و اما من
صبر کردیم حسابی هوا تاریک شد بعد رفتیم خرید
گفتیم شاید ارزونتر بشه (زهی خیال باطل)
هندونه خریدیم صورتی بود
رفتیم انار بخریم دیدیم گرونه گفتیم بهتره بریم از این دستفرشا که توی پیکانبار میوه میارن بخریم
گفتیم اقا 3 کیلو انار میخوایم
گفت نیدو اباجی کارتنیه کیلویی نیه
ترجمه
نمیشه ابجی کیلویی نمیفروشیم جعبه ایه
گفتم اولن جعبه هاتون خیلی بزرگه
دومن معلوم نیس اون زیر چی باشه شاید شلغم بود اونوقت ما کلی ضرر میکنم
از خنده داشت میمرد
خلاصه یکیشو زیر رو کرد مطمئن شدم همش اناره برداشتیم و اومدیم
البته مهمون بودیم
ما هر سال خونه یکی از فامیل جم میشیم و به تک تک فامیلای غایب زنگ میزنیم و تبریک میگم حتا به اونا که خارج از کشورن
جای شما خالی بود
خیلی خوش گذشت
ی چیز مهم دیگه
از اینکه شیرینی فروشیا و میوه فروشیا بی نهایت شلوغ بودن خیلی خوشحال شدم
امیدوارم سنتهای قشنگ ایرانی هیچ زمانی فراموش نشه