گزارش پشت صحنه سریال در حال ساخت ستایش ۲

Sina

Administrator
پرسنل مدیریت
2013-05-11
4,709
2,901
113
چابکســـر


ساعت ۸ و نیم صبح است که به محل تصویربرداری سری دوم مجموعه تلویزیونی "ستایش" می رسم. مقصد خانه ای نسبتا قدیمی در منطقه کامرانیه است. این مکان خانه حشمت فردوس است. دفترخانه ای در منطقه بخارست، محله های قدیمی سه راه امین حضور، میدان تره بار مرکزی در آزادگان تهران و بخش هایی از شهر رامسر در شمال کشور هم از لوکیشن های دیگر سریال است.


این مجموعه که تصویربرداری آن از یازدهم اردیبهشت ماه آغاز شده بود تا دوازده مرداد امسال در شمال کشور ادامه یافت و گروه بعد از وقفه ای ۱۰ روزه ضبط باقی قسمت ها را در تهران از سر گرفت. در این سری از مجموعه ستایش، ماجراهای شخصیت ها بعد از گذشت ۲۰ سال روایت می شود و به گفته کارگردان، آنها عاقبت عمل خود را می بینند. تهیه کنندگی سریال را آرمان زرین کوب و نویسندگی آن را سعید مطلبی به عهده دارند.


داریوش ارجمند، نرگس محمدی، فریبا نادری، مهدی سلوکی، سیما تیرانداز، رامسین کبریتی، نرگس امینی، امیرمحمد زند، حدیث میرامینی، نازلی رجب پور و فریبا طالبی بازیگران اصلی این مجموعه هستند و هنرمندانی چون سعید پیردوست، مجید مشیری، صفا آقاجانی، آتیه جاوید، ساقی زینتی، فرج گل سفیدی، محمد مهدوی و سعیده رودبارکی هم به عنوان بازیگر مهمان حضور دارند.


برخی دیگر از عوامل تولید این پروژه عبارتند از:


مدیر فیلمبرداری: علیرضا وداد تقوی، مدیر صدابرداری: وحید سلطانی، طراح صحنه: فرامرز بادرام پور، طراح گریم: محسن بابایی، طراح لباس: مرجان گلزار، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: سوسن دین محمد، دستیار دوم کارگردان: علی پور شیرازی و عادل سلطانی، مدیر تولید: ابوالفضل نصیر، مدیر تدارکات: سعید حاجی زاده، منشی صحنه: مرجان تاجیک و...


به حیاط پشتی خانه می روم. فضایی بزرگ با درختان سرسبز و پیچک هایی که سر به آسمان کشیده اند. فریبا نادری، سیما تیرانداز، نرگس امینی، رامسین کبریتی و دیگر عوامل تولید خود را برای ضبط سکانس هایی از قسمت ۲۲ سریال آماده می کنند. گروه نور هم در گوشه ای از حیاط خانه در حال آماده سازی ابزارها هستند. سوسن دین محمد، دستیار اول کارگردان و مدیر برنامه ریزی پروژه هم به استقبالم می آید و اطلاعات لازم را درباره روند پیشبرد تصویربرداری، لوکیشن ها و... از وی جویا می شوم.


حفظ کشش داستانی با شخصیت های جدید


فریبا نادری هم در حیاط خانه مشغول حرف زدن با تلفن همراه خود است. پس از پایان صحبت هایش از او می خواهم کمی درباره نقش خود در سریال و ویژگی های آن صحبت کند. این بازیگر که در سری دوم این سریال به پروژه پیوسته است، صحبت خود را این طور آغاز می کند: نقش من از قسمت ۱۴ این سری است. با ورود این نقش به داستان، در واقع لایه هایی از قصه باز می شود که در گذشته نشان داده نشده است.


وی با تاکید بر این که در این سری از مجموعه ستایش، قصه های فرعی و داستان های زیادی مطرح می شود، می گوید: نگاه من به سریال هایی که به صورت سری ساخته می شود و در چند فصل ادامه می یابد این است که بیننده با یک پیش فرض و پیش زمینه به فصل های دوم یا سوم کار هم توجه می کند و نمی توان بدون توجه به روایت های قبلی، این سریال را به طور کامل فهمید. درواقع می توان گفت در این سری از ستایش به چراهایی که برای مخاطب به وجود آمده است، پاسخ داده می شود. در این کار گذشته از این که خط اصلی قصه حفظ می شود، باید با یک پیش زمینه به کار نگاه کرد، اما برای جلوگیری از خسته کنندگی، داستان های جدید هم در قصه طرح می شود.



ممکن است ابتدا برای بیننده سوال ایجاد شود که اساسا چرا ستایش به شهر دیگری مهاجرت کرد. در ستایش۲ شاید اصلا به این نتیجه برسیم که ستایش دچار اشتباه شد و آینده فرزندانش را با رفتن به شهر دیگری خراب کرد.


نادری در ارتباط با تغییر زمان رویدادهای قصه درباره تاثیرات این اتفاق بر کلیت داستان اضافه می کند: جدا از این که این تغییر زمانی می تواند به جذابیت های تصویری و محتوایی کار کمک کند، با حضور و ورود شخصیت های جدید و به روز شدن قصه، دردسر های تصویربرداری هم کمتر می شود و از نظر تولیدی اتفاقات بهتری می افتد. رنگ و لعاب کار بیشتر می شود و محدودیت های سری قبل دیگر وجود ندارد. در سری اول ستایش گروه باید مراقب می بود که هیچ برج یا هر چیزی که نشان دهنده زندگی امروزی باشد در کادر وجود نداشته باشد.


این بازیگر با پیش بینی استقبال مخاطبان از سری جدید ستایش بیان می کند: به عنوان یک بازیگر فکر می کنم ستایش ۲ هم مثل سری اول آن کشش دارد. چه بسا ممکن است این سری جذاب تر هم باشد، زیرا در ستایش ۲ کاراکترهای جدید هم به کار اضافه می شود و هر کدام از شخصیت ها قصه خاص خودشان را دارند و داستان های خاص آنها روایت می شود. در حالی که در سری اول یک خط اصلی داشتیم و ماجراها حول محور آن می چرخید. در این حالت بیننده شگفت زده نمی شود و شخصیت ها به طور ناگهانی و غیر حساب شده وارد داستان نمی شوند. این مساله هم ناشی از هوش و ذکاوت نویسنده و کارگردان است که این فضاسازی را در کار ایجاد کرده اند.


فریبا نادری با اشاره به این که سریال ستایش را خودش دنبال می کرده است، بیان می کند: به دلیل مشغله های کاریم شاید کمتر پیش بیاید که سریال ها را به طور کامل دنبال کنم، اما ستایش از سریال هایی بود که بدون اغراق حتی یک قسمت آن را هم از دست ندادم. حتی پس از پایان سریال ناراحت می شدم که کار تمام شده است و با خود می گفتم چقدر خوب است یک اثر ایرانی تا این حد کشش دارد و بیننده را با خود همراه می کند.


نادری درباره نوع رابطه و تعامل نقش پری سیما با کاراکتر انیس عنوان می کند: ورود نقش پری سیما به قصه با وجود همه مقدمه چینی ها ناگهانی است و خودش را در جایگاه و موضعی بالاتر نسبت به بقیه زن ها قرار می دهد. بنابراین وارد بحث و دعوا با بقیه نمی شود.



وی که این روزها ایفای نقش زن یک شهید را در مجموعه تلویزیونی "معراجی ها" به کارگردانی مسعود ده نمکی به عهده دارد، درباره حضور همزمان در دو نقش منفی و مثبت در دو اثر می گوید: اتفاقا خودم هم دوست دارم همزمانی این دو کار با هم تمام شود، زیرا بار معنایی دو نقش با هم تفاوت های زیادی دارد.


نادری درباره علت کم کاری خود در تلویزیون می گوید: پس از فوت همسرم، مسعود رسام بیشتر توانستم بر بازیگری تمرکز کنم. زیرا قبل از آن بیشتر مراقب وضع جسمانی او بودم. اما حالا می خواهم کاری کنم که او به من افتخار کند. همچنین گاهی پخش سریال هایی که در آنها حضور دارم، همزمان می شود. دو سه تله فیلم مناسبتی هم امسال کار کردم و مدتی هم درگیر بازی در یک سریال برای شبکه خانگی بودم.


در جستجوی خواسته های فراموش شده


رامسین کبریتی، بازیگر نقش صابر هم پیش از شروع ضبط سکانس درخواست من را برای مصاحبه می پذیرد و در حیاط خانه حشمت فردوس دقایقی درباره نقش خود و میزان محوریت آن در کار توضیحاتی می دهد. وی ابتدا به انگیزه هایی که صابر را به سمت و سوی منفی و فریب خوردن جهت می دهد، می گوید: صابر به دلیل این که مادر خود را از دست داده و توسط نامادری بزرگ و تربیت شده است، هیچ ماوا و پناهگاهی برای تکیه کردن نداشته و تنها پدر او برایش اهمیت داشته است. به خاطر همین احساس امنیتی که در جوار او داشته، از او تبعیت می کرده است. در ضمن او همیشه نگران این بوده که مبادا پدر را از دست دهد، بنابراین شاید در سری اول نسبت به دیگر شخصیت ها کمی آرام تر به نظر می رسید.



کبریتی ادامه می دهد: صابر در این سری سعی می کند همه خواسته هایی را که نتوانسته پیش از این برای خود محقق کند، یکجا به دست آورد و برای داشتنشان بجنگد. بنابراین با حضور فردی جدید در زندگیش بسرعت تغییر می کند و تسلیم می شود.


او درباره نوع رابطه اش با کاراکتر زیور بیان می کند: در سری اول ستایش، زیور به خاطر نگهداری از فرزندان صابر وارد زندگی او می شود، بویژه این که زیور به دلیل حضور در خانواده آنها و آگاهی از وضع و نوع رابطه شان با یکدیگر به نوعی محرم این خانواده است و صابر هم به خواسته و پیشنهاد پدرش مبنی بر ازدواج با او تن می دهد.


اما در ستایش ۲ صابر قصد دارد خودش تصمیم بگیرد با اتفاقی که شاید به مذاق تماشاگر خوش نیاید، اما سبب می شود صابر شهامت بیشتری در تصمیم گیریش داشته باشد و با جسارت عمل کند.


صابر تکامل، تغییر و تحول دیگری را در زندگی خود براساس شرایط زمانی در سری دوم به وجود می آورد. در سنین میانسالی به دنبال کارهایی می رود که همیشه دوست داشته در جوانی انجام دهد، اما به دلیل این که دائم زیر یوغ پدرش بوده این امکان برای او فراهم نشده بود.



او جسارت صابر را در سری دوم ستایش به فضاهای کاری این شخصیت هم نسبت می دهد و می گوید: اتفاقا آشنایی صابر با آن فرد هم در همین فضا شکل می گیرد و اساسا همین موضوع کار اوست که این جسارت را برایش ایجاد می کند، زیرا ورود این فرد به زندگی او سبب می شود کارهایی انجام دهد که سال ها توانایی انجام آن را نداشته است.


وی با اشاره به ۲۰ سال اختلاف زمانی سریال ستایش ۲ با سری اول آن درباره تفاوت های گریم شخصیت ذکر می کند: در سری دوم این کار تفاوت خاصی از نظر گریم درباره این کاراکتر اعمال نمی شود.


این بازیگر نگاه خود را نسبت به ستایش ۲ این طور بیان می کند: اگرچه در این سری از ستایش بازیگران جدید به کار پیوسته اند و هر کدام هم قصه خاص خودشان را دارند، اما بر حسب اتفاقاتی، رابطه ای بین دو شخصیت برقرار می شود که همین جرقه ای برای ادامه داستان و ماجراهای آن است. فکر می کنم آقای مطلبی با درایت و اشرافی که نسبت به فیلمنامه دارند توانسته اند این جذابیت را به سراسر داستان منتقل کنند. این طور نیست که این شخصیت ها در مقاطعی از داستان به حال خود رها شوند و بر آنها تاکیدی صورت نگیرد. بلکه همه آنها کاملا حساب شده و با تفکر طراحی و خلق شده اند و کارکرد خود را در بطن داستان حفظ می کنند. حال ممکن است آنها به مرور زمان رنگ دیگری به خود بگیرند و با تغییراتی روبه رو شوند.


نرگس امینی هم بازیگر نقش زیور در سری دوم ستایش است که نظر خود را درباره ستایش می گوید: من ستایش را دنبال می کردم، زیرا هم سوژه آن را دوست داشتم هم این که مادرم از بینندگان پر و پاقرص مجموعه بود. داستان آن را می دانستم.


وی که بتازگی به مجموعه پیوسته است، درباره پیشینه نقش زیور در تصور مخاطب و تغییرات احتمالی این نقش نسبت به سری قبلی سریال می گوید: در ستایش زیور در یک سوم پایانی وارد داستان می شود. ابتدا او یک پرستار است و بعد با صابر ازدواج می کند و سرپرستی و نگهداری فرزندان او را به عهده می گیرد. بنابراین آن طور که باید و شاید مخاطب نتوانست به عمق شخصیت نفوذ یابد. این یک امتیاز برای من به عنوان بازیگر نقش زیور در این سری محسوب می شد، زیرا با خودم می گفتم حالا که قرار است ۲۰ سال بعد یک نقش را بازی کنم، بنابراین دستم در بعضی ویژگی ها باز است و با آقای مطلبی و آقای سلطانی هم در این مورد بسیار مشورت کردم.


او ادامه می دهد: زیور شخصیتی است که سال ها در رفاه و آسایش زندگی کرده است، اما در کنار آن، سختی هایی هم داشته و مجبور بوده با سن کمی که دارد مسئولیت نگهداری دو بچه و نگهداری انیس را به عهده بگیرد و شرایط خانه را هم مدیریت کند. همه این سختی ها صبری را به این شخصیت داده است که به نظر من مهم ترین ویژگی زیور است. او با حوصله از پس مسئولیت ها برمی آید و جالب است که از وضع زندگیش هم رضایت دارد.وی در پاسخ به این که آیا این رضایت در نوع بازی زیور هم نمود دارد یا نه بیان می کند: بله در گفت و گویی که این نقش با صابر همسر خود دارد این رضایت را می بینیم. زیور از روی سادگی و صداقت خود نمی خواهد فرد دیگری وارد زندگیش شود.


عاقبت ناگزیر شخصیت های قصه


پس از پایان یافتن صحبت هایم سراغ سعید سلطانی می روم. او درباره مضمون کلی سری دوم سریال بیان می کند: بخش دوم ستایش کاملا متکی و سوار بر سری اول آن است و بیننده هم با همین دانسته ها قصه را شروع می کند، اما سری دوم، مسیر و قصه خاص خود را دارد. آدم های سریال دائم در مسیر پاسخگویی به انتخاب ها و کارهایی هستند که در سری اول سریال انجام داده اند. در واقع در سری دوم این مجموعه مضمون به رویارویی شخصیت ها با نتیجه کردارشان معطوف است.


ما نمی توانیم در زندگی ادعا کنیم کارهایمان بدون نتیجه می ماند. این همان اثر پروانه ای است که همه ما با آن آشنا هستیم. مجموعه ستایش بر مبنای شناسه های سری اول شروع شده است، اما داستانی جدید با مقتضیات خاص خود را دارد. کاراکتر های آشنای سریال در این سری با چالش هایی مواجه می شوند و اتفاقاتی برایشان رقم می خورد که ممکن است بخش عمده ای از آنها قابل پیش بینی نباشد.



این کارگردان با جذاب دانستن سیر قصه و رویدادهای آن نظر خود را درباره فیلمنامه کار این طور مطرح می کند: با توجه به نگاهی که آقای مطلبی از ابتدا نسبت به متن داشت و صحبت هایی که از ابتدا درباره بخش دوم انجام شد، قصه بسیار جذاب و پرکشش از کار در آمده است.


وی در پاسخ به این که تغییر زمان داستان چقدر در پرداخت آن تحول ایجاد و اختیارتان را بیشتر کرده است، می افزاید: وقتی درباره یک قصه در دوره قاجار یا پیش از آن کاری ساخته می شود به دلیل این که مردم درباره فضاهای آن دوره اطلاع چندانی ندارند و تجربه اش نکرده اند، می توان با تعریف درستی تصاویر و برداشت درستی را از آن استنباط و استخراج کرد، اما وقتی حرف از ۲۰ یا ۳۰ سال پیش است، این دوره نه آنقدر دور و غریب است که بتوان گفت به تاریخ پیوسته و نه آن قدر نزدیک که بتوان درست همان فضاها را برای مخاطب ترسیم کرد. در ضمن به دلیل تجربه کردن این فضاها از طرف گروهی از مخاطبان کار برای ما سخت می شود. در مجموع این پرش زمانی به ما کمک کرد قصه تا حد زیادی به روز شود.


سلطانی درباره تعداد قسمت های سری دوم ستایش هم توضیح می دهد: در این سری حدود ۴۰ قسمت قصه داریم که یک بخش آن در ۲۶ قسمت و متمم آن هم در ۱۵ قسمت ادامه می یابد.


سلطانی درباره این که آیا این قسمت ها هم در قالب فاز سوم سریال به پخش می رسد یا نه اضافه می کند: نه. این ۴۰ قسمت پخش مستمر خواهد داشت و در واقع از قسمت ۲۵ یا ۲۶ به بعد فضا از نظر موضوعی کمی تفاوت می کند، وگرنه این بخش ها هم در زیر مجموعه سری دوم سریال هستند.


چگونگی موقعیت در سری سازی


از سلطانی درباره نوع نگاهش به سری سازی می پرسم که می گوید: شاید بهتر باشد این بحث را به دو بخش تقسیم کنیم. یک بخش آن به توان تولید و نوع نگاه ما بر می گردد. تلویزیون ما به دلیل نوع موضوعاتی که انتخاب می کند یا توان مالی در قیاس با کشورهایی که سری سازی را دستور کار خود دارد، شاید وسعت زمانی پخش یک سریال را پیش نگرفته باشد. در بسیاری از کشورها حتی صحبت از پخش مداوم یک سریال است. به هر حال این حالت شرایط خاصی برای عوامل و بازیگران کار ایجاد می کند. مخاطبان می توانند قصه هایی جذاب ببینند و تغییراتی که شخصیت ها در مسیر زندگی شان داشته اند. در قالب این سریال ها می توان برای مردم الگوسازی و اطلاعاتی به روز به مردم در قالب نمایش ارائه کرد، اما در تلویزیون ما این طور مطرح است که وقتی یک مجموعه به اصطلاح می گیرد و با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه می شود تصمیم بر ساخت سری دوم یا سوم آن می گیرند. البته این خیلی هم خوب است اگر نتیجه کار مطلوب باشد.کارگردان سریال فراموشی با اشاره به این که از سری اول ستایش قرار بوده این مجموعه سری دومی هم داشته باشد، بیان می کند:


در ارتباط با ستایش این طور نبود که بعد از استقبال مخاطبان از کار به سراغ ساخت سری دوم برویم. بلکه از زمانی که من به عنوان کارگردان این کار انتخاب شدم دائم صحبت بر سر این بود که قصه سریال پایانی ندارد و فصل دیگری خواهیم داشت که متمم و کامل کننده ماجراهای داستان است. حتی اگر به سری اول آن هم توجه کرده باشید متوجه می شوید قصه ناتمام ماند.


هرچند پایانی برای آن ترسیم شد، اما داستان کشش زیادی برای ادامه یافتن داشت.


درام، هم تلخ و هم شیرین است


سلطانی درباره اظهاراتی که در سری اول مبنی بر غم انگیز بودن فضای داستان بیان شده بود نیز این طور توضیح می دهد: اساسا درام با خیر و شر، شیرینی و تلخی و روشنی و تاریکی معنا پیدا می کند. ما قصه ای نساخته ایم که عنوان طنز داشته باشد.



لحظات تلخ و شیرین را توامان دارد. بنابراین شاید در بخش اول فضای ملودرام غلبه داشت، اما من همیشه گفته ام بین سیاه نمایی و ملودرامی که به تعبیری اشک انگیز است، تفاوت های زیادی وجود دارد. ما در ستایش هیچ وقت سیاه نمایی نکرده ایم تا مقبولیت ایجاد کنیم. اگر مردم این قصه را به طور کامل دنبال کرده باشند حتما این درک برای آنها ایجاد می شود که قصه کاملا تلخ و غم انگیز نیست؛ بلکه بارقه های امیدی در بطن آن وجود دارد. قصه دختری که برای پیدا کردن یک آدرس درمانده است به این فهم و توانایی می رسد که عهده دار یک زندگی از هم گسیخته شود.


همسر او فوت شده است. پدر همسرش به دنبال اوست و باید از دو فرزند خود مراقبت کند. در عین حال باید با همه فشارها و سختی های زندگی مقابله کند و سرپا بایستد. شاید همین ویژگی ها بود که برای مردم جذابیت داشت و آنها را به دیدن سریال ترغیب می کرد.


این کارگردان با اشاره به اضافه شدن بازیگران جدید و شبیه سازیشان با کاراکترهای تعریف شده در فیلمنامه می گوید: ما بازیگران را براساس قابلیت های فردیشان در بازیگری انتخاب کردیم. می خواستیم فضایی ایجاد شود که یادآور سری اول سریال باشد. هرچند ستایش ۲ هم فضای خاص خودش را دارد. اما به هر حال پایه و بنیان ستایش ۲ هم بر سری اول است.


همچنین ما در قصه دائم به گذشته رجوع می کنیم، زیرا قرار است شخصیت های داستان در این سری پاسخگوی کارهایی باشند که انجام داده اند و سرانجام اعمالشان را ببینند.


سکانس روز ـ داخلی


پس از پایان صحبت هایم با سعید سلطانی، ضبط یکی از سکانس ها آغاز می شود. سلطانی پشت مانیتور نشسته است و بدقت به صحنه توجه دارد و نکات لازم را به بازیگران و عوامل تولید تذکر می دهد. در این صحنه انیس روی صندلی چرخدار نشسته است و زیور با نگرانی وارد می شود. رواندازی را برمی دارد و با شتاب به سمت انیس حرکت می کند و خطاب به او می گوید: انیس خانوم جان! فهمیدی مهمون آقا صابر کیه؟


به سمت راست او حرکت می کند و پتو را روی زانوهای انیس قرار داده و ادامه می دهد:


ندیدیش یه دک و پوزی داره که نگو... انگار همین الان از پرده سینما بیرون اومده.


زیور با دقت به روبه رو نگاه می کند و می گوید:


من می رم یه سر و گوشی آب بدم و بیام.


کارگردان کات می دهد و راجع به نحوه حرکت بازیگران توضیحاتی بیان می کند. در همین فاصله گریم بازیگران ترمیم می شود. دو آباژور در دو سوی کادر قرار دارد و روشن است. این صحنه چند بار تکرار می شود و در نهایت یکی از برداشت ها تائید می شود.


نورپردازی متناسب با فضای قصه


در حالی که گروه برای ضبط سکانس بعدی خود را آماده می کند با علیرضا وداد تقوی، مدیر فیلمبرداری صحبت می کنم. وی درباره تغییر زمانی رویدادهای قصه ستایش نسبت به سری اول آن می گوید: به دلیل این که فضاها به روزتر است شاید در نوع نورپردازی ها دستمان باز تر باشد، بویژه این که خانه حشمت فردوس هم فضایی شیک و زیبا دارد، می توانیم فضاهای نوری مان را کنترل شده تر داشته باشیم و از نورهای آباژور استفاده کنیم، اما در مجموع در نور و تصویر بعد زمان دخالتی نداشته باشد. زیرا باید طبق روال داستان و دکوپاژی که کارگردان می گوید نورپردازی انجام شود.

هر کس هم سلیقه ای در نورپردازی دارد و برخی دوستان ما آن را با نقاشی مقایسه می کنند که هر کس براساس سلیقه خود عمل می کند. ممکن است کسی بخواهد رئال کار کند و فیلمبردار دیگر جوری کار کند نورپردازی خیلی نمود داشته باشد.


وداد تقوی با اشاره به این که سبک رئال را در نورپردازی مناسب تر می داند، ادامه می دهد: به نظرم نورها نباید اغراق شده به نظر برسد. باید از منابع نوری موجود بهره برد و همان ها را تقویت کرد، اما این هم بسیار به سلیقه بستگی دارد.


وی فیلمبرداری این مجموعه را در تناسب با محتوا و فضای کلی داستان می داند و می گوید: ما سعی می کنیم متناسب با حال و هوای قصه، نورپردازی و فیلمبرداری انجام دهیم، زیرا قصه کمی حزن انگیز است و طبیعتا فضاهای آن باید با یک اثر کمدی تفاوت هایی داشته باشد.


او با اشاره به این که تا به حال بیشتر سکانس ها مربوط به روز بوده است بیان می کند: تا اینجا حدود ۳۰ درصد کار سکانس های شب بوده است و بیشتر بخش ها را در روز فیلمبرداری کرده ایم. هرچند هنوز نیمی از کار باقی مانده است. همچنین سکانس هایی را هم با توجه به تعقیب و گریزشان یا شلوغی فضا و هیجان انگیز بودن از تکنیک دوربین روی دست استفاده کرده ایم تا بتوانیم این حس را منتقل کنیم.


ضبط سکانسی دیگر قرار است آغاز شود که به بازی فریبا نادری در نقش پری سیما و رامسین کبریتی در نقش صابر مربوط است. در حالی که یک نیمروز با عوامل و بازیگران کار برای ضبط سکانس هایی از قسمت هایی میانی سریال همراه شده ام از گروه خداحافظی می کنم و از لوکیشن خارج می شوم.


نوشته : رکسانا قهقرایی در روزنامه جام جم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Atash

درباره ما

  • خوش آمدید ؛ یه حسِ خوب یک انجمن است که شما می توانید در آن عضو شده از امکانات آن استفاده کرده و دوستان جدید پیدا کنید. این مجموعه دارای نظارت 24 ساعته بوده تا محیطی سالم را برای کاربران خود فراهم آورد،از کاربران انتظار می رود که با رعایت قوانین ما را برای رسیدن به این هدف یاری کنند.
    از طرف مدیر وب سایت:
    "همواره آرزو دارم که هربازدید کننده ای بعد از ورود به انجمن، با یه حسِ خوب اینجارو ترک کنه!"

منوی کاربر