برای دسترسی به لینک نیاز است که وارد انجمن شوید، اگر عضو نیستید؛ برای ثبت نام کلیک کنید
از چهارشنبه 14 اسفند 1392 در قالب اکران نوروزی بر پرده رفت و در مدت 45 روز در هشتاد سینما، به فروش چهار میلیاردی در سراسر کشور رسید (34ر2 میلیارد تومان در تهران و 65ر1 میلیارد در شهرستانها). طبقۀ حساس، چهاردهمین ساختۀ
برای دسترسی به لینک نیاز است که وارد انجمن شوید، اگر عضو نیستید؛ برای ثبت نام کلیک کنید
محسوب میشود. فیلمبرداریِ این فیلم 98 دقیقهای در ماههای شهریور و مهر در تهران انجام شد و در سیودومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.*******
اولین موضوعی که توجه انسان را جلب میکند پوستر غیرمتعارف فیلم است که کلمۀ «حسّاس» را به طرز بیسابقهای «هسّاث» نوشته است. ظاهراً عوامل فیلم از تمسخر زبان فارسی هم ابایی ندارند و به این روش، میخواهند فیلمشان را به چشم مردم بیاورند.فیلم طبقۀ حساس، خوش آب و رنگ است. طراحی صحنه، گریم و فیلمبرداری خوبی دارد. صدای فیلم دالبی است و از کارگردانی خوب و حسابشدهای برخوردار است. اما اینها درخدمت چه هستند؟ طبقۀ حساس، یک کمدی بند تنبانی، دربارۀ غیرت مردان است. اما جناب کارگردان، موضوع فیلمش را مردهپرستی میخواند.
خلاصه داستان
فروغ تحویلداری (پانتهآ بهرام) همسر خانهدارِ آقای کمالی (رضا عطاران) در ابتدای فیلم میمیرد و در قبری دو طبقه دفن میشود. کمالی بعد از بازگشت از سفر تجاری چین، متوجه میشود که طبقۀ دوم قبر را که برای خود خریده بود به خانوادۀ دیگری فروخته شده و اکنون مردی به نام بهنام محتشم (پیمان قاسمخانی) در آن دفن است. غیرتِ مرد به جوش میآید و با آن خانواده دست به یقه میشود و علیه آنها شکایت میکند. اما قاضی اجازه نبش قبر نمیدهد.
کمالی در خواب، همسرش را در بهشت میبیند که با محتشم سر میز غذا نشسته است. لذا قصد میکند با همسر محتشم (بهاره رهنما) ازدواج کند تا انتقام بگیرد. زن از خواستگاری عجیب او عصبانی میشود. کمالی در نهایت زنش فروغ را بر خلاف عرف، طلاق میدهد ولی هنوز آسوده نیست. تا اینکه تصمیم میگیرد محتشم را گور به گور کند.
مختصری درباره کارگردان و تهیهکننده
کمال تبریزی در سال 1338 در تهران متولد شد و از سال 1358 فعالیت سینمایی خود را در سینمای آزاد (انجمن سینمای جوان کنونی) آغاز کرد. او در جریان تسخیر لانۀ جاسوسی جزو فیلمبرداران بود (صحنۀ معروف بالا رفتن دانشجویان از درب ورودی، توسط او فیلمبرداری شده است). سپس به تحصیل رشتۀ سینما در دانشگاه هنر پرداخت و سینمای حرفهای را با فیلمبرداری توهّم/ سعید حاجیمیری (1364) آغاز کرد. تبریزی نخستین فیلم سینمایی خود را با نام عبور در سال 1367 ساخت، فیلمی دربارة مدیر فرهنگیِ یک ادارة دولتی که با عزیمت به جبهه، متحوّل میشود.
کمال تبریزی به تدریج از سینمای دفاع مقدس به سوی سینمای اجتماعی کشیده شد. از میان معروفترین فیلمهای او میتوان به این موارد اشاره کرد: در مسلخ عشق (1369/ توقیفشده)، لیلی با من است (1374)، مهر مادری (1376)، شیدا (1377)، فرش باد (1381)، مارمولک (1382)، یک تکه نان (1383)، همیشه پای یک زن در میان است (1386)، پاداش (1387/ توقیفشده)، خیابانهای آرام (1389/ توقیف شده).
کمال تبریزی سریالهایی را نیز برای تلویزیون ساخته است: لیلی با من است (1374)، دوران سرکشی (1380)، شهریار (1386) و سرزمین کهن (1392).
جواد نوروزبیگی متولد 1345 در تهران، فعالیت سینمایی خود را با مشاورة نظامی فیلم سجاده آتش (1372) آغاز کرد و به پنج فیلم دیگر جنگی، مشاورة نظامی داد. او با فیلم دفتری از آسمان (1378) «مدیریت تولید» را آغاز کرد و در همین سمت با فیلمسازانی از قبیل شیخطادی، حاتمیکیا، تبریزی و مجیدی همکار شد. نوروزبیگی سپس مؤسسه سینمایی قاب آسمان را تأسیس کرد و با فیلم خدا نزدیک است/ علی وزیریان (1385) تهیه کنندگی را آغاز نمود. او در هفت سال اخیر، پانزده فیلم تولید کرده است که مهمترین آنها عبارتند از: پستچی سه بار در نمیزند (1387)، پرسه در مه (1388)، سیزده 59 (1389)، من و زیبا (1390)، خرس (1390/ توقیفشده)، ملبورن (1392) و طبقه حساس (1392).
نوروزبیگی همچنین پنج سریال تهیه کرده است: آشپزباشی (1388)، شوق پرواز (1390)، بیدار باش (1391)، بالهای خیس (1392) و ماتادور (1392). او تهیهکنندۀ چند فیلم تلویزیونی نیز بوده است.
انتخاب بازیگران
انتخاب بازیگران و بازیگردان طبقة حساس بر عهده حبیب رضایی بوده است. او هنرپیشههای غریبی را برای نقشها انتخاب کرد، از جمله چهار نفر از صداپیشگان مجموعه کلاه قرمزی را:
ـ بهادر مالکی/ صداپیشۀ فامیل دور/ در نقش رسول (دوست کمالی)
ـ کاظم سیاحی/ صداپیشۀ جیگر/ در نقش جلال (دوست کمالی)
ـ محمد بحرانی/ صداپیشۀ ببعی و آقای همساده/ در نقش دوستِ کمالی
ـ هوتن شکیبا/ صداپیشۀ دیوی/ در نقش حسن (داماد کمالی)
همچنین لیلی فرهادپور نویسنده و روزنامهنگار، در نقش خواهر کمالی دومین بازیاش را تجربه کرد. نخستین بازی او در فیلم بوسیدن روی ماه (1390) بود.
وقایع جشنواره فیلم فجر
طبقۀ حساس نامزد چهار سیمرغ از جشنواره فیلم فجر شد: بهترین جلوههای ویژۀ بصری (بهنام خاکسار)، بهترین موسیقی متن (پیمان یزدانیان)، بهترین فیلمنامه (پیمان قاسمخانی) و بهترین بازیگر نقش اول مرد (رضا عطاران)، که فیلم فقط این آخری را برد. رضا عطاران در دو دورۀ گذشته جشنواره نیز به سبب بازی در فیلمهای خوابم میآد (1390) و دهلیز (1391) نامزد دریافت سیمرغ شده بود بدون آنکه نصیبی از آن ببرد.
سایر جوایز فوق الذکر، به ترتیب نصیب این فیلمها شد: جلوههای ویژۀ بصری برای چ (سیدهادی اسلامی)، موسیقی رستاخیز (استفان واربک)، فیلمنامۀ آذر، شهدخت، پرویز و دیگران (بهروز افخمی).
اما به نظر راقم، طراح گریم فیلم (خانم سودابه خسروی) بایست برنده یا نامزد دریافت سیمرغ بهترین گریمور جشنواره میشد. ایشان البته به سبب فیلم شیار 143 نامزد شده بود ولی این جایزه در نهایت نصیب محسن موسوی برای فیلم رستاخیز شد و محسن دارسنج، دیپلم افتخار این رشته را برای فیلم همه چیز برای فروش کسب کرد. گریم رضا عطاران خصوصاً در این فیلم بسیار متفاوت بود به طوریکه او را برای سن شصت سالگی باورپذیر میکند.
عطاران در نشست پرسش و پاسخ فیلم طبقۀ حساس در جشنواره فیلم فجر در پاسخ به این سوال که چرا برای خنداندن مردم حاضر به انجام هر کاری است، گفت: من خیلی با مردم در ارتباط هستم. آنها از من میخواهند فیلمهایی بسازم که باعث خنده شود. احساس میکنم مردم ما به خندیدن نیاز دارند. وی ادامه داد: یکی از دوستان منتقد گفته بود که عطاران برای اینکه مردم را بخنداند حاضر است شلوارش را پایین بکشد. و الآن من واقعاً به جایی رسیدهام که حاضرم این کار را بکنم!
چند روز بعد، جمشید مشایخی به این سخنان واکنش نشان داد و در یک کنفرانس، رضا عطاران را مخاطب ساخته گفت: تو میتوانستی بگویی من از درخت چنار یا تبریزی به پایین میپرم تا پایم بشکند و مردم بخندند. نه اینکه سخنی بگویی که در جراید چاپ شود و من از ذکر آن شرم دارم. آقای عطاران! تو باید درس اخلاق به مردم بدهی. [چطور] به شما جایزه هم میدهند؟! حرف شما بسیار بیادبانه بود.
نقد و نظر
طرح اولیۀ فیلمنامه طبقۀ حساس را یک بازیگر تئاتر و سینما به نام سیروس همتی نوشت و تحقیقات ابتدایی را در این خصوص انجام داد. (احتمالاً او را، در نقش مجتبی (راننده اتوبوس) در سریال خداحافظ بچه/ منوچهر هادی/ 1391 به یاد دارید).
همتی که پیشتر در دو فیلم مارمولک (1382) و یک تکه نان (1383) بازی کرده بود، به سبب رفاقت با کمال تبریزی طرح را به او سپرد. تبریزی نیز از پیمان قاسمخانی برای نگارش آن دعوت کرد. قاسمخانی فیلمنامه قبر دو طبقه را نوشت و شخصیت کمالی را آخوند کرد، تا خندههای مردم احتمالاً جاندارتر شود!
وزارت ارشاد به فیلمنامه قبر دوطبقه، پروانۀ ساخت نداد. این بار، کمال تبریزی از جواد نوروزبیگی خواست در ازای مبلغ ................. مجوز این فیلم را از وزارت ارشاد بگیرد. نوروزبیگی فیلمنامۀ اصلاحشده را با سماجت بسیار به جریان انداخت و اصلاحیههای شورای تصویب فیلمنامه را هم پذیرفت؛ چیزی که در عمل رعایت نکرد. در نهایت «قبر دو طبقه»، نام خود را به یک نام بیمسمّی تغییر داد؛ «طبقه حساس»! فیلمبرداری در روز چهارشنبه 30 مرداد در مسجد النبی ولنجک آغاز شد و همان روز والدۀ سیروس همتی درگذشت.
پرویز پرستویی از بازی در فیلم انصراف داد و رضا عطاران جای او را گرفت و سعی کرد نقش یک آدم شصت ساله را بازی کند؛ مردی عصبانی که قرار است مردم به تعصب و غیرتورزی او بخندند. در جشنواره سیودوم فیلم فجر، عطاران برندة سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد شد که چندان حق او نبود.