حکایتی نه چندان معروف

Atash

افتخاری
2013-07-17
1,568
3,723
0
[FONT=hammihan_font]حکایت نه چندان معروفی وجود دارد در مورد فرزند یکی از بزرگان دینی که به مکتب رفت و در روز اول استاد آنچنان کودکان را از روز عذاب ترساند که کودک بیمار شد و بعد از چند روز درگذشت، آن بزرگ دین مدام با خود می اندیشید و حسادت می کرد که چرا بعد از سالها پرداختن به آیات و احادیث به چنان مرتبه ای از ایمان نرسیده است ولی طفل خردسال او با شنیدن چند آیه آنچنان منقلب شده که مرده![/FONT]
[FONT=hammihan_font]...[/FONT]
[FONT=hammihan_font]در مورد ایمان دو عقیده رایج است، برخی بزرگان گفته اند بالاترین مرتبه ایمان آنست که هیچ تردید در ان راه نداشته باشد، برخی دیگر میگویند که باید از طریق شک به مرتبه ایمان رسید. حال اینکه کدام عقیده رایج صحیح تر است را باید با مبنای قران و پیامبر سنجید وگرنه علامای پیشین حرف بسیار زده اند یکدیگر را بسیار تکفیر کرده اند و هر چند ممکن است بسیار موجه به نظر برسند ولی بعضا" عقاید منحطی داشته اند. [/FONT]
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: zelzeleh، Sina و zahra

درباره ما

  • خوش آمدید ؛ یه حسِ خوب یک انجمن است که شما می توانید در آن عضو شده از امکانات آن استفاده کرده و دوستان جدید پیدا کنید. این مجموعه دارای نظارت 24 ساعته بوده تا محیطی سالم را برای کاربران خود فراهم آورد،از کاربران انتظار می رود که با رعایت قوانین ما را برای رسیدن به این هدف یاری کنند.
    از طرف مدیر وب سایت:
    "همواره آرزو دارم که هربازدید کننده ای بعد از ورود به انجمن، با یه حسِ خوب اینجارو ترک کنه!"

منوی کاربر