خانم ها وآقایانی هستند که گرفتار بداخلاقی های همسر خود می باشند . پیامبر(ص) می دانستند اما در عین حال می فرمودند:
تا آنجا که می شود به سراغ طلاق نروید . مگر اینکه واقعاً امکانی برای زندگی وجود نداشته باشد .
الان به گونه ای شده که افراد طلاق را به عنوان اولین راه در نظر می گیرند.
در حالی که واقعاً طلاق حلالی است که باید به عنوان راه آخر در نظر گرفته شود. پیامبر خدا با اینکه می دانستند زندگی ها دارای مشکلات زیادی است
اما با این حال می فرمودند که تا آنجا که امکان دارد صبر کنید .
یکی از روان شناسان می گفت که انصافاً اگر شما در همه ی عالم بگردید دو نفر را پیدا نمی کنید که با هم توافق صد در صد داشته باشند .
ایشان می گفت که گاهی انسان با خودش هم توافق ندارد . یعنی کاری را خود ما انجام داده ایم اما باز هم پشیمان می شویم .
پس چطور دو جنس زن و مرد با دو نوع احساسات و عواطف با هم توافق کامل داشته باشند . اگر این دو جنس مخالف در کنار هم قرار بگیرند،
اختلاف نظر های زیادی ممکن است پیش بیاید. پس با و جود اینکه هیچ دو نفری نیستند که با هم هماهنگی کامل داشته باشند و پیامبر خدا نیز این مسئله را می دانستند ،
اگر الان سری به دادگاه های خانواده زده و پرونده ها را مطالعه کنیم ، اشک ما جاری می شود . می بینیم که زوجین چقدر زود تصمیم گرفته اند .
یعنی بجای اینکه طلاق را به عنوان آخرین راه انتخاب کنند ، از آن به عنوان اولین راه استفاده کرده اند . اگر از برخی از آنها بپرسید که چه مدت است ازدواج کرده اید ،
می گویند دو یا شش ماه است . آیا واقعاً این افراد در این شش ماه به این نتیجه رسیده اند که دیگر هیچ راهی وجود ندارد ؟
قرآن می فرماید که اگر صبر کنید خیر کثیری برای شما به همراه دارد .
یکی از این خیرهای کثیر همین است که بعد از مدتی با هم کنار آمده و اخلاق و رفتار آنها با هم هماهنگ خواهد شد.
دوم اینکه خداوند فرزندان خوبی به آنها عنایت خواهد کرد . از خانمی که از همسر خود ناراحت است باید سوال کرد که آیا همه ی عالم در وجود این شوهر خلاصه می شود .
مثلاً برخی از افراد فکر می کنند که همه ی خیرات در وجود اولاد است . و اگر فرزند نداشته باشند خداوند در همه ی خیرات را به روی آنها بسته است .
اما خیلی از بزرگان دین ما هستند که نام آنها به واسطه ی فرزندشان جاویدان نشده است . بلکه بخاطر خدمات و تألیفاتی که انجام داشته اند نام آنها باقی مانده است .
همینطور نباید فکر کنیم که اگرشوهر کسی بداخلاق است و یا همسر کسی بداخلاق است، درهای سعادت به روی او بسته است .
اگر اجر و پاداشی را که خداوند به خاطر این صبر به این افراد عطا می کند باور کنیم، شاید بسیاری از خانم ها یا آقایان آرزو کنند که موقعیت آنها را داشته باشند .
یک نفر نزد پیامبر(ص) آمده و گفت من یک همسری دارم که وقتی ناراحت هستم ، علت آن را از من جویا می شود .
می گوید اگر مسائل مالی فکر تو را مشغول کرده ، غصه نخور . فقط روزی حلال به سر سفره ی ما بیاور .
پیامبر (ص) در جواب ایشان فرمود: این خانمی که با تنگدستی شوهر خود می سازد و سفارش می کند که بخاطر ما به دنبال لقمه ی حرام نباش کارگزار خداوند در روی زمین است.
خدای متعال روی زمین کارگزارانی دارد که این خانم یکی از آنها است و خداوند نیمی از اجر شهید را نصیب او می کند .
البته مسلم است که تحمل تنگدستی مشکل است . اما اگر کار بزرگی نبود ، پاداش به این بزرگی و حشر با فاطمه زهرا (س) را به همراه نداشت.
باید دید که فاطمه زهرا (س) چه کارهایی را کرده که بانوی بهشتی شده است .
دسته ی سوم کسانی هستند که مهریه ی خود را به شوهر خود می بخشند . البته مهریه در آغاز زندگی خوب بوده و نشانه ی صداقت است و به عنوان یک پشتوانه می باشد .
اما اگر زندگی به جایی رسید که دیگر صفا و صمیمیت حرف اول را می زد ، یکی از نشانه های این صفا و صمیمیت بخشش مهریه است .
البته اسلام توصیه کرده که مرد موظف است مهر همسر خود را مانند یک دین بداند . ما روایتی از امام حسین (ع) داریم که فرمودند ما مهر همسر خود را می دادیم .
اما امروزه در خصوص مهر می گویند که چه کسی آن را داده و چه کسی گرفته است .
در روایتی داریم که اگر کسی مهری را تعیین کند ولی نیت پرداخت آن را نداشته باشد ، مانند سارق است .
بنابراین نباید مهر را به عنوان تشریفات در نظر گرفت .امام موسی ابن جعفر(ص) فرمودند که ما از پاک ترین اموال خود مهر همسران خود را می پردازیم .
ممکن است آقایان الان فکر کنند که ما فقط در مورد خانم ها صحبت کردیم و درخصوص مردهایی که زن های بد اخلاق را تحمل می کنند صحبتی نکرده ایم .
یک جمله ای را من از علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان شنیدم که خیلی قابل توجه است .
ایشان می فرمودند : اخلاق ، برخورد و تحمل ما در خانه ، سیر و سلوک ما است .
الان خیلی از جوان ها فکر می کنند که سیر و سلوک فقط نافله ی شب، چله نشینی و دعا و نیایش است .
از علامه طباطبایی کسی وارسته تر و بزرگ تر نمی توان سراغ داشت . ایشان فقیه ، عارف و مرد بزرگی بود .
با این وجود توصیه می کردند که تحمل ، اخلاق خوب و بردباری در خانه سیر و سلوک است . مگر مقدمات سیر و سلوک ، تحمل سختی و ریاضت نیست.چه ریاضتی از این بالاتر است
یکی از اساتید بزرگوار می فرمودند که بالاترین ریاضت ، همین ریاضت در خانه است .
برای کسانی که به دنبال سیر و سلوک بوده و سختی ها را بر خود هموار می کنند ، این بالاترین کلاس خود سازی است . و در واقع جهاد اکبر است .
چون فرد شب و روز در خانه است . و باید بد اخلاقی های همسر خود را تحمل کند .
در روایتی از پیامبر خدا (ص) داریم که اگر کسی بر بد اخلاقی همسر خود صبر کرد ،
پاداشی که خداوند به پیامبران بزرگ خود مانند داوود و دیگر پیامبران در تحمل مصیبت ها داد ، نصیب او می کند .
در این روایت است که اگر خانمی بر بداخلاقی شوهرخود صبر کرد ، ثوابی مانند آسیه خواهد داشت . شوهری از فرعون که بدتر نیست .
قرآن کریم در سوره ی تحریم ، همسر فرعون را به عنوان ضرب المثلی از زنان مومن در نظر می گیرد .
ایشان زنی است که به خاطر تحمل خود ضرب المثلی برای زنان و مردان شد.
یکی از اساتید بزرگوار می فرمودند که قرآن کریم از قول خیلی از افراد نقل می کند که آرزوی بهشت داشته اند . ولی بهشتی که آسیه از خدا خواست ، یک بهشت استثنایی بود .
او گفت من هر بهشتی را نمی خواهم، بلکه بهشتی را می خواهم که در کنار خود تو باشد.
در خاطرات امام (ره) است که گاهی دختر خانم ها و عروس خانم ها نزد ایشان می آمدند و بچه های خردسال خود را به همراه نمی آوردند .
امام می فرمودند: چرا بچه های خود را نیاوردید که من آنها را ببینم . می گفتند همینقدر که ما را اذیت می کنند کافی است . نخواستیم که باعث آزار و اذیت شما هم بشوند.
گاهی یک سخن زندگی انسان را از این رو به آن رو می کند . وتحولی در ذهن انسان ایجاد می کند .
امام (ره) به دختر خانم ها و عروس خانم های خود فرموده بودند :
آیا حاضر هستید یک معامله با من بکنید . پرسیده بودند چه معامله ای ؟
ایشان فرموده بودند :
من حاضر هستم تمام عبادات هشتاد یا نود سال عمر خود را به شما بدهم ولی ثوابی را که خداوند از تحمل اذیت و تربیت فرزندان به شما می دهد، به من بدهید.
امام یک فقیه ، عارف و مفسر بودند و هرگز مبالغه نمی کردند .
سخنان حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی در برنامه سمت خدا مورخ 21 آبان 1390 منبع: