معمای پاسبان

eMziper

همراه نمونه
2015-03-13
579
102
0
تهـــــران
enigma02.jpg



پاسبانی از کنار خانه ای می گذشت. صدای جیغ و داد و فریادی را شنید. بی اختیار بسوی آن خانه رفت و در را گشود. درهمین حال شنید که یکی فریاد می کِشَد: علی مرا مکش. پاسبان سراسیمه وارد خانه شدو یکراست به سوی اتاقی که از آن سروصدا شنیده می شد رفت. دید جسد خون الودی روی زمین افتاده و پنج نفر دور آن جمع شده اند. با اینکه آلت قتاله ای در دست هیچیک از آنان نبود و نام آنان نیز روی لباسشان نوشته نشده بود وپاسبان هم هیچیک از آن پنج نفر را نمی شناخت، معذلک از میان آنان، قاتل را بزودی شناخت او را دستگیر کرده با خود به کلانتری برد. پاسخ دهید پاسبان روی چه قرائنی قاتل را شناخت؟

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
جواب
چون مقتول فرياد كشيد: «علي مرا مكش» پاسبان حدس زد كه قاتل بايد مرد باشد، و وقتي وارد اتاق شد، ديد پنج نفر دور جسد حلقه زده اند كه چهار نفرشان زن و يكي از آنها مرد است. لذا براي او يقين حاصل شد كه قاتل بايد همان يك نفر مرد باشد
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sina

درباره ما

  • خوش آمدید ؛ یه حسِ خوب یک انجمن است که شما می توانید در آن عضو شده از امکانات آن استفاده کرده و دوستان جدید پیدا کنید. این مجموعه دارای نظارت 24 ساعته بوده تا محیطی سالم را برای کاربران خود فراهم آورد،از کاربران انتظار می رود که با رعایت قوانین ما را برای رسیدن به این هدف یاری کنند.
    از طرف مدیر وب سایت:
    "همواره آرزو دارم که هربازدید کننده ای بعد از ورود به انجمن، با یه حسِ خوب اینجارو ترک کنه!"

منوی کاربر