غار مخوف اصحاب کهف در کجا واقع شده است؟

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
[h=1]غار مخوف اصحاب کهف در کجا واقع شده است؟
[/h]
4165205116552691641691521281681588420296.jpg
شهرى که اصحاب کهف در آن ساکن بودند بنا بر روایتى که در بحارالانوار از حضرت على، علیه‏السلام، نقل شده است «افسوس‏»[SUP]1[/SUP] نام داشت که افسوس پیش از میلاد مسیح یکى از شهرهاى معروف جهان بوده که معبد معروف «دیانا» که از عجایب هفتگانه بوده در این شهر قرار داشت. که این معبد از طرف مرد شهرت ‏طلبى به نام «اروسترات‏» در سال ۳۵۶ق.م طعمه حریق شده تا بدین وسیله نام او در تاریخ جاویدان بماند.این شهر کلا از بین رفته و بر خرابه‏هاى آن دهکده «آیاسلوغ‏» به وجود آمده که آیاسلوغ در استان «آیدین‏» ترکیه در ۶۵ کیلومترى «ازمیر» و ۵ کیلومترى دریاى اژه قرار دارد.[SUP]2[/SUP] در یک کیلومترى «آیاسلوغ‏» غاریست که مردم ترکیه براى آن اهمیت فراوانى قایل هستند و آنجا را بعنوان مرقد مطهر اصحاب کهف زیارت مى‏کنند، اما اخیرا غار دیگرى در کشور اردن در ۸ کیلومترى عمان (پایتخت اردن) کشف شده که نشانه‏هاى غار اصحاب کهف بر آن منطبق‏تر است. [SUP]3[/SUP]همچنین غار دیگرى در نزدیکى شهر دمشق در کشور سوریه منتسب به اصحاب کهف است. لازم به ذکر است علامه طباطبایى، قدس‏سره، پس از تحقیقات ارزنده‏اى به این نتیجه رسیده‏اند که نشانه‏هاى یادشده در قرآن کریم از غار اصحاب کهف بر غار «افسوس‏» در ترکیه منطبق‏تر است.[SUP]4[/SUP]و همچنین از ابن عباس نقل مى‏کنند که معاویه در جنگ مضیق نزدیک روم رفته بود و به غارى که اصحاب کهف در آن مدفون‏اند نزدیک شد. معاویه اصرار داشت که از درون غار مطلع شود. قبلا چند نفر را براى کاووش به داخل آن فرستاد ولى تندباد شدیدى وزید که نتوانستند پیش بروند. ناچار معاویه از این فکر منصرف شد.
شهرى که اصحاب کهف در آن ساکن بودند بنا بر روایتى که در بحارالانوار از حضرت على، علیه‏السلام، نقل شده است «افسوس‏» نام داشت که افسوس پیش از میلاد مسیح یکى از شهرهاى معروف جهان بوده که معبد معروف «دیانا» که از عجایب هفتگانه بوده در این شهر قرار داشت
البته در کتب مختلف و تفسیرهاى گوناگون از شهرهاى دیگرى به نامهاى مختلف من‏جمله «فیلادرفیا» و کوه «آنجلس‏» به میان آمده که در سریال «مردان آنجلس‏» به کارگردانى آقاى فرج‏الله سلحشور شاهد استفاده از این اسامى بودیم. که نشان مى‏دهد حجت ‏الاسلام محمد سعید بهمن‏پور، نویسنده و محقق سریال به مفسرانى رجوع کرده‏اند که در آثارشان از این اسامى استفاده شده است، چنانکه اسامى استفاده شده براى اصحاب کهف در فیلم با روایتى که در جلد ۱۴ بحارالانوار از حضرت على، علیه ‏السلام، نقل شده تفاوت دارد، چراکه حضرت على، علیه‏السلام، ایشان را به نام‏هاى «مکسلمینا»، «میشیلینا»، «تلمیخا»، «دیرنهوس‏»، «مرنوس‏»، «ساذریوس‏» و «قطمیر چوپان‏» معرفى مى‏کنند، که البته تفاوت در اسامى افراد و مکانها و یا در شرح خود داستان به برداشتهاى مختلف و یا نقل‏قولهاى گوناگونى برمى‏گردد که هر یک از مفسران به یکى از آنها استناد مى‏کند که به طور مثال در مورد کلمه «رقیم‏» در قرآن، برخى از مفسران آن را نام روستاى نزدیک غار مى‏دانند [SUP]5[/SUP] و برخى دیگر نام سگ اصحاب کهف و برخى نام لوح مسى و یا سنگى نصب شده در کنار غار مى‏دانند و برخى نام کوهى مى‏دانند که غار بر روى آن واقع شده و راجع به کلمه «وصید» هم یک چنین اختلاف نظرى وجود دارد که البته این قبیل اختلافات نمى‏تواند به حقیقت داستان و پیام‏هاى آن خدشه‏اى وارد سازد. چراکه خداوند در قرآن مى‏فرماید: «بعضى خواهند گفت که عده آن اصحاب کهف، سه نفر بود و چهارمین سگ آنها و برخى دیگر از روى خیالبافى و غیبگویى مى‏گویند عده آنها پنج نفر بود و ششمین سگ آنها و برخى دیگر گویند هفت نفر بودند و هشتمین سگ آنها (اى رسول ما) بگو خداى من به عده آنها آگاه‏تر (از خلق) است که بر عدد آنها از خلق بجز افراد قلیلى که از طرف حق به وحى دانسته‏اند هیچ کس آگاه نیست. پس تو با اهل کتاب در این موضوع مجادله مکن، جز آن که هرچه بظاهر وحى دانستى اظهار کن. دیگر هرگز فتوى از احدى در این باب مپرس‏»
 

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
[h=1]عکس های غار اصحاب کهف-مردان آنجلس[/h]


عکس های غار اصحاب کهف-مردان آنجلس
mkuz9h4eidhics8q6dbb.jpg
بقایای تاریخی همواره مورد توجه ملل مختلف بوده و به فرهنگ و تاریخ غنا بخشیده و در
جلب گردشگر و توجه جهانی نیز مؤثر است. غار کهف از جمله اماکن مورد توجهی است که
کشورهای مختلف هر نشانه‌ای را مبنای انتساب به اصحاب کهف می‌دانند.
عکس در ادامه مطلب…..

5uj0kw1awa1xw9jqww.jpg

به گزارش مهر، اصحاب کهف‌، در قصص‌ قرآنى‌ نام‌ گروهى‌ از مؤمنان‌ است که‌ از ستم‌
پادشاهى‌ مشرک‌ به‌ غاری‌ پناه‌ بردند و سالیانى‌ دراز به‌ خوابى‌ عمیق‌ رفته و سپس
بیدار شدند.
داستان‌ این‌ گروه‌، با اشاراتى‌ کوتاه‌ در آیات ۹ تا ۲۶ سوره کهف یعنی در ۲۷ آیه
تشریح شده است.
تعداد اصحاف به طور دقیق مشخص نیست، اگرچه رقم هفت بیشتر در مورد آنها بکار گرفته
می شود . در مورد تعداد اصحاب در آیه ۲۲ سوره کهف آمده است: به زودى خواهند گفت
‏سه تن بودند [و] چهارمین آنها سگشان بود و مى‏گویند پنج تن بودند [و] ششمین آنها
سگشان بود تیر در تاریکى مى‏اندازند و [عده‏اى] مى‏گویند هفت تن بودند و هشتمین
آنها سگشان بود بگو پروردگارم به شماره آنها آگاه‏تر است جز اندکى [کسى شماره] آنها
را نمى‏داند پس در باره ایشان جز به صورت ظاهر جدال مکن و در مورد آنها از هیچ کس
جویا مشو .
داستان کهف ، دلالت بر
معاد
داستان اصحاب کهف دلالت بر معاد دارد. این داستان از قول های مشهور بین اقوام و ملل
زمانهای مختلف مطرح است و قرآن کریم شرحی از آن را به قدری که شاهد برای مسئله معاد
است بیان کرده است.
خداوند اصحاب کهف را برای مدت طولانی به خواب برد و بعد بیدار کرد تا به منکرین
معاد برساند که مردن و زنده شدن مانند اصحاب کهف و سپس تنبه و بیداری آنهاست.
داستان اصحاب کهف در زمانی به وقوع پیوست که تنازعی شدید در امر معاد و بعثت مردگان
بین موحدین و مشرکین در گرفته بود، وقوع این قضیه و حدوث این حادثه که از هر جهت
مشابه با مردن و زنده شدن جمیع خلائق است، شک و تردیدی برای منکرین باقی نمی گذارد.
اصحاب کهف در میان ملل
مختلف
مانند‌ بسیاری‌ دیگر از قصص‌ قرآنى‌، داستان‌ اصحاب‌ کهف‌ در میان‌ صاحبان‌ ادیان‌
آسمانى پیشینه‌ دارد، در واقع داستانى‌ مشهور در میان‌ مسیحیان‌ شرق‌ و غرب‌ بوده‌
است‌.
قرآن‌ کریم‌ بدون‌ اینکه‌ به‌ صاحبان‌ دیانت‌ بخصوصى‌ اشاره کرده باشد به‌ تعبیر
«یقولون‌» به‌ شهرت‌ و تداول‌ این‌ داستان‌ در میان‌ پیشینیان و حتى‌ اختلافى‌ در
جزئیات‌ داستان‌ میان‌ بازگو کنندگان‌ اشاره‌ دارد، سوره کهف آیه ۲۲٫
در میان‌ مسیحیان‌، اصحاب‌ کهف‌ نه‌ به‌ دلیل پناه‌ بردنشان‌ به‌ غار، بلکه‌ از
جهت‌ به‌ خواب‌ رفتنشان‌ شهرت‌ یافته‌اند و با عنایت‌ به‌ اینکه‌ شمار آنان‌ ۷ نفر
انگاشته‌ شده‌ است‌، در غالب‌ منابع‌ به‌ خصوص‌ در منابع‌ مسیحیت‌ غربى‌ به‌ “۷
خفتگان” شناخته‌ شده‌اند.
کاوش‌ در پى‌ اصحاب‌
کهف‌
جایگاه‌ داستان‌ اصحاب‌ کهف‌ نزد مسلمانان‌ و وجود این‌ باور که‌ هنوز مى‌توان‌
نشانى‌ از غار اصحاب‌ کهف‌ را بازجست‌، موجب‌ آن‌ شده‌ تا در طول‌ تاریخ‌ کاوش هایی
برای دستیابی به غاری که اصحاف کهف در آن به خواب رفتند انجام شده و مکان هایی نیز
در پی این کاوش ها و یا بطور تصادفی مشخص و معرفی شده اند… به‌ طبع‌ شهرت‌ اینکه‌
اصحاب‌ کهف‌ در بلاد روم‌ سکنى‌ داشته‌اند، انگیزه‌ای‌ بوده‌ است‌ تا این‌
جویندگان‌، در پى‌ یافتن‌ اطلاعاتى‌ جدید و موثق‌ درباره اصحاب‌ کهف‌ بیشتر به‌
جانب‌ روم‌ توجه‌ کنند.
جایگاه غار اصحاب کهف
از منظر آیت الله مکارم شیرازی
در مورد مکان غار اصحاب کهف نظریه های مختلفی وجود دارد و مکانهای متعددی به عنوان
غار اصحاب کهف معرفی شده اند.
در تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی، جلد ۱۲، صفحه ۴۳۸ درمورد غار اصحاب کهف آمده
است: اینکه اصحاب کهف در کدام منطقه از روى زمین زندگى مى کردند و این غار در کجا
قرار داشته، در میان دانشمندان و مفسران گفتگو بسیار است.
گرچه پیدا کردن محل دقیق این غار تأثیر زیادى در اصل داستان، نکات تربیتى و اهمیت
تاریخی آن ندارد اما دانستن محل این حادثه مى تواند کمک به فهم بیشتر خصوصیات آن
کند.
به هر حال، در میان احتمالات و اقوالى که در این زمینه وجود دارد دو قول به صحت
نزدیک ترند:
نخست اینکه این حادثه در شهر «افسوس» واقع شده و این غار در نزدیکى آن قرار داشته
است.
ویرانه هاى این شهر، هم اکنون در نزدیکى «ازمیر» در «ترکیه» به چشم مى خورد، و در
کنار قریه «ایاصولوک» در کوه «ینایرداغ» هم اکنون غارى دیده مى شود که فاصله چندانى
از «افسوس» ندارد.
این غار، غار وسیعى است که مى گویند آثار صدها قبر در آن به چشم مى خورد و به عقیده
بسیارى غار «اصحاب کهف» همین است.
به طورى که ارباب اطلاع نقل کرده اند، دهانه این غار به سوى شمال شرقى است و همین
سبب شده که بعضى مفسران بزرگ در اصالت آن تردید کنند، در حالى که این وضع مؤید
اصالت آن است زیرا قرار گرفتن آفتاب به هنگام طلوع در سمت راست غار و در هنگام غروب
در سمت چپ ، مفهومش آن است که دهانه غار به سوى شمال و یا اندکى متمایل به شمال
شرقى باشد.
عدم وجود مسجد و معبدى در حال حاضر در کنار آن، دلیلى بر نفى اصالت آن نیز نخواهد
بود، چه اینکه ممکن است با گذشتن حدود ۱۷ قرن آثار آن معبد از بین رفته باشد.
دومین غار، غارى است که در نزدیکى پایتخت «اردن» یعنى شهر «امان» واقع شده است، در
نزدیکى روستایى به نام «رجیب».
در بالاى این غار، آثار صومعه اى دیده مى شود که طبق پاره اى قرائن، مربوط به قرن
پنجم میلادى است که بعد از غلبه مسلمین بر آنجا تبدیل به مسجد شده و محراب و مأذنه
دارد.
دیگر غارها
در برخى‌ روایات‌ آمده‌ که‌ در قریه‌ای‌ به‌ نام‌ لوشه‌ در غرناطه‌، غاری‌ دیده‌
شده‌ است‌ که‌ اجسادی‌ با سگشان‌ در آن‌ وجود دارند و مردم‌ آنان‌ را اصحاب‌ کهف‌
مى‌پندارند.
در کنار آن‌ غار مسجدی‌ است‌ و در نزدیکى‌ مسجد، قصری‌ به‌نام‌ رقیم‌ و در قسمت‌
شمالى‌ غرناطه‌ شهری‌ قدیمی‌ به‌ نام‌ دقیوس‌ وجود دارد .
در ایالت نخجوان آذربایجان نیز غاری به عنوان غار اصحاب کهف معرفی شده است.
اصحاب کهف در متون کهن
مسیحی و توجه خاورشناسان
در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی آمده است: در متون‌ مسیحى‌ کهن، داستان‌ اصحاب‌ کهف‌
با مضامینى‌ کاملاً قابل‌ مقایسه‌ با مضامین‌ اسلامى‌ دیده‌ مى‌شود، بدان‌گونه‌ که‌
نه‌ تنها مى‌توان‌ خطوط کلى‌ داستان‌ قرآنى‌ را در پرداختهای‌ مسیحى‌ بازیافت‌
بلکه‌ بخش‌ تفصیلات‌ داستان‌ در روایات‌ و تفاسیر اسلامى‌ نیز با پرداختهای‌ مسیحى‌
قابل‌ مقایسه‌ است‌.
اصحاب‌ کهف‌ و مقایسه آن‌ با نمونه‌های‌ مسیحى و همچنین‌ تطبیق‌ آن‌ با برخى‌
دانسته‌های‌ تاریخى، توجه‌ خاورشناسان‌ را به‌ خود جلب‌ کرده‌ است‌، چنانکه‌ از
زوایای‌ مختلف‌ درباره این‌ موضوع‌ به‌ تحقیق‌ پرداخته‌اند.
برای‌ نمونه‌ ماسینیون‌ با نگاهى‌ بر روایات‌ اسلامى‌ و مسیحى‌ به‌ بررسى‌ جایگاه‌
اصحاب‌ کهف‌ در میان‌ گروههای‌ قومى‌ گوناگون‌ به‌ ویژه‌ از نظر تصویرنگاری‌ ایشان‌
عنایت‌ داشته و طى‌ یک‌ سلسله‌ مقالات‌ به‌ تفصیل‌ به‌ این‌ مطلب‌ پرداخته‌ است
از سویى‌ دیگر یونگ‌ با مقایسه داستان‌ اصحاب‌ کهف‌ و داستان‌ خضر نبى‌، به‌ موضوع‌
تجدید حیات‌ و عمر دوباره‌ یافتن‌ نظر داشته‌ است‌ .
منشأ زبان شناختی در
کشورهای اسکاندیناوی، آلمان، مجارستان و ولز
واژه sjusovare یا syv sover که در کشورهای اسکاندیناوی سوئد، نروژ و دانمارک
کاربرد داشته ریشه در داستان اصحاب کهف از افسوس دارد و به معنای کسی است که سخت و
طولانی خوابیده است.
واژه “Siebenschl?fe” در زبان آلمانی و “hétalv?” در زبان مجاری نیز معنایی شبیه به
کاربرد مشابه در اسکاندیناوی دارد. این واژه ویژگی فردی را توصیف می کند که معمولا
خواب طولانی داشته و دیرتر از زمان لازم از خواب بیدار می شود.
در دامنه واژگان ولزی نیز واژه “saith cysgadur” در داستان بلند ریز لوئیس نوشته
دنیل اوون در سال ۱۸۸۵ به کار برده می شود و اشاره به فردی دارد که خواب طولانی
داشته است.
اصحاب کهف در ادبیات
قرون وسطی
توصیف شرایط و وضعیت اصحاب کهف، قرن شانزدهم در فرهنگ کلیسای پروتستان عمومیت یافت
و جان دون از شعرای قرن شانزدهم شعری در این رابطه سروده است.
در دوره روشنگری اشاره به داستان اصحاب کهف چندان فراگیر نبود اما شرح این داستان
با ظهور عصر رومانتیسیزم احیا شد. اشاره به این داستان در آثاری از تومان دی
کوئنسی، شعری از گوته، داستانی از واشنگتن ایروینگ و اچ جی ولز به چشم می خورد.
ظهور داستان اصحاب کهف
در ادبیات دوران مدرن
دانیلو کیس نویسنده صرب – کرووات داستان اصحاب کهف را در قالب یک داستان کوتاه در
کتاب خود با عنوان دانشنامه درگذشتگان روایت کرده است.
این داستان در دو کتاب سوزان کوپر نیز روایت شده است.
گیلبرد موریس در مجموعه داستانهای اصحاب کهف رویکرد مدرنی به این داستان داشته و با
الهام از آن داستانی مشابه نقل کرده است.

 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: بچه کرد، Melika، pegah و 2 کاربر دیگر

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
بقاياي تاريخي همواره مورد توجه ملل مختلف بوده و به فرهنگ و تاريخ غنا بخشيده و در
جلب گردشگر و توجه جهاني نيز مؤثر است. غار کهف از جمله اماکن مورد توجهي است که
کشورهاي مختلف هر نشانه‌اي را مبناي انتساب به اصحاب کهف مي‌دانند.






 

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0


به گزارش مهر، اصحاب کهف‌، در قصص‌ قرآنى‌ نام‌ گروهى‌ از مؤمنان‌ است که‌ از ستم‌
پادشاهى‌ مشرک‌ به‌ غاري‌ پناه‌ بردند و ساليانى‌ دراز به‌ خوابى‌ عميق‌ رفته و سپس
بيدار شدند.



داستان‌ اين‌ گروه‌، با اشاراتى‌ کوتاه‌ در آيات 9 تا 26 سوره کهف يعني در 27 آيه
تشريح شده است.



تعداد اصحاف به طور دقيق مشخص نيست، اگرچه رقم هفت بيشتر در مورد آنها بکار گرفته
مي شود . در مورد تعداد اصحاب در آيه 22 سوره کهف آمده است: به زودى خواهند گفت
‏سه تن بودند [و] چهارمين آنها سگشان بود و مى‏گويند پنج تن بودند [و] ششمين آنها
سگشان بود تير در تاريکى مى‏اندازند و [عده‏اى] مى‏گويند هفت تن بودند و هشتمين
آنها سگشان بود بگو پروردگارم به شماره آنها آگاه‏تر است جز اندکى [کسى شماره] آنها
را نمى‏داند پس در باره ايشان جز به صورت ظاهر جدال مکن و در مورد آنها از هيچ کس
جويا مشو .
داستان کهف ، دلالت بر
معاد




داستان اصحاب کهف دلالت بر معاد دارد. اين داستان از قول هاي مشهور بين اقوام و ملل
زمانهاي مختلف مطرح است و قرآن کريم شرحي از آن را به قدري که شاهد براي مسئله معاد
است بيان کرده است.



خداوند اصحاب کهف را براي مدت طولاني به خواب برد و بعد بيدار کرد تا به منکرين
معاد برساند که مردن و زنده شدن مانند اصحاب کهف و سپس تنبه و بيداري آنهاست.



داستان اصحاب کهف در زماني به وقوع پيوست که تنازعي شديد در امر معاد و بعثت مردگان
بين موحدين و مشرکين در گرفته بود، وقوع اين قضيه و حدوث اين حادثه که از هر جهت
مشابه با مردن و زنده شدن جميع خلائق است، شک و ترديدي براي منکرين باقي نمي گذارد.








 

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0

اصحاب کهف در ميان ملل
مختلف




مانند‌ بسياري‌ ديگر از قصص‌ قرآنى‌، داستان‌ اصحاب‌ کهف‌ در ميان‌ صاحبان‌ اديان‌
آسمانى پيشينه‌ دارد، در واقع داستانى‌ مشهور در ميان‌ مسيحيان‌ شرق‌ و غرب‌ بوده‌
است‌.



قرآن‌ کريم‌ بدون‌ اينکه‌ به‌ صاحبان‌ ديانت‌ بخصوصى‌ اشاره کرده باشد به‌ تعبير
«يقولون‌» به‌ شهرت‌ و تداول‌ اين‌ داستان‌ در ميان‌ پيشينيان و حتى‌ اختلافى‌ در
جزئيات‌ داستان‌ ميان‌ بازگو کنندگان‌ اشاره‌ دارد، سوره کهف آيه 22.



در ميان‌ مسيحيان‌، اصحاب‌ کهف‌ نه‌ به‌ دليل پناه‌ بردنشان‌ به‌ غار، بلکه‌ از
جهت‌ به‌ خواب‌ رفتنشان‌ شهرت‌ يافته‌اند و با عنايت‌ به‌ اينکه‌ شمار آنان‌ 7 نفر
انگاشته‌ شده‌ است‌، در غالب‌ منابع‌ به‌ خصوص‌ در منابع‌ مسيحيت‌ غربى‌ به‌ "7
خفتگان" شناخته‌ شده‌اند.



کاوش‌ در پى‌ اصحاب‌
کهف‌




جايگاه‌ داستان‌ اصحاب‌ کهف‌ نزد مسلمانان‌ و وجود اين‌ باور که‌ هنوز مى‌توان‌
نشانى‌ از غار اصحاب‌ کهف‌ را بازجست‌، موجب‌ آن‌ شده‌ تا در طول‌ تاريخ‌ کاوش هايي
براي دستيابي به غاري که اصحاف کهف در آن به خواب رفتند انجام شده و مکان هايي نيز
در پي اين کاوش ها و يا بطور تصادفي مشخص و معرفي شده اند... به‌ طبع‌ شهرت‌ اينکه‌
اصحاب‌ کهف‌ در بلاد روم‌ سکنى‌ داشته‌اند، انگيزه‌اي‌ بوده‌ است‌ تا اين‌
جويندگان‌، در پى‌ يافتن‌ اطلاعاتى‌ جديد و موثق‌ درباره اصحاب‌ کهف‌ بيشتر به‌
جانب‌ روم‌ توجه‌ کنند.



جايگاه غار اصحاب کهف
از منظر آيت الله مکارم شيرازي




در مورد مکان غار اصحاب کهف نظريه هاي مختلفي وجود دارد و مکانهاي متعددي به عنوان
غار اصحاب کهف معرفي شده اند.



در تفسير نمونه آيت الله مکارم شيرازي، جلد 12، صفحه 438 درمورد غار اصحاب کهف آمده
است: اينکه اصحاب کهف در کدام منطقه از روى زمين زندگى مى کردند و اين غار در کجا
قرار داشته، در ميان دانشمندان و مفسران گفتگو بسيار است.



گرچه پيدا کردن محل دقيق اين غار تأثير زيادى در اصل داستان، نکات تربيتى و اهميت
تاريخي آن ندارد اما دانستن محل اين حادثه مى تواند کمک به فهم بيشتر خصوصيات آن
کند.



به هر حال، در ميان احتمالات و اقوالى که در اين زمينه وجود دارد دو قول به صحت
نزديک ترند:



نخست اينکه اين حادثه در شهر «افسوس» واقع شده و اين غار در نزديکى آن قرار داشته
است.



ويرانه هاى اين شهر، هم اکنون در نزديکى «ازمير» در «ترکيه» به چشم مى خورد، و در
کنار قريه «اياصولوک» در کوه «ينايرداغ» هم اکنون غارى ديده مى شود که فاصله چندانى
از «افسوس» ندارد.





67516_835.jpg



اين غار، غار وسيعى است که مى گويند آثار صدها قبر در آن به چشم مى خورد و به عقيده
بسيارى غار «اصحاب کهف» همين است.



به طورى که ارباب اطلاع نقل کرده اند، دهانه اين غار به سوى شمال شرقى است و همين
سبب شده که بعضى مفسران بزرگ در اصالت آن ترديد کنند، در حالى که اين وضع مؤيد
اصالت آن است زيرا قرار گرفتن آفتاب به هنگام طلوع در سمت راست غار و در هنگام غروب
در سمت چپ ، مفهومش آن است که دهانه غار به سوى شمال و يا اندکى متمايل به شمال
شرقى باشد.



عدم وجود مسجد و معبدى در حال حاضر در کنار آن، دليلى بر نفى اصالت آن نيز نخواهد
بود، چه اينکه ممکن است با گذشتن حدود 17 قرن آثار آن معبد از بين رفته باشد.



دومين غار، غارى است که در نزديکى پايتخت «اردن» يعنى شهر «امان» واقع شده است، در
نزديکى روستايى به نام «رجيب».










در بالاى اين غار، آثار صومعه اى ديده مى شود که طبق پاره اى قرائن، مربوط به قرن
پنجم ميلادى است که بعد از غلبه مسلمين بر آنجا تبديل به مسجد شده و محراب و مأذنه
دارد.
 

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
ديگر غارها



در برخى‌ روايات‌ آمده‌ که‌ در قريه‌اي‌ به‌ نام‌ لوشه‌ در غرناطه‌، غاري‌ ديده‌
شده‌ است‌ که‌ اجسادي‌ با سگشان‌ در آن‌ وجود دارند و مردم‌ آنان‌ را اصحاب‌ کهف‌
مى‌پندارند.



در کنار آن‌ غار مسجدي‌ است‌ و در نزديکى‌ مسجد، قصري‌ به‌نام‌ رقيم‌ و در قسمت‌
شمالى‌ غرناطه‌ شهري‌ قديمي‌ به‌ نام‌ دقيوس‌ وجود دارد .



در ايالت نخجوان آذربايجان نيز غاري به عنوان غار اصحاب کهف معرفي شده است.













اصحاب کهف در متون کهن
مسيحي و توجه خاورشناسان




در دايرةالمعارف بزرگ اسلامي آمده است: در متون‌ مسيحى‌ کهن، داستان‌ اصحاب‌ کهف‌
با مضامينى‌ کاملاً قابل‌ مقايسه‌ با مضامين‌ اسلامى‌ ديده‌ مى‌شود، بدان‌گونه‌ که‌
نه‌ تنها مى‌توان‌ خطوط کلى‌ داستان‌ قرآنى‌ را در پرداختهاي‌ مسيحى‌ بازيافت‌
بلکه‌ بخش‌ تفصيلات‌ داستان‌ در روايات‌ و تفاسير اسلامى‌ نيز با پرداختهاي‌ مسيحى‌
قابل‌ مقايسه‌ است‌.



اصحاب‌ کهف‌ و مقايسه آن‌ با نمونه‌هاي‌ مسيحى و همچنين‌ تطبيق‌ آن‌ با برخى‌
دانسته‌هاي‌ تاريخى، توجه‌ خاورشناسان‌ را به‌ خود جلب‌ کرده‌ است‌، چنانکه‌ از
زواياي‌ مختلف‌ درباره اين‌ موضوع‌ به‌ تحقيق‌ پرداخته‌اند.



براي‌ نمونه‌ ماسينيون‌ با نگاهى‌ بر روايات‌ اسلامى‌ و مسيحى‌ به‌ بررسى‌ جايگاه‌
اصحاب‌ کهف‌ در ميان‌ گروههاي‌ قومى‌ گوناگون‌ به‌ ويژه‌ از نظر تصويرنگاري‌ ايشان‌
عنايت‌ داشته و طى‌ يک‌ سلسله‌ مقالات‌ به‌ تفصيل‌ به‌ اين‌ مطلب‌ پرداخته‌ است



از سويى‌ ديگر يونگ‌ با مقايسه داستان‌ اصحاب‌ کهف‌ و داستان‌ خضر نبى‌، به‌ موضوع‌
تجديد حيات‌ و عمر دوباره‌ يافتن‌ نظر داشته‌ است‌ .



منشأ زبان شناختي در
کشورهاي اسکانديناوي، آلمان، مجارستان و ولز




واژه sjusovare يا syv sover که در کشورهاي اسکانديناوي سوئد، نروژ و دانمارک
کاربرد داشته ريشه در داستان اصحاب کهف از افسوس دارد و به معناي کسي است که سخت و
طولاني خوابيده است.



واژه "Siebenschl?fe" در زبان آلماني و "hétalv?" در زبان مجاري نيز معنايي شبيه به
کاربرد مشابه در اسکانديناوي دارد. اين واژه ويژگي فردي را توصيف مي کند که معمولا
خواب طولاني داشته و ديرتر از زمان لازم از خواب بيدار مي شود.



در دامنه واژگان ولزي نيز واژه "saith cysgadur" در داستان بلند ريز لوئيس نوشته
دنيل اوون در سال 1885 به کار برده مي شود و اشاره به فردي دارد که خواب طولاني
داشته است.









اصحاب کهف در ادبيات
قرون وسطي




توصيف شرايط و وضعيت اصحاب کهف، قرن شانزدهم در فرهنگ کليساي پروتستان عموميت يافت
و جان دون از شعراي قرن شانزدهم شعري در اين رابطه سروده است.



در دوره روشنگري اشاره به داستان اصحاب کهف چندان فراگير نبود اما شرح اين داستان
با ظهور عصر رومانتيسيزم احيا شد. اشاره به اين داستان در آثاري از تومان دي
کوئنسي، شعري از گوته، داستاني از واشنگتن ايروينگ و اچ جي ولز به چشم مي خورد.



ظهور داستان اصحاب کهف
در ادبيات دوران مدرن




دانيلو کيس نويسنده صرب - کرووات داستان اصحاب کهف را در قالب يک داستان کوتاه در
کتاب خود با عنوان دانشنامه درگذشتگان روايت کرده است.



اين داستان در دو کتاب سوزان کوپر نيز روايت شده است.



گيلبرد موريس در مجموعه داستانهاي اصحاب کهف رويکرد مدرني به اين داستان داشته و با
الهام از آن داستاني مشابه نقل کرده است.
 

درباره ما

  • خوش آمدید ؛ یه حسِ خوب یک انجمن است که شما می توانید در آن عضو شده از امکانات آن استفاده کرده و دوستان جدید پیدا کنید. این مجموعه دارای نظارت 24 ساعته بوده تا محیطی سالم را برای کاربران خود فراهم آورد،از کاربران انتظار می رود که با رعایت قوانین ما را برای رسیدن به این هدف یاری کنند.
    از طرف مدیر وب سایت:
    "همواره آرزو دارم که هربازدید کننده ای بعد از ورود به انجمن، با یه حسِ خوب اینجارو ترک کنه!"

منوی کاربر