يغمـا گلـرويي

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0



53a1b59774a9fdc01.jpg




یغما گلرویی (۶ مرداد ۱۳۵۴ ارومیه) ترانه‌سرا، شاعر، نویسنده و مترجم ایرانی است. وی سرانجام در ۲۵ دی ۱۳۹۱ در حالیکه از بیماری ریوی رنج می‌برد و از وضعیت هنری و ادبی در ایران شاکی بود از هنر و ادبیات خداحافظی کرد.


یغما گلرویی به گفتهٔ خودش در ۶ مرداد ۱۳۵۴ در ارومیه به دنیا آمد، البته در شناسنامه محل تولد تهران ذکر شده، پدرش آن زمان در شعبهٔ روزنامهٔ اطلاعات ارومیه کار می‌کرد، بعدها به تهران منتقل شد و در محلهٔ گیشا ساکن شدند. مادرش علاقه زیادی به ادبیات داشت، به همین دلیل از وقتی کودک بود با ادبیات و شعر آشنا شد و همین موضوع یکی از عواملی بود که وی را برای ورود به حوزه شعر و ترانه علاقمند کرد.

یغما دربارهٔ سال‌های تحصیلاتش می‌گوید:

دوران دبستان در مدرسه محمد باقر صدر خوندم، دورهٔ راهنمایی را در مدرسهٔ طالقانی و دبیرستان را مدرسهٔ مطهری که البته به دلایلی ۲ سال از تحصیل محروم شدم و بعد در مدرسه شبانه درس خوندم. من هیچ خاطره شیرینی از دوران مدرسه ندارم. چون انقدر از مدرسه بدم می‌اومد که چیز شیرینی برام نداشت. همیشه از دیوار مدرسه می‌پریدم و فرار می‌کردم و… شروع کار یغما در زمینهٔ شعر، با شعر سپید بود و کتاب‌های اولش در قالب شعر سپید منتشر گشت.

اولین کسی که شعرهای یغما را اجرا کرد، امیر کریمی بود که در «آلبوم تا همیشه» چهار شعر از ترانه‌های او را ضبط نمود. اما اولین آلبومی که انتشار یافت، کاری از ناصر عبداللهی بود در «آلبوم دوستت دارم» که ۲ ترانه از یغما در آن بود





 

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
یغما گلرویی پس از نامه ی خداحافظی خود از دنیای هنر مدتی بی سر و صدا به زندگی عادی ادامه داد اما شروع دوباره بر سرزبانها افتادن نام وی شروع کار با خواننده ی ایرانی ساکن در آلمان شاهین نجفی بود. در تاریخ ۱۰ اسفندماه ۱۳۹۰ چهارمین آلبوم شاهین نجفی با نام هیچ هیچ هیچ منتشر شد.

این آلبوم که در مجموع دارای ده قطعه بود دو قطعه ی آن توسط یغما گلرویی سراییده شده بود.قطعه شماره ۱ با نام رانندگی در مستی و قطعه ی شماره ۳ با نام سگ هار. ترانه ی رانندگی در مستی خود نام کتاب ترانه ی یغما گلرویی است که توسط انتشارات زخمه در آلمان انتشار یافت.


گفتنی است این کتاب به علت مخالفت وزارت ارشاد ایران به طور مستقل توسط یغما گلرویی در آلمان چاپ شد. قطعه ی رانندگی در مستی با واکنش مثبت هواداران هر دو هنرمند قرار گرفت به طوری که در برنامه ی پلی لیست منوتو ۱۳۹۳ این اثر توسط مخاطبان شبکه بین لیستی ۱۰۰ آهنگی قرار داشت.

یغما گلرویی با تاسیس صفحه ای در شبکه ی اجتماعی فیس بوک با نام Yaghma Golrouee علاقه مندان خود را به دور خویش جمع کرد و با قرار دادن گزیده هایی از اشعار و ترانه هایش علاقه مندان را بیش از پیش جذب خود میکند و باعث آشنایی دیگر افراد با خود میشود. وی در شبکه ی اجتماعی اینستاگرام نیز حضور دارد و حسابی را در زمستان ۱۳۹۲ برای خود ایجاد کرد. در پاییز ۱۳۹۲ شاهین نجفی آلبومی با نام ترامادول منتشر ساخت که قطعه ای با نام پونز از یغما گلرویی در آن قرار داشت.

وی در صحنه ها و رخداد های اجتماعی حضوری ملموس دارد. در فروردین ماه ۱۳۹۳ خبر اعدام گروهبانی ایرانی با نام جمشید دانایی فر واکنش هایی را برانگیخت که یغما گلرویی هم با سرودن شعری با نام "این آسیاب به نوبت خون می گردد" انزجار خود را از این حرکت نشان داد. یغما گلرویی در تهران زندگی میکند و ارتباط محدودی هم با ترانه سرایان جوان در غالب برنامه ی کارگاه ترانه دارد. در این برنامه ی هنری حسن علیشیری نیز وی را همراهی میکند. این کارگاه در شهرهای مختلف ایران به صورت دوره های ۲ الی ۳ روزه برگزار میشود و تا کنون در شهرهای تهران،اصفهان،اهواز،... برگزار شده است
 

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
مجموعه شعرها و ترانه‌ها


رانندگی در مستی (که در ایران مجوز چاپ نیافت و در آلمان منتشر شد)
باران برای تو می‌بارد (مجموعه شعر چاپ پنجم زمستان سال ۱۳۹۲)
گریه‌های گربه خاکستری (مجموعه شعر چاپ نشد)
دیوارنوشته‌های انفرادی (مجموعه شعر چاپ نشد)
چپق صلح (مجموعه شعر)
تصور کن (پنجمین مجموعه ترانه چاپ اول ۱۳۸۶)
هایکوهای زندان (مجموعه شعرهای کوتاه چاپ نشد)
ما رُ ببخشین! آقای دیکتاتور! (مجموعه شعر چاپ نشد)
رقص در سلول انفرادی (چهارمین مجموعه ترانه چاپ اول ۱۳۸۴)
بی سرزمین تر از باد (سومین مجموعه ترانه چاپ اول ۱۳۸۲)
اینجا ایران است و من تو را دوست می‌دارم (مجموعه شعر چاپ اول ۱۳۸۱)
تنها برای تو می‌نویسم، بی بی باران (دومین مجموعه ترانه چاپ اول ۱۳۸۰)
پرنده بی پرنده (نخستین مجموعه ترانه چاپ اول ۱۳۷۹)
مگر تو با ما بودی!؟ (مجموعه شعر چاپ اول ۱۳۷۸)
گفتم بمان! نماند... (مجموعه شعر چاپ اول ۱۳۷۷)
آهنگ یه دختر (خواننده ابی و شادمهر ۱۳۹۲)
 

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
داستان، فیلم‌نامه، مجموعه‌نامه


مسیح سرگردان
سلام! خانم رنگین کمان!
زنجیری (فیلم‌نامه)
پوکه (فیلم‌نامه)


ترجمه‌ها


جهان در بوسه‌های ما زاده می‌شود، اشعار شاعران جهان
فرشته‌ای در کنارِ توست!، شعرهای مارگوت بیکل، با همکاری ندا زندیه
دو فنجون قهوه، دو نخ سیگار، شل سیلور استاین
باران یعنی: تو بر می‌گردی!، نزار قبانی
نه! نمی‌خواهم ببینمش... ، فدریکو گارسیا لورکا
آوازهای کولی، فدریکو گارسیا لورکا
تمام‌ِ کودکان‌ِ جهان شاعرند!، اشعار شاعران جهان
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد، اوریانا فالاچی
یک مرد، اوریانا فالاچی
به سلامتی برادرم هیچ کس!، چارلز بوکوفسکی
ماهی مست، اورهان ولی
زوزه، آلن گینزبرگ، با همکاری حسن علیشیری
چشمان تو قاتل منند، مختوم قلی فراغی
دیوارها سخن نمی‌گویند، احمد کایا، با همکاری آیدین آقاخانی
جنس ضعیف، اوریانا فالاچی
خدا در لباس کارگری، کارل سندبرگ
 

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
از خانه بیرون بیا تا زیبا شود این شهر،
تا درخت‌های دودگرفته‌ی خیابانِ پهلوی سابق
دوباره جوانه بزنند
و جوی‌های لب‌ریز بطری‌های خالی آب معدنی
از نو
طعمِ شیرین آبِ قنات را تجربه کنند !
تا آبی شود این آسمانِ خاکستری
و تابلوهای نمایش‌گرِ آلوده‌گی هوا
از خوشی به رقص در بیایند !
از خانه بیرون بیا!
بگذار نیمکت‌های آن پارک قدیمی
با یک‌دیگر به جنگ برخیزند
تا تو قهرمانشان را انتخاب کنی برای نشستن !
بگذار کودکان پشتِ چراغ قرمز‌ها
تمام اسفندهاشان را در آتش بریزند
از شوقِ آمدنت !
بگذار فواره‌های تمام میدان‌ها دوباره قد بکشند
و در تک تکِ کوچه‌ها
بوی گل‌سرخ بپیچد...
بی‌تو این شهر متروک است
و تنها کلاغ‌های خاکستری
آسمانش را هاشور می‌زنند...
شهر و دیاری که بر دو پا راه می‌روی
و مرزهای وطنم
از عطرِ نفس‌های تو آغاز می‌شود!
از خانه بیرون بیا تا خلاصم کنی
از تبعید در شهری
که زادگاهِ من است...
 

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
پل عابر پیاده

روی جدول شکسته، یه پسربچه نشسته
گلای سرخـو گرفته توی انگشتای خسته

تو چشاش ستاره مرده، سه روزه هیچی نخورده
سـر رسـیــدن بهـــارو کســی یــادش نـیـــاورده

آدما تو فکـر عیـدن فکـر یه ماهـی سفیـدن
اونا از تو ماشیناشون هیچ صدایی نشنیدن

دیگه شب از راه رسیده غنچه ی غروبو دیده
از پسـربچه ی خسته هیچکسی گل نخریده

پـل عابـر پیـاده تنـها جـای امــن خـوابه
رو لب اون پسر اما یه سوال بی جوابه:

«- ای خدا چرا نمیشه این گلا یه لقمه نون شه؟
جـای خـواب من تو ابـرا روی بام آسمـون شه؟»

پسـرک! موقــع خـوابه، وقـت یـک رویــای نابـه
فردا که بیدار شی از خواب عیدی تو یه جوابه

صبـح شده اونور شیشه پسرک بیدار نمیشه
انگاری تموم عمرش توی خواب بوده همیشه

گـلا پژمــرده و پـرپـر روی پـل ریخـته کنـارش
خیره موندن به خیابون اون چشای بیقرارش

هنوزم رو پل خوابیده با چشای باز تو بارون
تو مرخـصی ِ عیـده پاسبـون ایــن خیابــون

یغما گلرویی
 

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
مش رمضون:

کبک بودیم ، کلاغ شدیم .خورشید بودیم ، چراغ شدیم
جنگل بی حصار بودیم اما یه دونه باغ شدیم
چشمامونو بسته بودیم به سفره ی بزرگ شهر
دست که به سفره رفت ولی با یه ملاقه داغ شدیم!
.
گندمای مزرعمون خوشه های طلایی داشت
دستای ما تو دل خاک نهال سادگی می کاشت
.آب زلال چشمه مون شیر ستاره بود ولی
قصه ی چاه آب شهر فکرارو راحت نمی ذاشت
.
مش رمضون دیدی تو شهر رو گرده ی ما زین زدن
دیدی که پهلوونارو با یه کلک زمین زدن
غول سیاه وسوسه غیرت ما رو خورده بود
کباب چرب پایتخت گوشت الاغ مرده بود!

چشمه بودیم ، سراب شدیم. بره بودیم کباب شدیم
ستاره بودیم توی شهر اما یهو شهاب شدیم
تو غربت آهن و دود کوه غرورمون شکست
تو پایتخت شبیه یه سوال بی جواب شدیم
.
دیدی چه ساده گم شدن آرزوهامون توی باد
آخ چی میشد که نون دل باز توی سفره مون بیاد
اما نه پای رفتن و نه روی برگشتنی هست
زندگیمون همین شده : دلتنگی خیلی زیاد
.
مش رمضون دیدی تو شهر رو گرده ی ما زین زدن
دیدی که پهلوونارو با یه کلک زمین زدن
غول سیاه وسوسه غیرت ما رو خورده بود
کباب چرب پایتخت گوشت الاغ مرده بود!


یغما گلرویی
 

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
پیتزا به جای نون، پپسی جای شراب، بازم برام بریز! این شام آخره
عیسای ناصری، امشب خودِ منم، موهام کوتاه شدن، چشمم یه کم تره
تو مجدلیه ای، تو مانتوی سیاه، مثل یک صفحه از فیلم نامه ی بهشت
هر شاعری به تو، برخورد و دل سپرد، شبها به جای شعر، انجیل می نوشت
این شام آخره، فردا تنِ منو بالای جلجتا، می بینی رو صلیب
راه بهشتم از چشم تو میگذره، این دشت گندم و باغِ بزرگِ سیب
این صورتا کی ان؟ که دور میز شام، سرگرم صحبتن، با اخم و زمزمه
تو حرفاشون دارن از مرگِ من میگن، از فصل اعتراف، حبس و محاکمه
دست منو بگیر، این شام آخره، امکان معجزه، یک در نهایته
اونقدر جرمِ من با من خودی شده، که سایه ی منم، فکر خیانته
من خسته ام از این اورادِ بی هدف، من ذله ام از این ایمانِ بی امید
از روزگاری که حتی خدا رو هم باید تو ماشینِ ضد گلوله دید
این آخرین شب و غمگین ترین شبه، چشمای ما مثِ لیوانمون پُره
معراج من هنوز، مثل گذشته ها، بوسیدن لبات، توی آسانسوره
دست منو بگیر، ختم ضیافته، بیرونِ رستوران، مرگم مقدره
زانو نمیزنم، سر خم نمی کنم، این فردا رو صلیب، فریادِ آخره
(یغما گلرویی)
 

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
یه ساله رفتی و اسمت هنوز مونده تو این گوشی...
می‌دونم قهوه‌تو مثل قدیما تلخ می‌نوشی


می‌دونم شب‌ها توی تختت کتابِ شعر می‌خونی
کنارِ پنجره شادی با یه سیگار پنهونی


هنوزم وقتی می‌خندی رو گونه‌ت چال می‌افته
هنوزم چشم به راهِ یه سوارِ زیبای خفته


هنوزم عینهو فیلما، یه عشق آتشین می‌خوای
هنوزم روحِ «هـامـونو»، تو جسم «جیمزدین» می‌خوای...


می‌دونم وقتی که بارون
تو شب می‌باره بیداری!
همون آهنگو گوش می‌دی،
هنوز بارونو دوست داری!


یه ساله رفتی و عطرت هنوز مونده‌ توی شالم
بازم ردت رو می‌گیرن همه تو فنجون فالم


تو وقتی شعر می‌خونی منو یادت میاد اصلن؟
تو یادت موندن اون روزا که دیگه برنمی‌گردن؟


همون روزا که از فیلم و شراب و شعر پر بودن
یه کاناپه، دو تا گیلاس، تو و دیوونه‌گیِ من...


بدون حالا بدون ‌تو یکی دلتنگه این گوشه،
هنوزم قهوه‌شو تنها به عشقت تلخ می‌نوشه


می‌دونم وقتی که بارون
تو شب می‌باره بیداری!
بازم «قمیشی» گوش می‌دی،
هنوز بارونو دوست داری!
 

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
[FONT=&quot]نگرانم! نگرانم! نگرانِ این منم[/FONT]
[FONT=&quot]از سرِ دنیا زیادم، امّا باز خیلی کمم[/FONT]
[FONT=&quot]نگرانِ خودمم[/FONT]

[FONT=&quot]بی تو عریونیِ باغم، با تو داغِ داغِ داغم[/FONT]
[FONT=&quot]طپشِ نبضِ چراغم، با تو خیلی روشنم[/FONT]
[FONT=&quot]نگرانِ خودمم[/FONT]

[FONT=&quot]از یه بغضِ تازه خیسم، واسه دیدنت حریصم[/FONT]
[FONT=&quot]خودمُ نمی نویسم، خودمُ خط می زنم[/FONT]
[FONT=&quot]نگرانِ خودمم[/FONT]

[FONT=&quot]از دلِ باغِ گلِ یاس، پشتِ زنگِ خوبِ گیلاس[/FONT]
[FONT=&quot]وقتی بغضِ من یه دریاس، باز بیا به دیدنم[/FONT]
[FONT=&quot]نگرانِ خودمم[/FONT]

[FONT=&quot]این ورا صدا، صدا نیست، درای حنجره وا نیست[/FONT]
[FONT=&quot]کسی دلواپسِ ما نیست، هر دقیقه می شکنم[/FONT]
[FONT=&quot]نگرانِ خودمم[/FONT]

[FONT=&quot]تو مسیرِ جست و جوتم، مثِ آینه رو به روتم[/FONT]
[FONT=&quot]نگرانِ این سکوتم، شعله بنداز به تنم[/FONT]
[FONT=&quot]نگرانِ خودمم[/FONT]

[FONT=&quot]بی خیالِ غمِ من باش، عاشقِ عاشق شدن باش[/FONT]
[FONT=&quot]مثلِ معنای وطن باش، خسته از این وطنم[/FONT]
[FONT=&quot]نگرانِ خودمم[/FONT]

[FONT=&quot]خاطره ها رُ صدا کن، منُ از خودم رها کن[/FONT]
[FONT=&quot]چترِ آغوشتُ وا کن، پا بذار تو پیرهنم[/FONT]
[FONT=&quot]نگرانِ خودمم[/FONT]

[FONT=&quot]دل دلِ این دلُ دریاب، قد بکش تا خودِ آفتاب[/FONT]
[FONT=&quot]هم تو بیداری و هم خواب، گرمِ از تو گفتنم[/FONT]
[FONT=&quot]نگرانِ خودمم[/FONT]

[FONT=&quot](یغما گلرویی)[/FONT]
 

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
دوستت میدارم!
چونان بلوطی که زخم یادگار عشقی بر باد رفته را!
ستاره ای که شب را
برای چشمک زدن!
و پرنده ای اسیر
که پرنده ی آزادی را!
تا رهایی به بار بنشیند
آن سوی حیرانی میله های قفس!

یغما گلرویی
 

درباره ما

  • خوش آمدید ؛ یه حسِ خوب یک انجمن است که شما می توانید در آن عضو شده از امکانات آن استفاده کرده و دوستان جدید پیدا کنید. این مجموعه دارای نظارت 24 ساعته بوده تا محیطی سالم را برای کاربران خود فراهم آورد،از کاربران انتظار می رود که با رعایت قوانین ما را برای رسیدن به این هدف یاری کنند.
    از طرف مدیر وب سایت:
    "همواره آرزو دارم که هربازدید کننده ای بعد از ورود به انجمن، با یه حسِ خوب اینجارو ترک کنه!"

منوی کاربر