشته باشه،اين چيزا به دردش نميخوره
فاميل: آقاي مجري الآن ديگه عصر ارتباطاته...اين کارايي که شما ميگين مال صبح ارتباطات بود،ديگه خيلي ميخواست دير باشه دو و نيم سه بعد از ظهر!
(يهو بچه ميزنه زير گريه)
فاميل: بابايي چرا گريه ميکني؟
بچه: پريناز تو ريليشنشيپه!
 

Sina

Administrator
پرسنل مدیریت
2013-05-11
4,710
2,901
113
چابکســـر


پسرعمه: آقاي مجري شما روزي چند ساعت کار ميکني؟
مجري: 10ساعت
پسرعمه: قيمت همه چي هم که 3برابر شده،نه؟
مجري: بله متاسفانه
پسرعمه: آخر ماه پولي واست ميمونه؟
مجري: معمولاٌ نه
پسرعمه: پس اخراج شدن من از مدرسه ممکن نيست شمارو بدبخت تر از اين کنه!
مجري: اخراج شدي بچه!؟چرا؟
پسرعمه: هيچي،بچه ها داشتن تو کلاس دست ميزدن...
مجري: پس چرا تورو اخراج کردن؟ حتماٌ داشتي از همه بلندتر دست ميزدي ديگه!
پسرعمه: نخير! من اصلاٌ دست نميزدم! چرا زود قضاوت ميکني؟ من داشتم اون وسط ميرقصيدم
مجري(با عصبانيت): واي خدا دارم ديوونه ميشم...!!!!!
پسرعمه: حق داري،منم روزي 10ساعت کار ميکردم آخر ماه هيچ پولي واسم نميموند ديوونه ميشدم!
 

Sina

Administrator
پرسنل مدیریت
2013-05-11
4,710
2,901
113
چابکســـر


فاميل: آقاي مجري امروز قراره واسه اين بچه برم خواستگاري
مجري: چي!؟ اين که بچه س...
فاميل: من نصف اين بودم زن گرفتم! اين که ديگه لندهوري شده واسه خودش!!
مجري: آخه اين نه درس خونده،نه کار داره...
بچه: نه کیف کرده!
فاميل: شما مگه تلوزيون نميبيني؟ همش ميگن مهم تفاهمه
مجري: آخه اين بچه اصلاٌ ميفهمه تفاهم يني چي؟
فاميل: بله که ميفهمه خودم بهش ياد دادم،تازه خيلي چيزاي ديگه هم بلده،بابايي اونايي که ديروز بهت ياد دادمو بگو به آقاي مجري...
بچه: نهادينه سازي صرفه جويي در مصرف آب،مبارزه با ترويج فرهنگ غربي،مذاکرات پنج بعلاوه يک
مجري: يني چون چارتا کلمه قلمبه سلمبه ياد گرفته ديگه وقت زن گرفتنشه؟
فاميل: آقاي مجري زن گرفتن که چيزي نيس،مردم با همين چارتا کلمه وزير ميشن!!
 

Sina

Administrator
پرسنل مدیریت
2013-05-11
4,710
2,901
113
چابکســـر


عزیزم : سلام علیکم ... حال شما خوبه ؟
آقای مجری : سلام ... بله ... کاری داری ؟
عزیزم : آقای مجری من میتونم استراحت کنم ؟
آقای مجری : بله ... من قبلا هم بهت گفتم هر وقت میخواستی برو استراحت کن ... تازه باید از فامیل اجازه بگیری !
عزیزم : الان استراحت کنم یا چند ساعت دیگه ؟
آقای مجری : الان دیگه ... مگه خودت نگفتی
عزیزم : در موقع استراحت نوشیدنی بخورم یا نخورم ؟
آقای مجری : میل خودته ... بخور
عزیزم : به دوستانم زنگ بزنم یا نزنم ؟
آقای مجری : خوبه ... همیشه باید حالی از دوستان گرفت
عزیزم : تمرین ساز انجام بدم یا انجام ندم ؟
آقای مجری : نمیدونم ... اصلا نمیخواد استراحت کنی ... برو از فامیل اجازه بگیر
عزیزم : همین الان برم یا همین الان نرم ؟
آقای مجری : برو تا این دمپایی م رو دّر نیاوردم
 

Sina

Administrator
پرسنل مدیریت
2013-05-11
4,710
2,901
113
چابکســـر


عزیزم : اسم شما چیه ؟
باران : باران کوثری
عزیزم : عذرخواهی میکنم میپرسم ... اونوقت شغل شما چیه ؟
باران : بازیگر ... چطور مگه ؟
عزیزم : بازیگر ایران یا خارج از ایران ؟
باران : این چه سوالیه ... خب معلومه ایران
عزیزم : بازیگر مطرحی هستید یا بازیگر مطرحی نیستید ؟
باران : نمیدونم ... فکر کن مطرح هستم
عزیزم : پارتی داشتید یا پارتی نداشتید ؟
باران : این چه سوالایه شما میپرسی ؟
عزیزم : آخه کار منم هنریه .... بدردم میخوره
 

درباره ما

  • خوش آمدید ؛ یه حسِ خوب یک انجمن است که شما می توانید در آن عضو شده از امکانات آن استفاده کرده و دوستان جدید پیدا کنید. این مجموعه دارای نظارت 24 ساعته بوده تا محیطی سالم را برای کاربران خود فراهم آورد،از کاربران انتظار می رود که با رعایت قوانین ما را برای رسیدن به این هدف یاری کنند.
    از طرف مدیر وب سایت:
    "همواره آرزو دارم که هربازدید کننده ای بعد از ورود به انجمن، با یه حسِ خوب اینجارو ترک کنه!"

منوی کاربر