مدتی ست که متوجه سکوت و نگفتن ها و تاثیرات اون شدم
باید اعتراف کنم که کاری بسیار سخت هست !
سکوت ظاهری یعنی (لب فرو بستن از تمایلات – خواسته ها – نیازها و........(البته به صورت متعادل )کار سختیه
و سخت تراز اون سکوت درونه , که برای اینکه سکوت ظاهری راحت تر و کامل بشه .باید از سکوت درونی نشات بگیره .
حالا این سکوت درون چیه؟!
سکوت و آرامش درون من به فکر من بستگی داره ؟
آیاتردد فکرشما روان هست یا نه ؟
آیا در جایی یا قسمت هایی ترافیک وجود داره ؟
کجا؟
برای چی؟
چه تدابیری اندیشیده اید ؟
به چه فکری اجازه ی عبور و مرور بدهیم ؟
(کدوم ها شون باید از همون ابتدا ممنوع الورود بشن؟)
چه قسمتهایی رو تابلوی ورود ممنوع بزنیم ؟
چه جریمه هایی رو براشون قرار بدیم ؟
به کدوم قانون و مرجعی ارجاشون بدیم ؟
چراغ راهنماش چیه ؟!
چراغ قرمزها کجاست ؟(برای چه مدتی توقف کنند ؟)
چراغ زرد و احتیاط ها کجاست ؟!
چراغ سبزها کجاست ؟(تعلل و تنبلی باعث ایجاد ترافیک میشه پس باید حرکت باشه کجا ها فرمان حرکت صادر بشه ؟ )
و...........
باید دست بکار بشم . اینها خیلی کار می بره !خیلی زمانبره !
می خوام در شهر فکرمون ,همیشه آرامش و نظم و سکوت باشه !
برای رسیدن به این نیازمون باید کتاب قانون رو دستمون بگیریم
تمام بندها و آیین ها و ماده تبصره هاش رو بدونیم و خودمون رو پلیس فکرمون کنیم
و لحظه ای هم از خودم غفلت نکنیم .
شاید کارسختی باشه اما خواستن توانستنه
و حالا شما با شهر فکرتون , چه می کنین؟
باید اعتراف کنم که کاری بسیار سخت هست !
سکوت ظاهری یعنی (لب فرو بستن از تمایلات – خواسته ها – نیازها و........(البته به صورت متعادل )کار سختیه
و سخت تراز اون سکوت درونه , که برای اینکه سکوت ظاهری راحت تر و کامل بشه .باید از سکوت درونی نشات بگیره .
حالا این سکوت درون چیه؟!
سکوت و آرامش درون من به فکر من بستگی داره ؟
آیاتردد فکرشما روان هست یا نه ؟
آیا در جایی یا قسمت هایی ترافیک وجود داره ؟
کجا؟
برای چی؟
چه تدابیری اندیشیده اید ؟
به چه فکری اجازه ی عبور و مرور بدهیم ؟
(کدوم ها شون باید از همون ابتدا ممنوع الورود بشن؟)
چه قسمتهایی رو تابلوی ورود ممنوع بزنیم ؟
چه جریمه هایی رو براشون قرار بدیم ؟
به کدوم قانون و مرجعی ارجاشون بدیم ؟
چراغ راهنماش چیه ؟!
چراغ قرمزها کجاست ؟(برای چه مدتی توقف کنند ؟)
چراغ زرد و احتیاط ها کجاست ؟!
چراغ سبزها کجاست ؟(تعلل و تنبلی باعث ایجاد ترافیک میشه پس باید حرکت باشه کجا ها فرمان حرکت صادر بشه ؟ )
و...........
باید دست بکار بشم . اینها خیلی کار می بره !خیلی زمانبره !
می خوام در شهر فکرمون ,همیشه آرامش و نظم و سکوت باشه !
برای رسیدن به این نیازمون باید کتاب قانون رو دستمون بگیریم
تمام بندها و آیین ها و ماده تبصره هاش رو بدونیم و خودمون رو پلیس فکرمون کنیم
و لحظه ای هم از خودم غفلت نکنیم .
شاید کارسختی باشه اما خواستن توانستنه
و حالا شما با شهر فکرتون , چه می کنین؟