نگارش اوستا چگونه آغاز شد؟

GULF 4 PERSIAN

سرپرست تالار
2014-03-13
701
653
0
34
سوزیانا-اندیمشک
آبه فرانسوانو(محقق) درمقاله اي كه در مجله تاريخ اديان (ج95؛1927؛ص199-149) منتشر كرده؛كوشيده است باستناد نوشته هايي ؛كه در باره مشاجرات و مناظرات ديني بين عيسويان و زردشتيان ،از مسيحيان سرياني باقي مانده است،اين موضوع را به اثباط برساند،كه متون مقدس مزديسنان تا اواسط قرن هفتم ميلادي سينه به سينه حفظ ميشده ،و زردشتيان تا سالهاي آخر سلطنت ساسانيان كتب مذهبي مدون نداشته اند.

آنگاه در اواخر دوره ساساني چون موبدان زردشتي بيم آن را داشته اند،كه روايات و سنن كهن مذهبي آنان در معرض تباهي و فراموشي قرار گيرد،و نيز خواسته اند پيروان خود را از مزايايي كه اسلام براي اهل كتاب قائل بود،برخوردار كنند،به تدوين اوستاي ساساني پرداخته اند.

سپس نوفرضيه خود را چنين ادامه مي دهد:راست است،كه لفظ اوستا در قرن ششم و شايد در قرن ششم ميلادي معمول و متداول بوده است،ولي معناي اين كلمه در آن زمان بطور ساده عبارت بوده از قانوني،كه به صورت روايات شفاهي،سينه به سينه حفظ شود.

و بعدها در قرن هشتم ميلادي الفباي اوستايي را اختراع و متوني را كه در حدود سال 634 ميلادي جمع آوري و به خط پهلوي نوشته شده بودند به اين الفباي جديد نقل كرده اند.

دعوي آبه نو در اساس مبتني بر آن است كه در كتب سرياني كه اطلاعاتي راجع بروابط و مناسبات زردشتيان و مسيحيان در عهد ساساني بدست مي دهند،(حتي دررواياتي كه موضوع آن مناظرات و مشاجرات بين پيروان اين دو دين است،ودر طي آنها مسيحيان به كرات به كتب مقدس خويش استناد مي كنند)هرگز اشاره اي به كتب يا نوشته هاي مذهبي زردشتيان نشده،و فقط سخن از" تلاوت و زمزمه" ادعيه و "احكام ديني " در ميان است و نيز به كرات عادت مزديسنان را به از بركردن رويات مذهبي خود ذكر كرده اند.معذلك از آنچه گذشت،به هيچوجه نميتوان نتايجي چنين كلي و وسيع گرفت بي شبهه اين مطلب صحيح است كه مغان آن قسمتهايي از اوستا را كه در عبادات و مراسم مذهبي به كار مي بردند از بر مي كردند؛ولي علت آن اين بود كه تاثير اعمال و مراسم مذهبي با رعايت كمال صحت ودقت در تلاوت بستگي تام داشت.

از اين گذشته متون اوستايي با كتب مقدس مسيحيان تفاوت كلي و اساسي دارد،واز قراين ميتوان حدس زد كه مولفان مسيحي كه در مناظرات و مشاجرات خود تعصب بي اندازه نشان داده اند،عمدا از اشاره به كتب مقدس مزديسنان اجتناب ورزيده اند تا خوانندگان مسيحي متوجه اين نكته نشوند كه دشمنان مذهبي آنها نيز داراي كتب ديني مدون بوده اند.

بنابراين نظريه آبه نو فاقد اساس و مبناي صحيح و قبول آن غير ممكن است.اگر متون كتبي زردشتي قبل از سلطنت يزدگرد سوم آخرين شاهنشاه ساساني وجود نداشت و مقصود فقط اين بود كه با شتابزدگي كتاب مقدسي فراهم كنند تا اعراب مزديسنان را در زمره "اهل كتاب" بشمار آورند،موبدان به تدوين ادعيه و اوراد مراسم مذهبي و عبادات قناعت ورزيده و رنج نگارش مباحث مفصلي مشتمل بر علوم طبيعي و جغرافيا وامور حقوقي وفقهي و غيره را كه موجب تفصيل اوستاي ساسانيست به خود هموار نميكردند.

از اين گذشته چگونه مي توان باور كرد كه درطي چند سالي كه ايران براي حيات و ممات خود با تازيان مي جنگيد موبدان موفق به گردآوردن21 نسك اوستا و تدوين آن به الفباي پهلوي شده باشند؛يعني كتابي كه طبق حساب وست داراي 700/345 كلمه بوده است و سپس در طي قرني كه دچار تضييقات مادي و معنوي اعراب فاتح بودند و هر روز به گوشه اي رانده مي شدند و از نفرت و قدرت آنان كاسته مي شد،و پيروان آنها دين كهن خودرا رها مي كرند فرصت اختراع الفباي جديدي را كه امروز به الفباي اوستايي مشهور است و نتيجه مطالعه دقيق و عالمانه فونتيك و اصوات زبان مقدس مي باشد؛و آنگاه 21نسك اوستا را به اين الفباي جديد نقل كرده باشند!؟ و نيز با اين اوضاع و احوال چگونه ممكن بود بتوانند در قرن بعد به ترجمه و تفسير كلمه نسك ها به زبان پهلوي بپردازند كه به حساب وست بيش از دو ميليون كلمه داشت و آنوقت از اين ترجمه در قرن نهم ميلادي ، هنگامي كه مولفان دينكرد خلاصه اوستاي ساساني را در كتاب خود مي آورند قسمت هايي مفقود شده بود!

در بين مطالبي كه به آنو از متون سرياني نقل كرده است فقط در يك عبارت آنهم طبق ترجمه خود او صريحا گفته شده است كه اوراد و ادعيه زردشتيان به خط ثبت نگردهده است. اين عبارت ماخوذ از تاريخ شهادت يشوع سبراع است كه در حدود سال 630 ميلادي ؛يشوع يبه نوشته است و در آن چنين گويد كه يك نفر زردشتي از دين خود برگشته بود و از خاندان موبدان بود،«عادت داشت ادعيه و اوراد مجوسي را از دهان بياموزد زيرا سخنان و تعاليم مضر زردشت (به سرياني زردست (zaradost با حروف (يا علامات)نوشته نشده است.» ولي از طرف ديگر اين عبارت را مي توان به خوبي چنين ترجمه كرد:«زيرا كه تعليمات خطرناك زردشت با علامات قابل فهم نوشته نشده است.» و از آن چنين استنباط كرد،كه اوراد و ادعيه را به خطي كه عامه مردم بتوانند بخوانند ننوشته بودند. بنابراين كليه دلايلي كه آبه نو براي نظريه خود آورده است فاقد ارزش مي باشد.

بعد از بررسي كليه محققان به اين نتيجه رسيدند كه نگارش اوستا را از اواسط قرن ششم ميلادي تدوين كرده اند و ايجاد الفباي اوستايي نيز درهمان زمان صورت گرفته است.



گردآوری و پژوهش : آريادخت ايراني از پايگاه آريارمن , بن مايه ايران در زمان ساسانيان , پرفسور آرتور كريستن سن , برداشت اين جستار با ذكر نام و آدرس پايگاه آزاد است .
 

درباره ما

  • خوش آمدید ؛ یه حسِ خوب یک انجمن است که شما می توانید در آن عضو شده از امکانات آن استفاده کرده و دوستان جدید پیدا کنید. این مجموعه دارای نظارت 24 ساعته بوده تا محیطی سالم را برای کاربران خود فراهم آورد،از کاربران انتظار می رود که با رعایت قوانین ما را برای رسیدن به این هدف یاری کنند.
    از طرف مدیر وب سایت:
    "همواره آرزو دارم که هربازدید کننده ای بعد از ورود به انجمن، با یه حسِ خوب اینجارو ترک کنه!"

منوی کاربر