وصلت مهر و ماه {ویژه نامه ازدواج باشکوه حضرت علی وحضرت زهرا سلام الله علیها}

Mohadlove

مدیر بخش آرایش و زیبایی
2014-02-16
1,290
1,063
0
[h=2]وصلت مهر و ماه {ویژه نامه ازدواج باشکوه حضرت علی وحضرت زهرا سلام الله علیها}[/h]




90687235478935460394.gif


57646796182153251886.gif

57646796182153251886.gif

♥♥♥ وصلت مهر و ماه ♥♥♥


ویژه نامه ازدواج حضرت علی وحضرت زهرا سلام الله علیهم





44493562225178664307.gif






6l6eqa6dh39qe7elxxrz.gif
اول ذی الحجه سـالــروز خجسته آسمانی تـریـن پیوند
03rehf7t6s45uointsc.gif

6l6eqa6dh39qe7elxxrz.gif
سـالـروزوصلت رویـایـی و بـا شکـوه خورشیـد ومـاه
03rehf7t6s45uointsc.gif

6l6eqa6dh39qe7elxxrz.gif
ازدواج مقـدس و مبـارک حضـرت علـي علیـه السـلام
03rehf7t6s45uointsc.gif

6l6eqa6dh39qe7elxxrz.gif
و حضرت فـاطمه زهـرای مرضیه ســلام الله علیهارا
03rehf7t6s45uointsc.gif

6l6eqa6dh39qe7elxxrz.gif
بـرشیعیـان و عـاشقـان اهــل بیت عصمـت و طـهـارت
03rehf7t6s45uointsc.gif

6l6eqa6dh39qe7elxxrz.gif
علیهم السلام وشماهمکاران وکاربران گرامی مبارکباد
03rehf7t6s45uointsc.gif




46474335039651213268.gif




عرق شرم و حیا بر پیشانی علی علیه السلام نقش بسته است.
این، بارِ اولی نیست که در محضر رسول خدا صلی‏ الله ‏علیه ‏و‏آله زانو می‏زند؛
امّا این بار حاجتی دارد که شرم حضور و حیای معصومانه‏ اش زبان سخن گفتنش را می‏بندد.

پشت چشم‏های روشنش آرزویی نشسته است.
پیامبر صلی‏ الله‏ علیه ‏و‏آله راز چشم‏های علی علیه ‏السلام را می‏خواند.
پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله می‏داند این چشم‏ها دریچه ‏ای رو به بهشت دارند.

«لَعَلَّکَ جِئْتَ لِخُطبِ فاطِمَةَ؛
شاید به خواستگاری فاطمه آمده‏ ای؟»
آری.....

ای علی پیش از تو نیز مردان دیگری به خواستگاری فاطمه علیهاالسلام آمده‏ اند؛
امّا هیچ کدام از آن‏ها شایستگی همسری فاطمه علیهاالسلام را نداشته ‏اند.


رسول خدا صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله نزد فاطمه علیهاالسلام می‏رود.
فاطمه علیهاالسلام ، علی علیه السلام را خوب می‏شناسد.


کمالات و فضایل علی علیه‏ السلام ، سابقه ‏اش در اسلام،
و نزدیکی برادرانه ‏اش با پیامبر صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله بر کسی پوشیده نیست.


فاطمه علیهاالسلام سر به زیر می‏اندازد.
رسول خدا صلی ‏الله‏ علیه ‏و‏آله منتظر پاسخ زهرا علیهاالسلام است؛
اما پاسخ او جز سکوت نیست؛ سکوتی از سر رضایت.


پیامبر فریاد برمی‏آورد:
«اللّه اکبر! سُکُوْتَها اِقْرارُها»
جبرئیل بر پیامبر خدا صلی‏ الله ‏علیه ‏و‏آله نازل می‏شود.
او مأمور شده است فاطمه را به عقد علی علیه‏ السلام درآورد.


فاطمه علیهاالسلام بهترین انتخاب خداست برای علی
و علی شایسته ‏ترین مردی است که مِدال همسری زهرا علیهاالسلام را بر گردن می‏آویزد.


«لَوْ لَم یُخْلَقْ عَلِیُّ ما کانَ لِفاطِمَةَ کُفوٌ؛
اگر علی علیه ‏السلام خلق نشده بود برای فاطمه همسری نبود.»


علی علیه‏ السلام و فاطمه علیه االسلام با کوله‏ باری از کمال و فضل و افتخار،
دل به پیوندی می‏دهند که حاصل آن عصاره‏ های ناب ایمان و انسانیّت می‏شود.


پایه‏ های خانه ای را بنا می‏کنند که مسیر آمد و رفت ملکوتیان می‏شود.
علی علیه ‏السلام و فاطمه علیهاالسلام رو به راهی دارند که به آسمان ختم می‏شود.


خانه کوچک علی علیه ‏السلام و فاطمه علیهاالسلام کهکشانی می‏شود
که یازده خورشید تابناک از مدار نورانی آن سر برمی‏آورند
و عالمی را در نور عظمت خود غرق می‏کنند.


پیوند علی علیه‏ السلام و فاطمه علیهاالسلام
عرش را مَسرور می‏کند و پایه‏ های دین خدا را استوار.








پیوند یاسی از سلاله پاک محمدی و لاله ای از نسل همان باغ و همان گل...؛
زمین و زمان، به شادباش این پیوند مقدس آمده اند.

مروارید چشم هاست که بر سر و روی تازه عروس می ریزد
و فرشتگان، سبد سبد گل از باغ های بهشت، پیش پایشان می افشانند.


اگر زمین در غربت همیشگی اش چیزی برای شادباش این
دو فرشته آسمانی ندارد، ملائک از فردوس، هدیه آسمانی خدیجه علیهاالسلام را
می آورند و دعای خیر مادر را در طبقی از نور، نثار چشم های نگران فاطمه می کنند.

عروسی که پدرش خیرالبشر و شوهرش اسداللّه باشد، عروسی
که فاطمه باشد، بانوی اول و آخر جهان نیست؟!






56991493270945829998.gif


شور بی پایان





ستاره های چشمک زن، ریسمان بسته اند آسمان کوچه هایی را که قرار
است از امشب، مهربانی هایتان را در آنها قدم بزنید.


کوچه هایی که هم قدم می شوند از امشب جاده های زندگی را با شما.
دیوارهای مدینه کل می کشند پیوند خجسته ابر و باران را، دریا و موج را
رود و آبشار را و عشق و پرواز را که از امشب، پرندگی
در نگاه های مهربانانه شما به اوج خواهد رسید.



صدای دست ابرها را که بر دف ماه می کوبند، نسیم در ردپایتان می ریزد
تا خاک، لبخند بزند آرامش قدم های همراه و صمیمیتان را که زندگی را بر
چشم های ناپیدای جاده های بی پایانش هم قدم شدید؛


آرام تر از صدای بال پرندگانی که بر ابرها راه می روند، شیرین تر از
رودهایی که به دریا می ریزند.

امشب، خانه ای محقر، آغوش گشوده رؤیای شیرین زندگی با ماه و خورشید
را بی صبرانه دهان گشوده هلهله شادی فرشتگان را که پایکوبی
نخلستان ها را به تماشا نشسته اند.


خانه ای که آمدنتان را اسپند دود می کند تا دفع کند هر چه چشم شور را
از این همه شور بی پایان برای آغاز؛ آغازی که پراز
بوی لبخند پیامبر صلی الله علیه و آله است.


خانه، مشتاق ایستاده تا سلام کند لبخند شکرریز پیامبر صلی الله علیه و آله
را که پیشاپیش شما قدم برمی دارد تا در بگشاید آغاز همسفریتان
را تا هم شانه هم عشق را به سرانجام برسانید.













دو گوهر هستی



بهشت از رایحه ای دلنوار، سرمست می شود.
جشنی برپاست از انبوه فرشتگان و کائنات.


بر منبری از نور و روشنایی، جبرئیل خطبه می خواند برای
علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام و زندگی آغاز می شود.


طوبی، دل انگیزترین نغمه اش را شاباش می فرستد.
صدایی می شکوفاند جان ها را و شاید خداست که برای این عروس
و داماد پیام تبریک و تهنیت می فرستد.

زمین:خانه وحی، مهبط فرشتگان است.
مدینه، شادیِ این دقایق مقدس را پشت در خانه، به وجد آمده است.

از میان تمام مردان عرب، تنها مدال همسری فاطمه، گردن آویز علی می شود.

راز عشقی بزرگ.
مَرَجَ الْبَحْرَیْنَ یَلْتَقیان.


دو دریا به هم می پیوندند در قداستی بی نظیر.
دو دریای علم و حلم، علی و فاطمه، تا جهان به خنکای
وجودشان به ساحل آرامش برسد.


و آب که چه زیبا مهر فاطمه را به دل دارد و خاک که راز
بزرگی علی را به دوش می کشد.


[SUB]و عشق که از تلاقی این دو متولد می شود؛ آب و خاک،
دین از این پس، آسوده خواهد بود در سایه سار محبت
و مهربانی این عروس و داماد.
[/SUB]


«وَ لَهُ الجَوارِ المُنْشَئاتُ فِی البَحْرِ کَالاَعْلام؛
و از آن دو دریا، دو گوهر هستی پدید می آید؛ حسن و حسین، سید جوانان اهل بهشت».

و حقیقت ادامه می یابد در گرو پیوند علی و فاطمه؛
زیر یک سقف، پای سفره ای ساده، از پیوند دو نور، تا یازده ستاره روشن
و تاریخ عشق، از همین جا آغاز می شود.








چه فرخنده شبی!


دشت و دریا، جملگی، پر از کلمات سحرانگیز صبح شده اند.
«چه فرخنده شبی» را ستارگان انتظار کشیده بودند!


همه جا سفره های مهرآفرینِ «مبارکباد» گسترده شده است.
نام علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام ، لب ها را به شادی واداشته است.

نوبت عاشقی را در چشم هایِ اکنون می شود خواند.
سرود یکدلی در گیسوان نخلستان پیچیده است.


آسمان در گوشه ای از زمین نشسته است؛
باادب و احترام تا از این مجلس باصفای صمیمیت، نکته برداری کند.


دلدادگی ها، قاصدی فرستاده اند تا مهر علی و فاطمه را بشارت آوَرَد.
دنیا، درس آموز نوربارانی این عشق است.


آوای خوشِ تغّزل در این پیوند، شاعران را به سمت شگفت آوری
گل ها کشانده است . هر سو نگاه می کنی، شادی سوسو می زند

«ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما»
درود بر پیامری که این دو نور مشابه را با دستان
سرشار از میمنت، به امتزاج درآورد.


دل را باید گفت تو از این مجلس بی ریا چقدر فاصله داری؟
مبادا سهمی از شادی نبری! مبادا بی بهره مندی و بهکامی، تنها نظاره گر باشی!

«چمن خوش است و هوا دلکش است و می بی غش

کنون به جز دل خوش هیچ در نمی باید»



 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sina

درباره ما

  • خوش آمدید ؛ یه حسِ خوب یک انجمن است که شما می توانید در آن عضو شده از امکانات آن استفاده کرده و دوستان جدید پیدا کنید. این مجموعه دارای نظارت 24 ساعته بوده تا محیطی سالم را برای کاربران خود فراهم آورد،از کاربران انتظار می رود که با رعایت قوانین ما را برای رسیدن به این هدف یاری کنند.
    از طرف مدیر وب سایت:
    "همواره آرزو دارم که هربازدید کننده ای بعد از ورود به انجمن، با یه حسِ خوب اینجارو ترک کنه!"

منوی کاربر