برنامه ریزی درسی ، مدیریت زمان و شناسایی سارقان زمان ، تمرکز حواس

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0


برنامه ریزی درسی ، مدیریت زمان و شناسایی سارقان زمان ، تمرکز حواس




بسم الله الحمن الرحیم

برنامه ریزی و اولویت دادن به کارها ، مدیریت زمان ، شناسایی سارقان زمان ، همگی برای موفقیت در یک پروژه عملیاتی ، کارهایی بسیار مهم به نظر می رسد.

عقربه های ثانبه شمار به سرعت حرکت می کنند و دور می زنند و باز هم نخواهند گشت! پس راهی نمی ماند جز اینکه ما هم با انها بدویم وگرنه عقب خواهیم ماند و خواهیم باخت.

در این تاپیک به سوالات زیر پاسخ خواهیم داد:

1- چگونه برنامه ریزی کنیم؟

2-مدیریت زمان را چگونه انجام بدهیم؟

3-چگونه سارقان زمان را شناسایی کنیم و از شرشان رها شویم؟




با تشکر
gol.gif

 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sina

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0


مدیریت زمان



چکیده:

یکی از اصول مهم مدیریت زمان اصل 20 - 80 است، یعنی از %20 زمان برای انجام %80 کارهایت استفاده کن.

موفقیت در مدیریت صحیح زمان وابسته به تشخیص کارهای مهم است.

در این مقاله قصد داریم تا تعدادی از راهکارهای مدیریت زمان را به شما معرفی کنیم.

از نظر مدیریت زمان کارها به چند دسته تقسیم می‌‌شوند:


1- کارهای مهم و فوری: این کارها خود به خود انجام می‌‌گیرد.

2- کارهای مهم و غیر فوری: این دسته کارهایی هستند که افراد موفق و ناموفق را از هم جدا می‌‌کنند و معمولا افراد ناموفق آن را به تعویق می‌‌اندازند.

3- کارهای فوری و غیر مهم: این کارها در جهت اهداف انسان نیستند اما انجام می‌‌شود.

4- کارهای کم اهمیت و غیر ضروری: بعضی افراد به خاطر ناتوانی در انجام کارهای مهم و فوری ( گاهی برای تفنن و گاهی برای فرار از تمرکز حواس ) خود را به این کارها سرگرم می‌‌کنند.



موفقیت در مدیریت صحیح زمان وابسته به انتخاب بین کارهای مهم و غیر مهم است، پس برای موفقیت تحصیلی:

1- از کارهای غیر مهم صرف نظر کنید.
2- کارها را اولویت بندی کنید.
3- راهزنان وقت را بشناسید.
4- راههای ایجاد وقت را یاد بگیرید.

راهزنان وقت:


1- صحبتهای کم اهمیت
2- میهمانان ناخوانده
3- مطالعه مطالب کم اهمیت و غیرضروری
4- روشهای غیر صحیح و عادات نادرست مطالعه
5- تلفنهای مزاحم و غیر ضروری
6- نداشتن انضباط کاری
7- سستی و بی ارادگی در تصمیم گیری
8- دوباره کاری
9- ناتوانی " نه " گفتن به خواسته های نابجا
10 - نداشتن تمرکز حواس
11- عادت امروز و فردا کردن
12- ترس از شکست

راههای ایجاد وقت:


1- زنده کردن وقت مرده ( مثل زمانهایی که در انتظار هستیم، زمانی که در اتوبوس می‌‌گذرد و ... )
2- انجام کارها به طور همزمان
3- تنظیم کردن وقت خواب
4- کنترل بیشتر روی وقت تفریح
5- نه گفتن به درخواست های غیر مهم
6- عقب انداختن کارهای غیر مهم

منبع:
کتاب مدیریت زمان، آقای عبدالحمید سروش (ناشر مولف)
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sina

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0



قانون پارکینسون- Parkinson's Law:
این قانون توسط پارکینسون که یکی از مدرسان علم مدیریت است در سال 1958در کتاب Parkinson's Law: The Persuit of Progress نوشته شده است .البته قانون پارکینسون بصورت خاص ٬به عنوان یکی از قوانین مدیریت زمان در جایی نیامده است ولی به نظر من این قانون در بحث مدیریت زمان بسیار کارایی دارد ٬حتی می توانم بگویم مهمترین قانون مدیریت زمان قانون پارکینسون است توضیحات زیر را بخوانید تا متوجه منظور من بشوید.


قانون پارکینسون می گوید کار طوری گسترش می یابد که زمان داده شده را پر کند یا به عبارتی می گوید کار به اندازه ی زمانی که برای انجام آن وجود دارد ادامه می یابد.یک مثال برای درک بهتر:


قانون پارکینسون می گوید اگر برای انجام پروژه ای یک هفته وقت لازم باشد و به شما برای انجام دادن همان پروژه دو هفته وقت بدهند شما به اندازه ی دو هفته برایش وقت صرف می کنید یعنی شما پروژه را در پایان آن دو هفته به اتمام می رسانید گرچه یک هفته کافی بود.(نگوییدنه. اینگونه نیست؟!
biggrin.gif
)


اگر متوجه قانون پارکینسون نشدید قانون و مثال را دوباره بخوانید و با همدیگر مقایسه کنید.


البته قانون پارکینسون توجیه بسیار مناسبی می تواند باشد برای افراد تنبل و برخی از مدیران!


نکته ی مهم در مورد قانون پارکینسون: گستردگی( کش یافتن) به میزان و ماهیت کار ارتباط چندانی ندارد.
مثلا دانشجو های شب امتحانی رو تصور کنید! کتابی قطور رو در عرض چند شب یا حتی یک شب تمام می کنند در حالیکه همان کتاب را در طول یک ترم تحصیلی نتوانسته بودند تمام کنند!

نتیجه : بهترین راه حل برای استفاده درست از این قانون این هست که با یک برنامه درست ، شروع و پایان هدف را دقیقا مشخص کرده و خودمون رو مجاب به انجام ان کار کنیم

منبع : novin21.blogsky.com
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sina

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0


قورباغه را بخورید!!!



"روش قورباغه را بخور" که یکی از روش های مدیریت زمان است در کتاب "قورباغه را بخور" اثر برایان تریسی آمده است.

این روش متفاوت از اصل قورباغه ای می باشد. در مورد اصل قورباغه ای بعدا خواهم نوشت.فعلا این روش لزج را بخوانید.






مارک تواین زمانی گفت:"اگر اولین کاری که هر روز صبح می کنید این باشد که یک قورباغه را زنده بخورید

تمام روز خیالتان راحت است که بدترین حادثه آن روز را پشت سر گذاشتین".

قورباغه ی شما مهمترین کاری است که پیش رو دارید و اگر همین حالا فکری به حال آن نکنید احتمالا انجام دادن آنرا به بعد موکول خواهید کرد.

تا اینجا فهمیدیم که قورباغه استعاره از کار است وخوردن

قورباغه یعنی انجام دادن کار و هرچه قورباغه زشت تر و بزرگتر باشد خوردنش هم سخت تراست.

قورباغه زشت تر و بزرگتر یعنی کار سخت تر و بزرگتر .
یک مثال درمورد روش قورباغه را بخور:فرض کنید قرار است امروز این 3 کار را انجام دهید:

به ترتیب کارها رو از مشکل به آسان(از نظر خودم) می نویسم:

درس خوندن برای کنکور٬ نوشتن یک مقاله در مورد مدیریت زمان و نوشتن یک مقاله در مورد موفقیت و کامیابی.

یعنی برای من درس خواندن برای کنکور٬ زشت ترین وبزرگترین قورباغه می باشد٬ پس ابتدا

درسم را می خوانم و بعد سراغ تهیه مقاله در مورد مدیریت زمان و موفقیت می روم.
روش قورباغه را بخور می گوید اگر قرار است یک قورباغه را بخورید

تماشا کردن آن فایده ای ندارد٬ اگر قرار است یک مقاله

در مورد قورباغه بنویسید٬ معطل نکنید سریع اقدام کنید٬ اگر قرار است یک کتاب درسی را بخوانید فکر کردن و دور اتاق چرخیدن و... فایده ندارد.

روش قورباغه را بخور می گوید از بین دوتا قورباغه(که هردو را باید بخورید)ابتدا قورباغه ی بزرگتر و زشت تر را انتخاب کنید

هیچ توجه ای به چشمک های قورباغه زیبا نکنید!


شاید شما بگویید بعضی از کارها را باید در یک زمان خاص انجام دهیم یعنی

مجبوریم که اینگونه عمل کنیم( مثل کلاس های دانشگاه) و در نتیجه ترتیب خوردن بعضی از قورباغه ها دست ما نیست.

بله درست است ولی ویژگی مهم افراد موفق را فراموش نکنید٬ انعطاف پذیر باشید٬

روش قورباغه را بخور نشد ٬روش برش سالامی یا روش ... یا حتی می توانید از روش قورباغه را بخور بصورت ناقص استفاده کنید.

آیا لازم است از همه ی روش ها و قوانین مدیریت زمان استفاده کنیم ؟ به نظر

من خیر٬ ولی هر کدام از این روش ها حداقل ارزش یک بار امتحان کردن را دارند. مثلا 20 قانون و روش در مورد مدیریت زمان را امتحان می کنیم بعد چندتا را انتخاب می کنیم.


موفق و پیروز باشید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sina

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0
اهمال کاری و تفاوت آن با تنبلی


عدم انجام كارها چيزي فراتر از پرهيز از كارهاست. اهمال كاري به تعبيري كه آليس آن را به كار مي برد، نوعي سندرم فرد است. يعني كاري را كه تصميم به اجراي آن گرفته مي شود و آن كار حداقل مي تواند در آينده براي فرد نتايجي را در برداشته باشد بدون دليل به آينده محول مي شود. اما در عين حال عدم انجام آن نيز به زيان فرد است و از اين بابت خود را سرزنش مي كند. چنين فرآيندي فرد را وادار مي كند كه براي موجه جلوه دادن عادت مورد نظر دلايل متعددي را بياورد، بگونه اي كه به گفته فستينگر، بتواند درگيري هاي ذهني و ناهماهنگي هاي شناختي خود را مرتفع سازد. فرد اهمال كار مجبور است در قبال تعلل ورزيدن و همزمان سرزنش كردن خويش از خود دفاع نمايد. بدين ترتيب از يك سو براي عدم انجام كارهايش دليل تراشي مي كند و از سوي ديگر انجام كارش را به آخرين دقايق موكول مي كند. در ديدگاه آليس چنين فرايندي غيرقابل دفاع بوده و نوعي شكست تلقي مي شود.

از ويژگي هاي افراد اهمال كار تأخير در تصميم گيري است. اهمال كاري مزمن در تصميم گيري باعث اهمال كاري مزمن در انجام وظايف مي شود، زيرا فرد اهمال كار نمي تواند تصميم بگيرد كه چه فعاليت هايي را در چه زماني و براساس اولويت بندي بايد انجام دهد. (بسويك و همكاران، ۱۹۸۸)

افراد غيراهمال كار نيز ممكن است گهگاه دچار رفتار تأخيري شوند. اما اين رفتار در مورد فرد اهمال كار تفكرات عميق آنها را تحت تأثير قرار مي دهد. تفكرات عميق در مورد يك فرد اهمال كار منجر به بروز رفتارهاي تأخيري به اشكال گوناگون مي شود. بعلاوه ممكن است اين تفكرات حتي زودتر از مشاركت آنها در انجام كارها ظاهر گردد. (اسپكتر، ۲۰۰۱)
شايد لازم باشد كه تصميم گيري در مورد برخي از موضوعات به تأخير بيفتد. به عنوان مثال اگر هيچگونه فشار زماني وجود نداشته باشد، زماني كه اطلاعات كافي جهت اتخاذ يك تصميم آگاهانه وجود ندارد، زماني كه اطلاعات و موضوع از نظر ادراكي پيچيده هستند و نمي توان اين سطح از پيچيدگي ادراكي را برطرف كرد و يا زمان بيشتري جهت بررسي موضوع لازم است، وقتي ساير مسائل فوري با اولويت برتر وجود دارد كه در آن واحد نيازمند توجه هستند و يا وقتي كه پيامدهاي تصميم گيري آنقدر مهم هستند كه تفكر بيشتري در مورد موضوع لازم است، بهتر است كه تصميم گيري را به تعويق انداخت. اما اهمال كاري مزمن در تصميم گيري و انجام وظايف باعث ايجاد واكنش هاي پراسترس در فرد مي شود كه شامل حس از دست دادن كنترل نسبت به زندگي خود (احساس گرفتاري) توأم با پيامدهاي ناخوشايندي در زمينه بهداشت جسمي و ذهني مي باشد . (دي لانگيز، فولكمن و لازاروس- 1982 ، تايس و با ميستر - 1977 )

از جمله دليل تراشي ها و افكار غيرمنطقي كه فرد را به سوي مسامحه و اهمال كاري سوق مي دهند عبارتند از:
- به تأخير انداختن كارها باعث عملكرد دقيق شده و موجب حفظ اعتماد به نفس مي شود.
- تأخير، فشار را از بين مي برد و شخص مي تواند آزادانه و آسان كارش را انجام دهد.
- اين كاري است كه سال ها آن را انجام داده ام و تقريباً از آن خسته شده ام، پس ديگر ميلي به انجام آن ندارم.
- تأخير و انجام دادن كار در آخرين لحظات باعث صرفه جويي در وقتم خواهد شد.
- امروز كاري بهتر و لذت بخش تر در پيش رو دارم كه با از دست دادن آن معلوم نيست فردا چنين وضعيتي داشته باشم، پس همان بهتر كه كار امروز را به فردا موكول نمايم و ...


مسامحه كارها اغلب از رفتار اشخاص كارآمد برداشت غيرواقع بينانه اي دارند. ممكن است گمان كنند كه اشخاص موفق هميشه احساس اطمينان و اعتماد به نفس دارند و به راحتي به هدف خود مي رسند. تصور كاملاً غير واقع بينانه اي است. اغلب اوقات ناچار با موانع مختلفي رو به رو مي شويد. اگر به راحت بودن زندگي معتقديد و اگر خيال كنيد كه ديگران تلاش نمي كنند، به اين نتيجه مي رسيد كه مشكلي در كار شما وجود دارد و در نتيجه در برخورد با هر مشكل از آن صرفنظر مي كنيد، ميزان تحملتان كم مي شود. پركارها مي دانند كه زندگي پر از سختي است، مي دانند كه در راه رسيدن به هدف موانع و ناكامي هايي در انتظار است، در نتيجه در هنگام برخورد با موانع، خيلي ساده آنها را مي پذيرند و در برابر مشكلات مي ايستند و با عزمي جزم به رويارويي آنها مي روند.
اغلب،مسامحه كارها و اهمال كاران را فاقد مسئوليت مي نامند اما مسئله اصلي آنها چيز ديگري است. مشكل اين افراد اين است كه موفقيت را بيش از حد مهم مي دانند و در نتيجه به جاي آنكه به استقبال خطر بروند از آن مي گريزند. اشخاصي كه از شكست مي ترسند اغلب عزت نفس خود را با موفقيت مي سنجند، وقتي در كاري موفق نمي شوند خود را شكست خورده و ناكام مي پندارند.

همچنين بسياري از ما با اين باور بزرگ شده ايم كه بايد هميشه كارهايمان را عالي و بدون كم و كاست انجام دهيم و معتقديم كه بهترين شدن پاداش ويژه دارد. متأسفانه كمال گراها ستاره را هدف مي گيرند و جز هوا نصيبشان نمي شود.منظور اين نيست كه داشتن معيارهاي سطح بالا چيز بدي است. اما كمال گرايي وسواس گونه راه مناسبي براي بالا بردن كيفيت نيست. فرد كمال گرايي مطرح مي كرد كه شخصاً وقتي بيش از اندازه تلاش مي كنم و به خود فشار مي آورم تا كارم را به نحو عالي انجام دهم طوري كه بدون عيب و نقص باشد، تحت فشار رواني قرار مي گيرم كه تن به دفع وقت مي دهم و دستم به كار نمي رود. برعكس وقتي معيارهايم را تخفيف مي دهم، احساس آرامش بهتري بر من حاكم مي شود و مفيدتر و خلاق تر مي شوم. ما اينگونه وسواس ها در انجام كار شيوه مناسبي براي بالا بردن كيفيت نيست.

اهمال كارها در مواقعي دقيقاً عكس افراد موفق عمل مي كنند. افراد موفق اغلب به خاطر كاري كه مي كنند به خود امتياز مي دهند و احساس هيجان دارند، اما مسامحه كارها و اهمال كاران پيوسته خودشان را دست كم مي گيرند. در اين شرايط در پايان روز احساس خستگي شديد مي كنند و به نظرشان نمي رسد كه كار ارزشمندي كرده باشند.

مسامحه كارها و اهمال كاران اغلب به خود مي گويند:« بايد فلان كار را انجام دهم، بايد شروع كنم... »عبارت هاي بايد دار معمولاً موثر نيستند، زيرا احساس گناه ايجاد مي كنند. در نتيجه شرايطي فراهم مي سازد كه شما از انجام آن خودداري مي كنيد. در همان لحظه اي كه به خود مي گوييد:«بايد اينكار را انجام دهم.» احتمالاً اين انديشه را در سر داريد.« اما حالا به انجام آن مجبور نيستم تا فرصتي ديگر صبر مي كنم .» گاهي اوقات هر چه بيشتر به خود بگوييد كاري صورت دهيد، انجامش به همان اندازه دشوار مي شود. كلمه بايد را از ذهن خود دور كنيد. به جاي اينكه بگوييد «بايد اين كار يا آن كار را بكنم.» بگوييد« بهتر است اينكار را انجام دهم.»

خيلي ها نيز به خاطر نداشتن قاطعيت و موافقت كردن با انجام كارهايي كه علاقه اي به انجام آن ندارند اهمال كاري مي كنند. بعضي اوقات نيز چون فكر مي كنيد كه ديگران با سلطه جويي از شما توقعات بيجا دارند تن به مسامحه مي دهيد و هزاران دليل ديگر.
علي رغم اينكه اهمال كاري مجموعه وسيعي از عناوين و اولويت هاي تحقيقاتي را در دنيا به خود اختصاص داده، رابطه آن با انواع اختلالات شخصيتي به تأييد رسيده است، بطوريكه پيشرفت تعلل در كارها در درجات بالا جنبه مرضي و بيمارگونه به خود گرفته است كه نه تنها سلامت جسم و روان فرد را تهديد مي كند، بلكه صدمات جبران ناپذير اقتصادي و اجتماعي را ايجاد مي نمايد.

پژوهشگران عوامل متعددي را در ارتباط با اهمال كاري شناسايي كرده اند مانند اضطراب، وابستگي (فراري، ۱۹۹۱) تنفر از انجام وظايف (سولومون و روتبلوم، ۱۹۸۴)، ترس از شكست (سولومون و روتبلوم، ۱۹۸۴)، ترس از ارزيابي منفي (فراري، ۱۹۹۲)، كمال گرايي(جانسون و سلاني، ۱۹۹۶)، عقايد غيرمنطقي (بريجز ورويگ، ۱۹۹۷)، عزت نفس پايين (فراري، ۱۹۸۲)، عادات نادرست در مطالعه (فراري، ۱۹۹۲)، ناتواني اكتسابي (مك كين، ،۱۹۹۴ واكر، ۲۰۰۰)

روتبلوم (۱۹۸۴) با ارائه پژوهشي روي دانش آموزان دبيرستاني اعلام داشت كه بين اهمال كاري و افسردگي با ضريب همبستگي (۸۸/۰) رابطه معناداري وجود دارد. وي و همكارانش همچنين اعلام كردند كه ۵۰% از دانش آموزان آمريكايي حداقل نيمي از وقت خود را در انجام تكاليف درسي به تعلل مي گذرانند و ۳۸% آنها گاهي اهمال كار مي شوند. آنها همچنين معتقدند كه اهمال كاري تحصيلي بيشتر در زمينه آماده كردن كارهاي عملي در طول ترم رايج است تا درس خواندن براي امتحان (سنكال، ۱۹۹۵)

سالومون و روتبلوم(۱۹۸۴) دريافتند كه تعلل با اضطراب در ارتباط است (مالوس، ۲۰۰۲) همچنين آليس و جيمز (۱۹۸۵)، علل اهمال كاري را خود كم بيني و ترس از شكست معرفي نموده و توزيع اهمال كاري در سطح جامعه را ۹۵% برآورد كرده اند(آليس، ۱۹۸۵).

نتايج تحقيقات افرت و فراري (۱۹۸۹) و (۱۹۹۱) بيانگر رابطه بين تعلل و عزت نفس بود كه حاكي از اهميت توجه به عوامل عاطفي نيز هستند.(روندا، ۲۰۰۱)
شوونبرگ(۱۹۹۵) كشف كرده است كه اهمال كاري مربوط به دو خصيصه مهم شخصيتي است: خودآگاهي يا بصيرت اندك (يعني تمايل به موفقيت، مسئوليت پذيري و توان فردي) و روان رنجوري(يعني بي كفايتي، اضطراب، بي ثباتي عاطفي و ترس از شكست) اين عوامل شخصيتي با نياز اهمال كار جهت حفاظت از خود انگاره ها در ارتباط هستند و موجب ايجاد سبك هاي مختلفي از اهمال كاري مي شوند (واكر، ۲۰۰۰)

همچنين خداشناس (۱۳۷۳) در بررسي رابطه بين اضطراب و اهمال كاري بين ميزان اهمال كاري و اضطراب همبستگي مثبت (۸۶/۰) به دست آورده است.

شواهدي وجود دارد كه اهمال كاري در دانشجويان با بدبيني و استرس رابطه مستقيم و با خوش بيني رابطه معكوس دارد (پاركر، ،۱۹۹۲ توكمان، ۱۹۹۱) مطالب ديگر پيرامون سازگاري نيز بطور غيرمستقيم بيانگر آن هستند كه خوش بيني ممكن است مربوط به اهمال كاري باشد. افراد خوش بين شايد با اطمينان خاطر بيشتر نسبت به آينده از يكسري روش هاي فعال انطباقي در مواجهه با مشكلات استفاده مي كنند و برعكس افراد بدبين بيشتر نسبت به آينده ترديد دارند و به استراتژي هاي مربوط به اجتناب و فرار از مشكلات متوسل مي شوند. (كارورو شيير، ۱۹۹۱)

تحقيقات نشان مي دهد كه وسواس هاي فكري در افراد داراي ارتباط زيادي با اهمال كاري در تصميم گيري است و وسواس هاي عملي داراي ارتباط زيادي با اهمال كاري اجتنابي و تصميم گيري هستند. نتايج نشان مي دهند كه افراد مبتلا به تمايلات باليني وسواس فكري و عملي در واقع دچار نوعي بي ارادگي اند.

رفتار اهمال كارانه داراي ارتباط مثبت با افسردگي، روان رنجوري، خود را دست كم گرفتن، فراموشكاري، اختلال و آشفتگي، تحريك پذيري غير عملي، هيجان جويي، عدم رقابتي بودن و كمبود انرژي است.
بوركا و يوان (۱۹۸۳) اضطراب و ترس را عامل اصلي اهمال كاري مزمن براي حفظ اعتماد به نفس آسيب پذير مي دانند. اضطراب اجتماعي به اضافه ترس بيش از حد باعث مي شود كه برخي افراد جهت حفظ جايگاه اجتماعي خود از نظر زمان و انرژي كارها را به تعويق بيندازند.
كريست، جفرسون و ماركس (۱۹۸۶) به ارزيابي فرد مبتلا به اختلال وسواس فكري _ عملي پرداختند و دريافتند كه اكثر افرادي كه در مراسم مذهبي اجتنابي شركت دارند، خود را در برابر علائم وسواس حفظ مي كنند. بعلاوه آنها گزارش كرده اند كه وسواس اجبار در بسياري فعاليت ها كند عمل مي كند.


نسخه اي براي اهمال كاري:


برنامه پنج مرحله اي زير مي تواند به مفيد واقع شدن شما كمك كند:
مرحله اول: مشخص كنيد كدام كار است كه از انجام آن طفره مي رويد؟ آن را يادداشت نماييد و سود و زيان آن را تحليل نماييد. مزايا و زيان هاي انجام ندادن كار مورد نظر را با هم مقايسه كنيد و به آنها امتياز بدهيد.


مرحله دوم: برنامه ريزي كنيد. زمان شروع كار خود را دقيقاً مشخص نماييد. سپس فهرست مواردي را كه ممكن است شما را از شروع كار بازدارد تهيه كنيد و راه حل هايي را كه طرز برخورد با اين مشكلات را نشان مي دهد، بنويسيد.


مرحله سوم :كار را ساده كنيد. اگر به جاي هدف هاي بسيار بزرگ و كمال طلبانه، هدف هاي واقعي و به نسبت ساده را انتخاب كنيد، كار دشوار ساده مي شود. به دو شكل مي توانيد كار بزرگ را به اجزاء كوچكتري تقسيم كنيد. يك راه براي اين كار انجام قدم به قدم كار است. براي مثال اگر تصميم گرفتيد كه ديوار اتاق را رنگ بزنيد، قدم اول انتخاب رنگ است و قدم دوم مراجعه به رنگ فروشي و خريد رنگ. مرحله بعد تهيه يك نردبان و... . راه دوم ساده كردن كار تقسيم بندي زمان است. زمان هاي كوتاه و محدودي را انتخاب كنيد. اينكار چند فايده دارد:
۱- كارهاي بزرگ را به كارهاي كوچك تقسيم مي كنيد كه در مدت كوتاه انجام پذير باشد. با اين رفتار دشواري كار كمتر به نظر مي رسد.
۲- مي توانيد بلافاصله پس از شروع به كار پانزده دقيقه را تمام كنيد. احساس انجام دادن كار اغلب از شدت تنش شما مي كاهد و انگيزه بيشتري توليد مي كند.
۳- به طفره رفتن از انجام كار وسوسه نمي شويد، زيرا هرگز مجبور نيستيد كه در هر زمان بيش از پانزده دقيقه كار كنيد. انجام كار حتي اگر ناخوشايند باشد در مدت كوتاه پانزده دقيقه قابل تحمل است.
۴- مي توانيد با كار كردن در فواصل زماني كوتاه خلاقيت بيشتري به خرج دهيد. نوشتن يا مطالعه گزارش در پاره وقت هاي كوتاه راحت تر است. به عبارت ديگر با تلاش كمتر بيشتر مي آموزيد و درك مي كنيد.

مرحله چهارم: مثبت فكر كنيد. انديشه هاي منفي مرتبط با كاري را كه انجامش را به تعويق مي اندازيد، يادداشت كنيد. با نوشتن افكار منفي متوجه مي شويد كه با طفره رفتن از كاري كه قرار است بكنيد در واقع خود را فريب مي دهيد. جاي افكار غيرمنطقي و غيرواقع بينانه يا شناخت هاي مخل انجام كار را با افكار منطقي يا شناخت هاي كارگرا عوض كنيد. براي مثال با خود مي گوييد بايد تمام اين ظرف ها را بشويم. اين تفكر همه يا هيچ است. مي توانيد به جاي اين جمله منفي به خود بگوييد، مجبور نيستم همه را امشب بشويم. اما گر دست كم تعدادي از آنها را بشويم احساس بهتري خواهم داشت.

مرحله پنجم: به خود امتياز بدهيد. وقتي كاري را كه از انجامش طفره رفته ايد شروع مي كنيد، بهتر است به جاي بي ارزش جلوه دادن كار از خود به خاطر كاري كه كرده ايد تشكر كنيد. اگر به خواسته خود نرسيديد، مي توانيد از تجربه اي كه كرده ايد درس بگيريد و به جاي آنكه خود را شكست خورده و ناكام بدانيد، زمينه را براي موفقيت هاي بعدي هموار سازيد.


منبع :
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sina

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0


...برخورد سالم با خطر شکست یکی از نشانه های شکوفایی است.گیل شیهی در جریان بررسی های مفصل خود به این نتیجه رسیده است که اغلب اشخاص با این خصوصیت در برخورد با ریسک و عدم اطمینان،اغلب به چهار وسیله متوسل می شوند:

-کار بیشتر
-توسل به دوستان
-توجه به جنبه های مثبت حادثه
-عبادت


از سوی دیگر گیل شیهی در بررسی های خود به این نتیجه رسید که اشخاص از سطح پایین تر،در برخورد با دشواری های زندگی واکنش دیگری نشان می دهند:

-مصرف بیشتر مشروبات الکلی،پرخوری،استفاده از دارو و مواد مخدر
-تظاهر به وجود خارجی نداشتن مسئله
-پیدا شدن نشانه های ناخوشی
-پناه بردن به خیال و توهم


با توجه به آنچه گفتیم هریک از این چهار مورد راهی برای تنبلی هستند و راهی برای اجتناب از اقدام سازنده به شمار می آیند.
گیل شیهی به این نتیجه رسید که تقریبا نیمی از اشخاص موفق در جنبه های مهمی از زندگی خود شکست خورده اند، اما واکنش همه آنها یکسان بوده است.به این نتیجه رسیده اند که شکست تجربه مفیدی است،همه اشخاص از این شکست ها برای پیروزی نهایی خود استفاده کردند.
گیل شیهی می گوید:وقتی بدانیم شکستی را به راحتی پشت سر گذاشته ایم،سلاح مورد نیاز خود برای برخورد با خطرات و نامطئنی های آینده را تقویت کرده ایم...

...هرچه بیشتر تلاش کنید و بنابراین هرچه بیشتر شکست بخورید میزان موفقیت شما بیشتر می شود.

به عنوان نمونه حتی بهترین بازیکنان بیس بال از هر سه شوتی که می زنند یکی از آنها موفق می شود و بنابراین از هر سه شوت دو شوت به هدف نمی نشیند.آیا با این حساب،بازیکن باید از زدن شوت خودداری کند؟البته که نه.با این حال بسیاری از تنبل ها از این سیاست پیروی می کنند.به بهانه موفق نشدن،تلاش های خود را به بعد موکول می کنند و متوجه نیستند که در صورت موفقیت، شکست های خود را جبران می کنند...

برگرفته از کتاب روان شناسی تنبلی(doing it now)
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sina

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0


روش های مطالعه صحیح :



aks-3.gif

*** دوستان عزيز، قبل از شروع مطالعه حتماً هدفتان را مشخص كنيد. اين هدف مي‌تواند لذت بردن از يك رمان،‌ فهميدن و درك يك مطلب، شركت در كنكور يا آمادگي براي امتحان و ..... باشد.

*** براي مطالعه مطالب، بهتر است در ابتدا به صورت كلي و اجمالي مرور كنيد و سپس مطالعه جزئيات را شروع كنيد.

*** براي تصميمات و كارهاي روزمره خود برنامه‌اي را دنبال كنيد. برنامه‌ريزي، همت و پشتكار، پله‌هاي موفقيت را تشكيل مي‌دهند. پس طبق برنامه عمل كنيد و از اينكه نتوانستيد كل برنامه را در مدت زمان مقرر تمام كنيد، مايوس نشويد.

*** گام نخست و اساسي در مطالعه، نحوه مطالعه است. هر وقت مطلبي را مي‌خوانيم نخست بايد معناي آن را درك كنيم. اكثريت عظيمي از خوانندگان كمتر به اين موضوع اهميت مي‌دهند و فقط آن چه را كه واضح است يا فكر مي‌كنند فهميده‌اند، مطالعه مي‌نمايند.

*** مطالعه همانند انجام هر كار يا فعاليت ديگر، نيازمند استفاده از روش درست است. رشد و شكوفايي انديشه، توانايي‌ها و فرهنگ هر انسان به كميت و كيفيت مطالعه وابسته است. اگر به دقت بررسي كنيم مي‌بينيم كه يكي از دلايل افت تحصيلي برخي از دانش‌آموزان اين است كه شيوه مطالعه آنها بر طبق اصول صحيح مطالعه نيست و عدم رعايت اصل و بهداشت مطالعه موجب پايين آمدن سطح كارايي و بازدهي انسان، تضعيف روحيه، كاهش اعتماد به نفس و خستگي و دلزدگي از مطالعه مي‌شود. واقعيت در اين است كه در دنياي امروز كه عصر اطلاعات و نبرد انديشه‌ها و مغزهاست و انسان با انبوه فزاينده اطلاعات اعم از كتاب، مجله، روزنامه و … مواجه است، نمي‌توان با همان روش‌هاي قديم پيش رفت. در جهان امروز مطالعه ضرورت پيشرفت است.

*** شما مي‌توانيد با توجه به اهداف خود، براي مطالعه مطالب گوناگون از روشهاي مختلف استفاده كنيد.

*** براي مطالعه يكسري راهکارهایی وجود دارد كه سعي مي‌كنيم به طور مختصر در اين نوشته براي شما دوستان ذكر كنيم كه رعايت آنها براي همه افراد مفيد و ضروري به نظر مي‌رسد.

*** وقتي شما ابتدا مفاهيم كتب درسي را بطور عميق مورد مطالعه قرار دهيد (متن درس – مثال‌ها – تمرين‌ها – ارتباط دادن‌ها) با يك تعداد تست كافي و استاندارد به آمادگي لازمه مي‌رسيد و در غير اينصورت بايد چندين برابر تست بزنيد كه تازه با ترديد نسبت به يافته‌ها نيز همراه است.

*** در مطالعه هميشه تلاطم داشته باشد(مطالعه فعال ) دريا هم اگر ساكت و آرام باشد به تدريج به مرداب تبديل مي‌شود يادداشت‌برداري، حاشيه‌‌نويسي، طبقه‌بندي وخلاصه نویسی و سازمان‌ دادن، برجسته و بارز ساختن نكات مهم مطالب مورد نظر، به زبان خود تكرار كردن مطالب و تصویر سازی ذهنی و تجسم عینی ...(مخصوصا برای دروسی که نیاز به اندیشه و تفکر بیشتری دارد ) از جمله فنوني هستند كه انسان را در هنگام مطالعه ، فعال نگه مي‌دارند و نتیجه آن بالا رفتن تمرکز حواس و سرعت عمل است .

*** از تصاوير و نمودارهاي كتابها حداكثر استفاده را بكنيد و به آنها خوب دقت نماييد.

*** مطالب دشوار را به قسمت‌هاي ساده و كوچكتر تقسيم كنيد.

*** تمرين كنيد كه مطلب را تند بخوانيد، تندخواني باعث صرفه‌جويي در وقت و تمركز حواس مي‌شود.

*** بين ميزان يادگيري با مدت زماني كه صرف آن مي‌شود رابطه نزديك وجود دارد. توصيه مي‌شود كه براي مطالعه وقت كافي در نظر بگيريد.


*** از برخواندن مطلبي كه قبلاً ياد گرفته‌ايد براي شخص ديگري كه بتواند اشتباهات شما را اصلاح و جاافتادگي‌هاي آن را گوشزد كند، بسيار مفيد است.

*** يكي از شگردهاي يادگيري مطالب، استفاده از برگه نكته‌ها مي‌باشد يعني نوشتن نكته‌اي داراي اهميت خاص بر روي يك برگه و دادن تعريفي از آن به زبان خودتان، كه براي يادگيري موثر مي‌باشد.

*** حتي‌الامكان سعي كنيد كه مطالب را بفهميد و به خاطر بسپاريد زيرا مطالبي كه طوطي‌وار حفظ شده‌اند، خيلي زود فراموش خواهند شد.

*** ميزان از دست دادن مطالب و فراموشي حافظه، در خواب به مراتب كمتر از بيداري است. بنابراين بعد از آموختن يك مطلب علمي و مشكل(به خصوص قبل از امتحان) مدتي استراحتي مطلق داشته باشيد.و با توجه به اينكه تحقيقات نشان داده است مطالعه در هنگام شب (قبل از خواب) و صبح زود، كارآمد است، بيشتر در اين مواقع مطالعه مطالب جدید را انجام دهید .

*** سعي كنيد مطالب را به خاطر بسپاريد و خلاصه آن را در ذهن خود تكرار كنيد که يكي از مهم‌ترين و اساسي‌ترين مرحله در يادگيري درست، تكرار مطالب است.

*** بكوشيد به مطالب مطالعه شده معنايي مشخص بدهيد و از روشهايي كه به تجربه دريافته‌ايد که بيشترين بازدهي را براي شما دارد، حداكثر استفاده را بكنيد.

*** بين مطالب جديدي كه مي‌خواهيد ياد بگيريد و مطالبي كه قبلاً آموخته‌ايد پيوند برقرار كنيد.

*** يكي از نقش‌هاي مهم در مطالعه، علاقه است. اگر باعلاقه مطالب را بخوانيد، آن را بهتر درك مي‌كنيد و بيشتر به خاطر مي‌سپاريد.

*** سعي كنيد كه پس از مطالعه هر مطلب، خود را تقويت كرده و احساس رضايتمندي کنید

*** زماني كه حواس شما به چيز ديگري باشد، حافظه نمي‌تواند مطلبي را به خاطر بسپارد و يا به ياد آورد. پس براي به خاطر سپردن و به ياد آوردن هر مطلب بايد تمركز حواس داشته باشيد.

*** نكات به ياد سپرده شده را، مرتبط‌تر و منظم‌تر طبقه‌بندي كنيد، زيرا باعث مي‌شود مطالب بهتر در خاطر بماند و به ياد آوردن آنها راحت‌تر و سريع‌تر خواهد بود.

*** هيچ‌گاه و تحت هيچ شرايطي از خودتان راضي نباشيد و همواره براي بهتر شدن تلاش كنيد و دائم رضايت خاطر خود را به تعويق اندازيد.

*** به ياد داشته باشيد كه اين سالها كنكور تفهيمي شده و نمي‌توانيد با دانش سطحي به رتبه‌هاي خوب فكر كنيد بايد دانش شما عميق باشد و هر مطلبي را با دليل و استدلال به خاطر بسپاريد.

*** تست زدن هيچ گاه نمي‌تواند جاي يادگيري عميق را بگيرد. داوطلبان عزيز بايد بيش از هر چيز به يادگيري عميق مفاهيم درس‌ها توجه كنند. اگرچه تجربه در پاسخ دادن به سؤالات چهار گزينه‌اي مي‌تواند سرعت عمل در پاسخگويي را افزايش دهد ولي اين عمل بايد پس از يادگيري مباحث موجود در كتب درسي صورت پذيرد.

*** معلوماتي كه از راه تست زدن به دست مي‌آيد، چون معلوماتي غيرپيوسته و مجزا است، از نظر محتوايي بي‌ارزش بوده و در ذهن پايدار نمي‌ماند. دانش كسب شده از طريق تست زدن بيشتر جنبه حفظي دارد و فرد را به عادات تحصيلي نامطلوب سوق مي‌دهد و براي آينده چنين فردي پايه مستحكم و قابل اعتمادي براي ادامه تحصيل نبايد متصور باشيم.

سؤال: يك حالتي در مورد برخي سؤال‌ها به برخي داوطلبان دست مي‌دهد بعد از آزمون‌ها مي‌گويند بلد بودم ولي نتوانستم حل كنم يا اينكه مي‌گويند همه سؤال‌ها را بلد بودم ولي وقت كم آوردم مي‌توانيد علت را توضيح دهيد؟

جواب: اين موارد دلايل متعددي دارد كه به برخي از آنها اشاره مي‌شود:
1) داوطلب كم‌كاري كرده است يعني خودش را تحت فشار قرار نداده كه در زمان محدود به تعدادی تست پاسخ دهد.
2) داوطلب به دلایلی بر موضوع اشراف كامل ندارد و وقتي سؤال را مي‌خواند مي‌خواهد بين اين سوال با يكي از نمونه سوال‌هايي كه حل كرده است يا برايش حل كرده‌اند مشابهت برقرار كند اما اگر اصل آن مفهوم را بداند و خودش تجزيه و تحليل كرده باشد ديگر مشكلي نخواهد داشت.
راه حل چنين مشكلي را در يك جمله مي‌تواند ارائه كرد و آن عبارت است از: ذهن به عنوان يك فاعل بايد با مطلب درگير شود و با يك قدرتي استدلال كند و با يك سرعتي انتقال اطلاعات را انجام دهد و اين 3 بدست نمي‌آيند مگر اينكه قبل از آن در دوران آموزش به تجزيه و تحليل عادت كرده باشد.

*** آنچه شما سر جلسه آزمون در اختيار داريد قلم و كاغذ است كه بايد با آن مانوس شويد و سعي كنيد كه با بهره‌گيري از اين دو ، تمركز حواس خود را بالا ببريد بعنوان يكي از كاركردهاي قلم و كاغذ مي‌توان گفت: اگر عادت داريد به اينكه خودتان يك صفحه از كتابي را كه مي‌خوانيد در يك خط خلاصه كنيد در واقع با اين كار دائماً مشغوليد به اينكه به يافته‌هاي ذهني خود نظم بدهيد و اين بهترين است و تاكيد مي‌شود كه از خلاصه‌نويسي ديگران استفاده نكنيد چون در ذهنتان پايدار نمي‌ماند و سعي كنيد خودتان آنچه از كل يك مفهوم برداشت مي‌كنيد به عنوان خلاصه براي خود يادداشت كنيد.

*** در پایان ذکر این موضوع ضروری است که همواره در پی خلق راه های جدید و تازه برای درست مطالعه کردن خود باشید و به روشهای فوق قناعت نکنید ایجاد تازگی و طراوت به شما شور وشوق مضاعف می دهد .

منبع :نخبگان ایران

به اميد فردايي بهتر
مهندس جوزداني
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sina

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0


برنامه ریزی حرکتی هوشمندانه, منطقی و گامی برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده است. انجام دادن به موقع کارها و بها دادن به وقت و کار نیز نتایج برنامه ریزی است.

برخی از فواید برنامه ریزی


1) ایجاد آرامش: داشتن برنامه و اطمینان از این که می توانید همه درس ها را در زمان لازم مطالعه کنید سبب ایجاد آرامش می شود.
2)
نظم و تعادل: مطالعه از روی برنامه موجب ایجاد تعادل در مطالعه تمامی درس ها می شود.

اگر بدون برنامه ریزی و صرفا به میل خود مطالعه کنید, ممکن است به صورت ناخودآگاه بعضی از دروس را که به آن ها علاقه بیشتری دارید چندین بار مطالعه کنید ولی در عوض بعضی از دروس را بسیار کم و یا فراموش کنید.

3) ایجاد بازتاب شرطی: مطالعه یک درس در ساعتهای معین در روز سبب شرطی شدن ذهن نسبت به آن موضوع شده و یادگیری را آسانتر و پایدارتر می سازد.
4) افزایش تمرکز: مطالعه از روی برنامه سبب کاهش پرش ذهن در هنگام مطالعه و ایجاد تمرکز بیشتر می شود.
5) عادت مطالعه را افزایش می دهد.
6) موجب صرفه جویی در وقت و استفاده بیشتر از زمان می شود.
7) امیداواری بیشتر به آینده را تامین می کند.
8) اضطراب و نگرانی از امتحان را حتی در شب کنکور کاهش می دهد.
9) حافظه را به مرور زمان فعال و شکوفا می کند.
10) موجب تقویت اراده و اعتماد به نفس در فرد می شود.

اصول برنامه ریزی :
1) واحد برنامه ریزی : مناسب ترین واحد زمانی برای برنامه ریزی یک هفته است. چون در طول یک هفته با ارزیابی به نقاط ضعف و قوت خود در برنامه ریزی پی خواهید برد. در ضمن می توانید میانگین ساعت مطالعه خود را در یک روز بیابید.

2) هر نفر یک برنامه: با توجه به تفاوت های فردی دانش آموزان, از نظر بهره هوشی , پایه درسی, شرایط و امکانات , عادتهای مطالعه و ... ضروری است برنامه هر نفر با رعایت اصول و قواعد که ثابت هستند, با دیگران متفاوت باشد. بهترین برنامه آن است که هر کس خودش منطبق با ویژگی های خود برنامه اش را تنظیم کند.بدیهی است مشورت با کسی که علاوه بر تخصص در برنامه ریزی از روحیه شما نیز آگاهی دارد, می تواند کمک خوبی باشد.

3) مطالعه درس هر روز, همان روز: سعی کنید حتما درس داده شده در مدرسه را همان روز مطالعه کنید چون علاوه بر یادگیری آسانتر و صرفه جویی در وقت, طبق اصول یادگیری در به خاطرسپردن مطالب برای زمان طولانی تر در ذهن , موثر تر است.

4) تقسیم بندی ساعت مطالعه: مغز انسان مطالبی که در ابتدا و انتهای زمان مطالعه می خواند ساده تر و سریع تر یادآوری می کند, مثلا اگر چهار ساعت بدون خستگی مطالعه می کنید فقط دو زمان بیشترین یادگیری را ایجاد کرده اید, اما با تقسیم کردن این زمان به واحدهای کوچکتر شرایط بیشتری برای یادگیری فراهم خواهد شد. بهترین واحد مطالعه را 75 دقیقه در نظر بگیرید (یک ساعت مطالعه و 15 دقیقه استراحت ذهن) و این به شما کمک می کند یک آهنگ فکری مناسبی داشته باشید.

5) انعطاف پذیری: شاید عمده ترین دلیل اجرایی نشدن برنامه ها, عدم انعطاف پذیری آن ها باشد. پیشنهاد می شود در برنامه ریزی 10/1 از کل ساعت های مطالعه در یک هفته را "آزاد" در نظر بگیرید تا در صورتی که به هر دلیلی نتوانستید یکی از زنگ های برنامه ریزی شده را مطالعه کنید آن را در زنگ های "آزاد" بتوانید جبران کنید. در زمانی هم که تمام زنگ های مطالعه را اجرا نمودید, انتخاب این که در زنگ های "آزاد" چه فعالیتی را انجام دهید به عهده خودتان است یا به تفریح و استراحت خواهید پرداخت و یا دروسی را که ضعیف تر هستید مرور خواهید کرد.

6) شادابی و نشاط: در برنامه ریزی حتما فرصتی را برای تفریح و انجام کارهای مورد علاقه اختصاص دهید.

ممکن است بعضی از دانش آموزان (خصوصا کنکوری ها) به دلیل شور و شوق فراوان توجهی به این موضوع نداشته باشند ولی تجربیات بیانگر آن است تمامی داوطلبان کنکور که در اواسط سال از بی حوصلگی و بی انگیزه ای خود گلایه می کنند, بیشترین آنها کسانی هستند که به نشاط روحی خود اهمیت نمی دادند. پس تفریح سالم و ایجاد نشاط روحی را حق خود بدانید و از آن لذت ببرید.

7) جمع بندی و مرور هفتگی: مرور به موقع و صحیح از مهم ترین عوامل در یادآوری مطالب است. بنابراین در انتهای هر هفته یک بار همه مطالب مطالعه شده در طول هفته را در ذهن مجدد مرور کنید و اگر در مطالعه مطلبی با اشکال مواجه بودید آن را با دقت بیشتری بخوانید.

8) ایجاد بازتابهای شرطی: وقتی در برنامه ریزی, درسی را در ساعت معین مطالعه می کنید پس از 21 روز ذهن شما نسبت به آن موضوع شرطی شده و در آن ساعت موضوع مورد نظر را بهتر یاد می گیرید مثلا اگر هر روز ساعت 15 تا 16 درس ریاضی یا علوم مطالعه کرده اید پس از سه هفته در ساعت 15 مغز شما دارای آماده گی و قدرت تجزیه و تحلیل بیشتری را نسبت به آن درس دارد و یادگیری را و آسان تر و لذت بخش تر می کند.

9) ترتیب مطالعه دروس: رعایت دو نکته ضروری است:

الف- درس هایی را که به آنها کمتر علاقه دارید اول بخوانید.

ب- به کنکوری ها توصیه می شود پس از مطالعه دو درس اختصاصی حتما یک درس عمومی (ادبیات عربی معارف زبان) را مطالعه نمایند.


اصول اجرایی شدن یک برنامه


عموم داوطلبان کنکور می گویند:

"تهیه یک برنامه بسیار ساده اما اجرای آن دشوار است."

در پاسخ می گوییم به طور قطع اجرای یک برنامه کامل شاید غیرممکن باشد اما اگر موارد زیر را رعایت کنیم می توانیم خود را به آن چه که پیش بینی کرده ایم نزدیکتر نماییم:

1) ایجاد عادت: اصلی ترین علت اجرایی شدن برنامه, عادت کردن به برنامه است, برای این کار توصیه می شود یک هفته ساعت های مطالعه خود را ثبت کنید, سپس با استفاده از آن برای هفته بعد خود یک برنامه بنویسید و تا سه هفته ادامه دهید. برای تغییر این عادت بایستی ابتدا برنامه را با روحیه خودتان تطبیق دهید و پس از آنکه ذهن شما به اجرای برنامه پایبند شد می توانید برنامه را به مرور متناسب با زمان تنظیم و اجرا کنید.

2) واقعی فکر کنید: یکی از دلائل اجرایی نشدن برنامه “ایده آل گرایی” است.در برنامه ریزی واقعی فکرکنید یعنی خود را در شرایط روزی قرار دهید که می خواهید برای آن روزبرنامه بنویسید, مثلا چه ساعتی از مدرسه به خانه برمی گردید؟ برنامه تلویزیونی مورد علاقه تان در آن روزچه زمانی پخش می شود؟و ...

3) افزایش تدریجی ساعت مطالعه هفتگی:
اگر بخواهید میخ را با یک ضربه محکم به دیوار بکوبید به طور قطع موفق نخواهید شد, اما اگر با ضربه های آرام و متعدد این کاررا انجام دهید, امکان پذیر است. افزایش ناگهانی ساعت مطالعه ازعوامل اصلی اجرا نشدن برنامه است که آن گاه خواهید گفت: "من نمی توانم از روی برنامه درس بخوانم."
اگر به دنبال افزایش ساعت مطالعه خود هستید روزانه 20 دقیقه به ساعت خود اضافه کنید پس از یک ماه ساعت مطالعه شما حدود 10 ساعت افزایش خواهد یافت پس ساعت مطالعه خود را به تدریج افزایش دهید تا پس از رسیدن به حد مطلوب, بتواند تداوم و استمرار یابد.

4) اجرای برنامه را متوقف نکنید: اگر ساعتی و یا حتی یک روز کامل هم از برنامه تان اجرا نشد, باز هم اجرای برنامه را متوقف نکنید. به تعبیری اجرای 100% یک برنامه غیرممکن است بنابراین اگر موفق به اجرای یک یا چند زنگ نشدید برنامه را ادامه دهید ولی سعی کنید ساعت های عقب مانده را در ساعت های "آزاد" جبران نمایید.

5) برای برنامه ریزی خود ارزش قائل شوید: پایبندی و داشتن اراده قوی در اجرای برنامه عامل بسیار مهمی در اجرایی شدن برنامه است. حتی یک لحظه هم فکر نکنید که می توان چند دقیقه اجرای برنامه را به تعویق انداخت. درست مثل زمانی که در مدرسه هستید و با شنیدن صدای زنگ موظف به رفتن کلاس هستید حتی یک دقیقه هم تاخیر نکنید.

یادتان باشد برای تهیه برنامه یک بار به اندازه کافی فکر کرده اید,پس به سرعت و بدون افکار وسوسه انگیز شروع به اجرای برنامه کنید.

برخی نکات مورد توجه دیگر در برنامه ریزی

1) استمرار و تداوم روند مطالعه در برنامه ریزی از مهم ترین عوامل موفقیت است. اگر آب سه استخر را یک دفعه روی یک سنگ بزرگ بریزیم به طور قطع اتفاقی نخواهد افتاد اما اگر همان آب را قطره قطره روی سنگ بریزیم, سنگ سوراخ خواهد شد.

2) برای عادت به مطالعه از روی برنامه به مدت سه هفته فقط روی همین موضوع تمرکز کنید, پس از این که به اجرای برنامه عادت کردید می توانید سایر فعالیت های خود را اصلاح کنید.

3) پس از پایان هر ساعت مطالعه آن را در دفتر و یا برگه برنامه ریزی خود ثبت نمایید تا در آخر هفته با جمع بندی بتوانید تصمیمی مناسب برای میزان مطالعه خود در هفته ی آینده اتخاذ نمایید.

4) ساعت مطالعه روزانه دانش آموز بستگی به پایه ی تحصیلی ان ها دارد ولی برای کنکوری ها می توان حداقل پنج و حداکثر 10 ساعت را پیش بینی کرد.

5) در برنامه ریزی آمادگی کنکور دروس اختصاصی سه برابر دروس عمومی دارای اهمیت است.

6) دربرنامه ریزی حتما ساعتی را برای تفریح, میهمانی, ورزش, تماشای فیلم و تلویزیون و هر برنامه مورد علاقه دیگر خود پیش بینی نمایید.

7) فضای مطالعه را طوری آماده کنید که دارای آرامش و سکوت بوده و از عوامل مزاحم دور باشد.

8) در برنامه ریزی ساعت خواب مشخص داشته باشید و بی جهت خود را دچار فشار عصبی ننمایید.

9) اجازه ندهید گفت و گوهای بی مورد حضوری و تلفنی وقت شما را بگیرد.

10) بعد از اجرای برنامه درهر هفته خودتان را ارزیابی کنید و برای انجام خوب برنامه به خود پاداش دهید (تفریح دیدن فیلم و یا هرنوع پاداشی که خود تعیین می کنید.)

11) در اجرای برنامه دقیق و پی گیری باشید.

12) اعضای خانواده را درگیر برنامه کنید تا بتوانند با توجه به برنامه شما کارهای غیر اضطراری را انجام دهند و با شما همکاری داشته باشند.

13) اگر مشکلی دربرنامه پیش آمد که قادر به رفع آن نبودید ناامید نشوید با یک فرد متخصص در مدرسه یا نزدیکان مشورت نمایید.

14) در برنامه ریزی ساعات مطالعه را از کم شروع کنید تا به ساعت مطلوب برسید.

15) در ارزیابی از برنامه همیشه "زمان حال" خودتان را با گذشته (هفته و ماه قبل) خود ارزیابی کنید و به خود امتیاز دهید,از مقایسه خود با دیگران بپرهیزید.

16)
بهترین زمان مناسب برای برنامه ریزی همین حالاست. همین الآن قلم و کاغذ بردارید و با توجه به اصول گفته شده برنامه ریزی را شروع کنید, یادتان باشد اگر بخواهید چند دقیقه دیگر شروع کنید, شاید ماه ها این کار را انجام ندهید.

منبع:
http://www.gozine2.ir
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sina

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0

تمرکز حواس هنگام مطالعه و روشها تقویت آن


مقدمه :

انسان ، به سبب ویژگیهای بی نظیرش در میان همه موجودات ، عنوان اشرف مخلوقات را به خود اختصاص داده است. او استعداد خاص تفکر و یادگیری دارد که به او اجازه می دهد اعمال خاص انجام دهد . نتایج اعمالش را پیش بینی و ارزیابی کند .تغییر و تحولات گوناگون و سریعی را در عرصه علم و فناوری به وجود آورد. آنچنان که به قول تافلر دنیا را به دهکده ای تبدیل کند که اطلاعات را در سریع ترین زمان ممکن از قاره ای به قاره دیگر انتقال دهد .
بنابراین بر اثر پیشرفت سریع و غیر قابل انتظاری که در قلمرو دانش و فناوری طی چند قرن اخیر نصیب انسان شده است حجم اطلاعات و دانسته های بشری روز به روز به طور سر سام آوری در حال افزایش است. بر دانش آموزان و دانشجویان لازم است که هرچه سریعتر خود را با این تغییر و تحولات همگام سازند. در این راستا، بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان کوشش زیاد می کنند . بسیار مطالعه می کنند اما به دلیل عدم توانایی در تمرکز حواس، هنگام مطالعه نمی توانند به نتیجه د لخواه دست یابند.

تمرکز در لغت یعنی تراکم ، فشردگی مجموعه، چکیده، تمرکز در اصطلاح یعنی حفظ و نگهداری توجه و تمرکز حواس ، روی موضوعی معین ، بدون تمرکز حواس ، یادگیری مثمر ثمر نخواهد بود . بنابر این همه افراد توانایی تمرکز دارند و چون تمرکز نسبی است یعنی کسی نمی تواند ادعا کند کاملا حواس پرت است ویا همیشه تمرکز حواس دارد.
تمرکز گاهی ساده است و گاهی مشکل. تمرکز در موضوع هایی که نیاز به تفکرو تجزیه و تحلیل دارند مشکل و تمرکز در موضوع هایی که جنبه ی تفریحی و سرگرمی دارند ، بسیار آسان است.
تمرکز حواس:
یعنی عوامل حواس پرتی را به حد اقل رساندن… تمرکز هر شخص به نسبت کاهش عوامل حواس پرتی او افزایش می یابد و بنا به تغییرات موقعیت ذهنی و محیطی او تغییر می کند . بیشتر افراد گمان می کنند که تمرکز یک امر ذاتی و تغییر آن ناممکن است ، در حالی که تمرکز یک امر اکتسابی است و باید هر روز پرورش و جهت داده شود و هر کس با هوش عادی خود می تواند به آن دست یابد. پس برقراری تمرکز حواس به میزان کاهش عوامل حواس پرتی بستگی دارد . یعنی هر چه عوامل مزاحم و مخل تمرکز بیشتر باشند توانایی حفظ تمرکز حواس کمتر است و بر عکس. لذا حواس پرتی ؛ یعنی خارج شدن از روند مطالعه یا جریان کا ری و فرو رفتن در افکار و تخیلات و یا انجام کار دیگر.
منشاء حواس پراگندگی:
حواس پرتی یا منشاء ذهنی و درونی دارد و یا منشاء بیرونی و محیطی
حواس پرتی درونی و ذهنی: عبارت است از اشکالات فکری انسان و اندیشه هایی که موانعی بر سر راه توجه دقیق به مطالعه و تمرکز حواس ایجاد می کنند. این موقع شامل مواردی از قبیل: درد، رنج، غم وغصه ، نگرانی، گرسنگی و تشنگی ، سردی و گرمی ، ترس و خشم و شادی ، سردرد و … می باشد
حواس پرتی بیرونی و محیطی:
آنچه که به محیط پیرامون فرد ارتباط پیدا می کند و یا تحریکات غیر عادی که توسط حواس مختلف انسان ایجاد می شوند مانند نور شدید و نور ضعیف ، صداهای ناهنجار، روشن بودن رسانه ای صوتی و تصویری و نظایر اینها ممکن است فرایند تمرکز حواس را با اشکال مواجه کنند. رهایی از حواس پرتی و ایجاد تمرکز حواس در افراد مختلف ، متفاوت است و به حالت درونی ، تجربه ها مکان و موقعیت آنها بستگی دارد. . برخی از افراد اظهار می دارند که من آدم کاملا حواس پرتی هستم و برخی دیگر می گویند نمی توانم تمرکز حواسم را به روی کاری حفظ کنم . در حالی که این تفکر غلط است و هیچ کس نباید خود را فردی کاملا حواس پرت یا فاقد تمرکز حواس بداند بلکه بهتر است وقتی که تمرکز حواس فردی دچار اختلال شد ، بگوید در این لحظه و در محیط فعلی حواس پرتی من بیشتر و میزان تمرکزمن کمتر است. لذا حواس پرتی بیشتر علل درونی دارد و به طبیعت خود فرد، ویژگیها، حالات روحی و روانی، و عادات فردی بستگی دارد.بی شک حواس پرتی بیرونی آسانتر از عوامل حواس پرتی درونی بر طرف می شود .پس می توان بدون توجه به عوامل محیطی مانند : سرو صدای زیاد، شلوغ بودن محیط و حتا داخل موترسرویس و هنگام مسافرت تمرکز حواس خود را حفظ کرد . اما نمی توان در حال گرسنگی و یا تشنگی شدید نگرانی و ناراحتی دگرگونی فکر و اندیشه با تمرکز مطالعه کرد و یا کار دیگری را با تمرکز انجام داد و مطالعات و یا تجربیات زیادی این موضوع را تائید کرده است که یک انسان می تواند در محل پر سرو صدا و نا آرامی با تمرکز و توجه کافی مطالعه کند.
روشهای تقویت تمرکز حواس:
تمرکز حواس هنگام مطالعه کلید اصلی و اساسی درک و فهم مطالب است. و کلید اساسی تمرکز حواس استفاده از روشهایی است که باعث تقویت و پرورش ومهارت در برقراری تمرکز حواس هنگام مطالعه می شوند. بنا براین بدون تمرکز حواس ممکن است درک و فهم مطلبی که فقط یک ساعت وقت لازم داشته باشد ، ساعتها وقت بگیرد اما به خوبی فهمیده نشود و امر مطالعه بی فایده است و اثر مثبتی نخواهد داشت. لذا کاربرد روشها و فنونی که به خواننده کمک می کند تا هنگام مطالعه فعال باشد ، تمرکز حواس را تقویت و مهارت فرد را در ایجاد تمرکز حواس هنگام مطالعه افزایش می دهد این روشها عبارتند از:
آمادگی برای مطالعه:
برای شروع مطالعه ، ابتدا بایستی خود را از جهات گوناگون آماده کرد، زیرا حداکثر آمادگی ، مقدمه ای برای علاقمندی به مطالعه، ایجاد تمرکز حواس و یادگیری بهتر می باشد. منظور از آمادگی پیدایش تمام شرایطی است که شخصی را قادر می سازد تا با اطمینان به موفقیت و اعتماد به نفس، به تجربه خاصی بپردازد .
آمادگی بدنی:
به رشد و تکامل طبیعی بدن ، تندرستی و نداشتن نقصهای بدنی مربوط است. گاهی وجود بیماریهایی مانند زخم معده، میگرن، سردرد و نظایر اینها باعث از بین رفتن تمرکز حواس و مانع مطالعه فرد می شود و فرد تا به دست آوردن تندرستی کامل قادر به برقراری تمرکز حواس و مطالعه ثمر بخش نیست و انگیزه کافی هم برای مطالعه ندارد
آمادگی ذهنی: آمادگی ذهنی را می توان از خصوصیاتی نظیر رشد گویای سالم ، قدرت تفسیرو تعبیر اشکال ، توانایی درک همانندیها و نا همانندیها میان کلمات و … شناخت دانست .

آمادگی اجتماعی:
به ماهیت و وسعت تجارب فرد بستگی دارد که می توان آنرا با تجربه و تحلیل زمینه خانه و خانوادگی ، محیط وسیع اجتماعی که او در آن تجربه اندوخته است و تربیت پیشین او تعیین کرد.
آمادگی روانی:
آمادگی روانی به شکل پیچیده ای با رشد و تکامل بدنی ، ذهنی و اجتماعی آمیخته است . خستگی، بی قراری ، بی تابی، کوتاهی زمان، دقت نداشتن تمرکز در مطالعه ، واکنشهای منفی نسبت به خود و دیگران ، ضعف اعتماد به نفس و نظایر آنها همگی نشانه نبودن آمادگی روانی ، بدنی ،ذهنی و اجتماعی دانش آموزان و دانشجویان ، اجرای برنامه های آموزشی ، تمرکز حواس و فرایند یادگیری را آسانتر و مطلوبتر می کند
۲-داشتن علاقه به مطالعه:
مطالعه ثمر بخش از دو عامل متاثراست: یکی علاقه نسبت به مطالب خواندنی ، دیگر کاربرد ماهرانه فنون مطالعه نسبت به مطلب خواندنی سبب می شود تا شخص به مطالعه بیشتر بپردازد ، مطالعه بیشتر منجر به بهتر شدن فنون مطالعه می شود ، کاربرد فنون بهتر ، مطالعه را آسانتر ، سریعتر و لذت بخش تر می سازد؛ در نتیجه علاقه خواننده نسبت به مطالعه افزایش می یابد. پس تا زمانی که فرد تمایل یا علاقه به انجام کاری نداشته باشد نمی تواند برانگیخته شود. لذا وقتی خواننده به موضوعی علاقه مند می شود، خود به خود بر آن تمرکز می کند، بیشتر دقت می کند و به راحتی مطالب را به حافظه می سپارد و بعدا هم خیلی راحت به خاطر می آورد .پس ازعلاقه پیدا کردن نسبت به مطالب، گام بعدی تعیین هدف مطالعه است زیرا هدف زیر بنای انجام کاری است و به فعالیت انسان جهت و نیرو می دهد . هدف ارزشمند، فرد را به خواستن و طلب کردن وادار می کند و نیروی لازم را برای فعالیت در وی بوجود می آورد وسبب پیدایش تمرکز در او می شود . لذا هر فرد برای مطالعه باید هدف مشخصی داشته باشد.« زیرا تعلیم و تربیت علم اهداف است و همه بر این باورند که بدون داشتن هدف، یادگیری کاری بس دشوار و غیر ممکن است» همانطور که فرانکین معتقد است انسان بدون هدف مانند گلوله ای است که بدون هدف شلیک می شود . علاوه بر آن مطالعه بدون هدف یکی از عادات غلط مطالعه بشمار می رود .
تعیین زمان و مکان مطالعه:
یکی از راه های برقراری تمرکز حواس این است که مطالعه در آن ساعت از روز انجام گیرد که برای فرد مناسبتر است. اما تعیین مناسبترین زمان برای مطالعه کاری دشوار است و به عادات فردی بستگی دارد. برخی افراد عادت دارند تا نیمه های شب بیدار بمانند و با استفاده از سکوت و آرامش شبانه با خیالی راحت و آسوده مطالعه کنند برخی دیگر عادت دارند شب زود بخوابند و صبح زود از خواب بیدار شوند وبه مطالعه بپردازند. با این توصیف تعیین زمان و مقدار مطالعه باعث آگاهی از تمام زمینه مطالعه ، برقراری تمرکز حواس، عدم سردرگمی، جلوگیری از اتلاف وقت و انرژی و فهم بهتر مطالب می شود.
وا لتر پارک در کتاب خود به نام « چگونه درس بخوانیم؟» چنین می نویسد: « موفقیت یا عدم موفقیت شما در تحصیلات دانشگاهی ، مستقیما به این امر بستگی دارد که چگونه از وقت خود استفاده می کنید ؟ موفقیت در دانشگاه و البته در مقاطع تحصیلی پایین تر نیز بستگی به استفاده اشتباه از زمان دارد .» «محیط آشنای یک اتاق مشخص، در حین مطالعه موجب انصراف کمتر و تمرکز بیشتر حواس می شود ،زیرا لوزم آن اتاق هر روز پیش چشم شما است و کمتر توجهتان را به خود جلب می کند . به علاوه اگر هر روز به وقت مطالعه در اتاق معینی بودید کم کم ذهنتان عادت می کند که به محض رسیدن به آن اتاق آماده تمرکز حواس و فراگیری شود. » بنا براین ثابت بودن مکان مطالعه و مشخص بودن آن به علت دسترسی به آن و فراهم بودن وسایل مورد نیاز از قبیل کتب درسی ، دفاتر، کتاب لغت، خط کش، قلم و نظایر آن جهت مطالعه موجب تمرکز حواس بیشتر و آمادگی ذهنی هنگام مطالعه می شود. پس یکی از بهترین راه های برقراری تمرکز اختصاص دادن یک اتاق مجهز به آنچه لازم دارید ، در موقع مطالعه است. این اتاق خیلی زود مناسب تمرکز و یادگیریتان شده و کار شما را به طور خودکار راحت تر می کند و بعد برایتان یک عادت مفید می شود. « برای داشتن تمرکز به هنگام مطالعه ابتدا باید خود را از دنیای خارج جدا کنید و محیط مناسبی برای مطالعه بر گزینید . چنین محیطی باید آرام، روشن و دارای هوای مناسب باشد. هیچ چیز به اندازه سر و صدا ، خسته کننده و مانع تمرکز حواس نیست. ایجاد محیط کار مناسب، به دلیل ایجاد آرامش و شرایط مناسب اهمیت دارد و زمینه ای است برای تمرکز و دقت» یادبگیر که بگویی «نه»:
« زمانیکه تصمیم گرفتید باید مطالعه کنید اما دوستان یا هم اتاقی های شما در خواست می کنند که دور هم جمع شوید ؛ هنر گفتن «نه» را در خود تقویت کنید . اگر این اراده در شما ضعیف است ، می توانید روی در اتاق مطالعه خود بنویسید « مزاحم نشوید» اگر موفق نشدید می توانید کارهای دیگری انجام دهید که نشان دهد شما دوست ندارید که کسی باعث از هم گسیختن افکار شما شود».
ترک افکار منفی و داشتن افکار مثبت:
مطالعه عمیق و یادگیری ثمر بخش وقتی حاصل می شود که فرد تصور مثبتی از خود داشته باشد و به خود اعتماد کند . زیرا اعتماد به خود در موفقیت مؤثر است و مهارت را بیشتر و نیرو را افزایش داده و مغز را سالمتر می کند . وقتی می خواهید کاری انجام دهید از گفتن کلماتی همانند : نمی خواهم ، نمی دانم، نمی توانم بپرهیزید. جمله« این کار محال» است را از دفتر زندگی خود خط بزنید ، ترس و بدگمانی و بی ارادگی را از ذهن خود دور کنید . هرگز به خویشتن اجازه ندهید که هیجانات و افکار منفی شما را در خود غرق سازد و تمرکز حواس شما را مختل کند. اعتماد به نفس داشته باشید و پیوسته به نزد خود تکرار کنید که قادر به انجام کار هستم ، می توانم انجام دهم و باید انجام دهم . بدین طریق تفکر مثبت را در خود پرورش دهید. قوی بودن اعتماد به نفس احساس شعف و شادی را در شما بوجود می آورد و در حالت شادمانی از تمرکز حواس خوبی برخوردارید. بهتر فکر می کنید، بهتر مطالعه می کنید و نتیجه کارتان بهتر می شود.
مارگریت کوربت می نویسد « انسان در بحر اندیشه های خوشایند حافظه بهتری پیدا می کند و ذهن در حالت آرامی قرار می گیرد و میل به یادگیری را در خود بوجود می آورد» لذا خود پنداری مثبت مهمترین کمک برای تمرکز و یادگیری است اگر بتوانیم تصورات غلط ومنفی را از ذهن خود دور نموده و تصورات مثبت را جایگزین کنیم ، می توانیم علاقه به مطالعه و یادگیری را در خود ایجاد کنیم چرا که علاقه به مطالعه شرایط اصلی و اساسی ایجاد تمرکز حواس به هنگام مطالعه است .آلفردآدلر روانشناس مشهور ، در دوره جوانی در درس ریاضی بسیار ضعیف بود
. معلمش این موضوع را با والدینش در میان گذاشت آنها باور کردند که

آد لر در درس ریاضی ضعیف است ، آدلر هم این موضوع را پذیرفته بود . یکی از روزها که معلم مسئله ای را روی تخته نوشته بود و شاگردان کلاس از حل مسئله عاجز مانده بودند ، آدلر جواب مسئله را پیدا کرد ، پای تخته رفت و در میان حیرت همگان مسئله را حل کرد . فهمید که توانایی درک و فهم مطالب درس ریاضی را دارد ، استعدادش را باور کرد، تصورات مثبت را جایگزین تصورات منفی کرد و از آن به بعد یکی از دانش آموزان ممتاز درس ریاضی شد
طرح سئوال:
طرح سئوال یکی از شیوه های مطالعه دقیق و فعالانه است که در تمام اوقات مطالعه، مفید است. طرح سئوال پیش از مطالعه دقیق، فرد را وادار می کند تا به طور فعالانه و با تمرکز و دقت کافی و با انگیزه و علاقه به مطالعه بپردازد . طرح سئوال هنگام مطالعه یکی از روشهایی است که خواننده را فعال و به طور عمقی او را در گیر مطالعه می کند وسبب برانگیختن جدیت و تلاش وی به هنگام مطالعه می شود و فرد برای یافتن پاسخ به سئوالات بایستی تمرکز حواس خود را حفظ نماید ، زیرا در هنگام مطالعه ، نمی توان بدون تمرکز پاسخ سئوالات را پیدا کرد. بعد از خواندن مطالب با طرح سئوال می توان میزا ن فراگیری خود را ارزش یابی نموده و به نقاط قوت و ضعف خود پی برد و سبب ایجاد نظر انتقادی نسبت به مطالب در فرد می شود. خواننده در مطالعات بعدی برای از بین بردن نقاط ضعف خود با دقت و تمرکز بیشتری مطالعه می کند.
- آگاهی از شیوه های صحیح مطالعه و یادگیری:
« برخی از والدین به طور مدام به فرزندان خود می گویند درس بخوانید، مطالعه کنید، ولی هرگز نمی گویند چگونه مطالعه کنید و روشهای صحیح مطالعه را نمی دانند» بنابر این آگاهی از شیوه های صحیح مطالعه و یادگیری چون:تند خوانی ، عبارت خوانی، خواندن اجمالی ، خواندن تجسمی، و … به خواننده کمک می کند تا تمرکز حواس خود را هنگام مطالعه حفظ نمایند
تند خوانی:
تند خوانی باعث توجه و تمرکز بیشتر و فهمیدن مطالب و در نتیجه باعث یادگیری بهتر می شود . فکر و ذهن ما قادر است هزاران کلمه را در دقیقه از خود عبور دهد ولی اگر سرعت مطالعه ما پائین باشد، ذهن وقت اضافی می آورد و ناچار به این شاخه وآن شاخه می پرد و در نتیجه حواس پرتی ایجاد می شود . اما مطالعه سریع و یا تند خوانی فرصت جولان به ذهن نمی دهد و سبب برقراری تمرکز حواس هنگام مطالعه می شود.
عبارت خوانی :

عبارت خوانی یعنی خواندن عبارات و جملات به عوض خواندن کلمات . عبارات خوانی به نوع دیگری به تمرکز حواس کمک می کند از این طریق خواننده باید با سرعتی که نزدیک به سرعت اندیشیدن اوست . بخواند، اگر سرعت آنقدر کم باشد که ذهن از حالت فعال بودن باز بماند ، احساس دلزدگی ایجاد می شود و چیزهای دیگری ذهن فرد را مشغول می کند و از روند مطالعه خارج می شود . بنا بر این اگر سرعت خواندن با سرعت اندیشیدن هماهنگ باشد باعث افزایش تمرکز حواس می شود.
خواندن اجمالی:
روش خواندن اجمالی مبتنی است بر یک نمونه گیری سریع از نکات اساسی و صرف نظر کردن از جزئیات، در این روش خواننده مطالب را سازمان بندی می کند ، آنگاه هدف از مطالعه خود را مشخص نموده و مقدار زمان مطالعه و میزان دشواری کتاب را تخمین می زند و سپس از طریق سئوال کردن کنجکاوی ، علاقه، دقت و تمرکز حواس فرد ، افزایش میابد.
خواندن تجسسی:
منظور از روش تجسسی طرح انواع سئوالات جزئی و کلی و مطالعه عمیق و اثر بخش در جهت دست یافتن به پاسخ این سئوالات است … کسی که به دنبال چیزی می گردد به احتمال بیشتری آن چیز را پیدا می کند لذا هدف خواندن تجسسی افزایش دامنه تمرکز و درک عمیق تر معانی است . به همین دلیل خواندن تجسسی تمرکز حواس و علاقه فرد را افزایش می دهد و به او کمک می کند تا مطالب دشوار را تجزیه و تحلیل نموده و آنها را بهتر بفهمد. فهمیدن مطالب موجب تحکیم آنها در حافظه می شود پس خواندن تجسسی برای غلبه بر تنبلی ، حالت کسلی، پرتی حواس، از طریق تحریک حس کنجکاوی و شرکت فعالانه در مطالعه به کار می رود.
- جدیت در مطالعه:
به محض نشستن پشت میز مطالعه خواندن را با جدیت شروع کنید ، چرا که اگر سریع مشغول به کار مطالعه شوید ، تمرکز حواس زود به دست می آید « این ضرب المثل چینی را به یاد داشته باشید که: فتح ستارگانی که هزاران فرسنگ از ما دور هستند با بر داشتن قدم اول امکان پذیر است» شک و تردید حاصلی جز حواس پرتی یا انحراف حواس و تسلیم به تخیلات واهی ندارد ، اجازه ندهید چیزی جز مطالعه ذهن شما را مشغول کند . با خود تصمیم بگیرید تا مقدار زمانی را برای مطالعه مشخص کنید و خود را به مدت زمانی خاص محدود کنید . در این زمان از مطالعه دست نکشید ، به مطالعه ادامه دهید ، اما زمان مطالعه را طولانی نکنید بیهوده وسواس به خرج ندهید ، بهانه تراشی نکنید به خود تلقین کنید که فرد با اراده ای هستید و می توانید هر درسی را به خوبی یاد بگیرید. جدی باشید و با علاقه و انگیزه مطالعه کنید تا هنگام مطالعه دچار حواس پرتی نشوید.
استفاده از رهنما:
یکی از شیوه های برقراری تمرکز حواس، استفاده از یک رهنما چون ؛ انگشت سبابه، مداد و … به هنگام مطالعه است . زیرا استفاده از یک رهنما هنگام مطالعه باعث تمرکز حواس بهتر ، افزایش سرعت مطالعه، عادت به روان خواندن، جلوگیری از برگشت دوباره خوانی و اتلاف وقت و جلوگیری از خستگی چشم و ذهن می شود.
خط کشیدن زیر مطالب مهم:
استفاده از این روش یکی از شایعترین راهبردی است که اغلب دانش آموزان و دانشجویان از آن استفاده می کنند.
لذا هنگام مطالعه باید با استفاده از یک مداد ، ایده ها و مطالب مهم و اساسی را علامتگذاری نمود. زیرا برای مشخص نمودن ایده ها و مطالب مهم و اساسی و خط کشیدن زیر آنها لازم است با تمرکز حواس و دقت خاصی به مطالعه مشغول شد. پس خط کشیدن زیر مطالب مهم باعث برقراری تمرکز حواس و جلوگیری از حواس پرتی می شود
یاداشت برداری هنگام مطالعه:
یاداشت برداری نوعی تکرار درس است که هم سبب تمرکز حواس و هم موجب بیشتر به خاطر سپردن مطالب می شود . یاداشت برداری خوب ، کاری جدی و فعال است که با اندیشیدن ملازمه دارد ، لذا برای یاداشت برداری باید هنگام مطالعه فعال بود و لازمه فعال بودن ، داشتن تمرکز حواس است و برای برقراری تمرکز حواس جهت نوشتن ، هماهنگی چشم و مغز به منزله نوعی یادگیری تجسمی چند بعدی با قدرتی بی نظیر است که تمرکز حواس را تقویت نموده و فهم مطالب و سرعت یادگیری را افزایش می دهد.
پیشنهادات:
سعی کنید با ایجاد انگیزه های نیرومند و در نظر گرفتن اهدافی که برایتان مهم و جالب توجه است نسبت به مطالعه در خود شوق و علاقه ایجاد کنید. زیرا علاقه داشتن نسبت به موضوعی سبب تمرکز حواس در هنگام مطالعه آن موضوع می شود.
موقعیتهایی که نمی توانید در آنها تمرکز حواس داشته باشید ، تجزیه و تحلیل کنید ، احساسات خود را مورد بررسی قرار دهید و بدانید که چه عواملی افکار شما را دگرگون می کنند. افکار منفی و بیمارگونه را از خود دور کنید و هر موقعیت را تا حدی که می توانید به طور منطقی تعبیر و تفسیر کنید.
موضوعهای مطالعاتی خود را تقسیم بندی کنید یعنی هر موضوعی را که می خواهید مطالعه کنید، آن را به قسمتهای کوچکتر تقسیم کرده و به تدریج در زمانهای مختلفی آنها را مطالعه کنید.
هر وقت مصمم شدید مطالعه کنید یا کار دیگری انجام دهید ، بکوشید بر عزم خود پا بر جا باشید تا آن کار را به اتمام برسانید .
زمانهای مطالعه خود را با فعالیتهای متنوع تقسیم نمائید تا اینکه بتوانید تمرکز حواس خود را برای مدت زمان طولانی تری حفظ کنید و مطالعه را در آن ساعت از روز انجام دهید که برای شما مناسب تر است .
استفاده از یک استراحت کوتاه در هر ساعت، انرژی لازم برای حفظ تمرکز حواس را برای مدت زمانی طولانی تری در اختیار فرد می گذارد.
هرکاری به جای خویش نیکوست پس برنامه مطالعاتی داشته باشید و برای هر کاری وقت به خصوص تعیین کنید.
-با آگاهی ازفنون مطالعه بکارگیری آنها در هنگام مطالعه در خود ایجاد تمرکز کنید زیرا کاربرد فنونی که خواننده را در عمل مطالعه فعال می سازد، کلید اساسی ایجاد تمرکز است.

به جای اینکه بکوشید دنیای خارج را تغییر دهید ، خود را تغییر دهید و لازم نیست که دیگران ویا رفتار آنها را مطابق دلخواه خویش تغییر داده شوند.
چند برگ کاغذ روی میز مطالعه خود داشته باشید و مواردی از افکار منحرف کننده و مزاحم را یاداشت کنید و بعد از مطالعه نسبت به حل آنها در حد امکان اقدام نمائید
ممکن است حواس پرتی شما ناشی از گرسنگی و تشنگی شدید، بی خوابی ، خستگی، و یا علت یا علل درونی دیگری باشد، در چنین موقعیتی هرگز مطالعه نکنید.

هنگام مطالعه لباس راحتی به تن کنید ، لباسی که نه بسیار زبر باشد نه بسیار نرم ، نه بسیار گشاد باشد نه بسیار تنگ.
مطالعه در حالتهایی نظیر دراز کشیدن ، به پشت خوابیدن، در حال راه رفتن تکیه زدن به دیوار و امثال اینها مفید نمی باشد. زیرا در چنین موقعیتهایی نمی توان تمرکز حواس خود را حفظ نمود ، بنا بر این هنگام مطالعه سعی شود خم شدن کمر عادت نشود و فاصله کتاب تا چشم سی سانتیمتر باشد

محرکهای محیطی از قبیل صدای رادیو، تلویزیون، تیلفون، و… که باعث حواس پرتی شما می شوند از موقعیت مطالعه خود حذف کنید.
بهترین وضعیت برای درس خواندن نشستن پشت میز مطالعه می باشد و بدترین وضعیت درازکش می باشد چرا که در این وضعیت، فرد سریع از حال و هوای مطالعه خارج می شود و تمرکز حواس خود را از دست می دهد
محل مطالعه باید از هر نظر مانند نور ، دما، درجه حرارت و … مناسب باشد
انگیزه بسیار بالایی برای مطالعه داشته باشید زیرا افرادی که دارای انگیزه بسیار بالایی هستند می توانند تمرکز حواس خود را برای چندین ساعت حفظ کنند.

 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sina

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0


شیوه صحیح مطالعه

متاسفانه در مدرسه و دانشگاه چیزی راجع به چگونه درس خواندن نمی آموزند . یادگیری و مطالعه ، رابطه ای تنگاتنگ و مستقیم با یکدیگر دارند، تا جایی که می توان این دو را لازم و ملزوم یکدیگر دانست. برای اینکه میزان یادگیری افزایش یابد باید قبل از هرچیز مطالعه ای فعال و پویا داشت .
شیوه صحیح مطالعه ،چهار مزیت عمده زیر را به دنبال دارد:
۱- زمان مطالعه را کاهش میدهد.
۲- میزان یادگیری را افزایش میدهد .
۳-مدت نگهداری مطالب در حافظه را طولانی تر می کند.
۴- بخاطر سپاری اطلاعات را آسانتر می سازد.
برای داشتن مطالعه ای فعال وپویانوشتن نکات مهم درحین خواندن ضروری است تابرای مرورمطالب،دوباره کتاب رانخوانده ودر زمانی کوتاه ازروی یادداشتهای خودمطالب رامرور کرد .
یادداشت برداری ، بخشی مهم و حساس از مطالعه است که باید به آن توجهی خاص داشت . چون موفقیت شما را تا حدودی زیاد تضمین خواهد کرد و مدت زمان لازم برای یادگیری را کاهش خواهد داد. خواندن بدون یادداشت برداری یک علت مهم فراموشی است.
شش روش مطالعه :
خواندن بدون نوشتن ،خط کشیدن زیرنکات مهم، حاشیه نویسی وخلاصه نویسی، کلید برداری خلاقیت و طرح شبکه ای مغز
۱-خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآیندی فعال و پویا است وبرای نیل به این هدف باید از تمام حواس خود برای درک صحیح مطالب استفاده کرد. باید با چشمان خود مطالب را خواند، باید در زمان مورد نیاز مطالب را بلند بلند ادا کرد و نکات مهم را یادداشت کرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگیر شده و حضوری فعال و همه جانبه در یادگیری داشت و هم در هنگام مورد نیاز ، خصوصا” قبل از امتحان ، بتوان از روی نوشته ها مرور کرد و خیلی سریع مطالب مهم را مجددا” به خاطر سپرد .
۲- خط کشیدن زیر نکات مهم :این روش شاید نسبت به روش قبلی بهتر است ولی روش کاملی برای مطالعه نیست چرا که در این روش بعضی از افراد بجای آنکه تمرکز و توجه بروی یادگیری و درک مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط کشیدن زیر نکات مهم می گردد .حداقل روش صحیح خط کشیدن زیر نکات مهم به این صورت است که ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را کاملا” درک کنند و سپس زیر نکات مهم خط بکشند نه آنکه در کتاب بدنبال نکات مهم بگردند تا زیر آن را خط بکشند .
۳- حاشیه نویسی :این روش نسبت بدو روش قبلی بهتر است ولی بازهم روشی کامل برای درک عمیق مطالب و خواندن کتب درسی نیست ولی می تواند برای یادگیری مطالبی که از اهمیتی چندان برخوردار نیستند مورد استفاده قرار گیرد.
۴- خلاصه نویسی : در این روش شما مطالب را میخوانید و آنچه را که درک کرده اید بصورت خلاصه بروی دفتری یادداشت می کنید که این روش برای مطالعه مناسب است و از روشهای قبلی بهتر می باشد چرا که در این روش ابتدا مطالب را درک کرده سپس آنها را یادداشت می کنید اما بازهم بهترین روش برای خواندن نیست .
۵- کلید برداری :کلید برداری روشی بسیار مناسب برای خواندن و نوشتن نکات مهم است . در این روش شما بعد از درک مطالب ، بصورت کلیدی نکات مهم را یادداشت می کنید و در واقع کلمه کلیدی کوتاهترین، راحتترین ،بهترین وپرمعنی ترین کلمه ای است که با دیدن آن، مفهوم جمله تداعی شده و به خاطر آورده می شود .
۶- خلاقیت و طرح شبکه ای مغز: این روش بهترین شیوه برای یادگیری خصوصا” فراگیری مطالب درسی است .در این روش شما مطالب را میخوانید بعد از درک حقیقی آنها نکات مهم را به زبان خودتان و بصورت کلیدی یادداشت می کنید و سپس کلمات کلیدی را بروی طرح شبکه ای مغز می نویسد ( در واقع نوشته های خود را به بهترین شکل ممکن سازماندهی می کنید و نکات اصلی و فرعی را مشخص می کنید)تا در دفعات بعد به جای دوباره خوانی کتاب ، فقط به طرح شبکه ای مراجعه کرده وبا دیدن کلمات کلیدی نوشته شده بروی طرح شبکه ای مغز ، آنها را خیلی سریع مرور کنید . این روش درصد موفقیت تحصیلی شما را تا حدود بسیار زیادی افزایش میدهد و درس خواندن را بسیار آسان می کند. و بازده مطالعه را افزایش میدهد.
شرایط مطالعه
((بکارگیری شرایط مطالعه یعنی بهره وری بیشتر از مطالعه ))
شرایط مطالعه ، مواردی هستند که با دانستن ، بکارگیری و یا فراهم نمودن آنها ، می توان مطالعه ای مفیدتر با بازدهی بالاتر داشت و در واقع این شرایط به شما می آموزند که قبل از شروع مطالعه چه اصولی را به کار گیرید ، در حین مطالعه چه مواردی را فراهم سازید و چگونه به اهداف مطالعاتی خود برسید و با دانستن آنها می توانید با آگاهی بیشتری درس خواندن را آغاز کنید و مطالعه ای فعالتر داشته باشید :
۱- آغاز درست :برای موفقیت در مطالعه ،باید درست آغازکنید.
۲- برنامه ریزی : یکی از عوامل اصلی موفقیت ، داشتن برنامه منظم است .
۳- نظم و ترتیب: اساس هر سازمانی به نظم آن بستگی دارد .
۴-حفظ آرامش: آرامش ضمیر ناخود آگاه را پویا و فعال میکند.
۵- استفاده صحیح از وقت :بنیامین فرانکلین، ((آیا زندگی را دوست دارید؟ پس وقت را تلف نکنید زیرا زندگی از وقت تشکیل شده است .))
۶- سلامتی و تندرستی: عقل سالم در بدن سالم است .
۷- تغذیه مناسب: تغذیه صحیح نقش مهمی در سلامتی دارد.
۸- دوری از مشروبات الکلی : مصرف مشروبات الکلی موجب ضعف حافظه می شود .
۹ – ورزش : ورزش کلید عمر طولانی است .
۱۰-خواب کافی: خواب فراگیری و حافظه را تقویت می کند.
۱۱ –درک مطلب:آنچه در حافظه بلند مدت باقی می ماند ، یعنی مطالب است .
چند توصیه مهم که بایدفراگیران علم ازآن مطلع باشند.
۱- حداکثر زمانی که افراد می توانند فکر خود را بروی موضوعی متمرکز کنند بیش از ۳۰ دقیقه نیست ، یعنی باید سعی شود حدود ۳۰ دقیقه بروی یک مطلب تمرکز نمود و یا مطالعه داشت و حدود ۱۰ الی ۱۵ دقیقه استراحت نمود سپس مجددا” با همین روال شروع به مطالعه کرد.
۲- پیش از مطالعه از صرف غذاهای چرب و سنگین خودداری کنید. و چند ساعت پس از صرف غذا مطالعه نمائید چون پس از صرف غذای سنگین بیشتر جریان خون متوجه دستگاه گوارش میشود تا به هضم و جذب غذا کمک کند و لذا خونرسانی به مغز کاهش می یابد و از قدرت تفکر و تمرکز کاسته میشود . از مصرف الکل و دارو هم خودداری فرمائید همچنین غذاهای آردی مثل نان و قندی قدرت ادراک و تمرکز را کم می کند نوشابه های گازدارهم همینطور هستند.
۳- ذهن آدمی با هوش است اگر یادداشت بردارید خود را راحت از حفظ و بیاد سپاری مطالب می کند و نیز همزمان نمی توانید هم مطلبی را بنویسید و هم گوش دهید . پس در حین مطالعه لطفا” یادداشت برداری ننمائید .
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sina

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0


راه مطالعه صحیح


دکتر فیل ریس، در کتاب «۵۰۰ نکته درباره مطالعه» و دکتر عین الله خادمى در کتاب «مطالعه روشمند» چنین نوشته ‏اند:

۱٫ برخى افراد ترجیح مى‏دهند در سکوت مطالعه کنند و برخى در سروصدا. بعضى صندلى راحتى را مى‏پسندند و بعضى دراز کشیدن یا نشستن رسمى را. اصلاً وسواس به خرج ندهید و در هر حالتى که راحت‏تر هستید، مطالعه خود را آغاز کنید.

۲٫ اگر مکان مطالعه شما کمى آشفته و به هم ریخته است، مرتب کردن آن را به نیم ساعت پس از مطالعه موکول کنید؛ زیرا در این صورت، در حین مرتب کردن اتاق، به مطالبى که مطالعه کرده‏ اید، فکر خواهید کرد و زمان مفیدى را از دست نخواهید داد.
۳. گاهى اوقات از مکان‏هاى استثنایى و هیجان‏ انگیز استفاده کنید تا مطلبى که مطالعه مى‏کنید، همراه آن خاطره در ذهن شما ماندگار شود؛ مثلاً در یک شب بارانى با یک چتر و یک چراغ قوه زیر باران روید و مطلب را مطالعه کنید و یا در یک مکان تاریخى و قدیمى، به تفکر و مطالعه در مورد مطلب مورد علاقه خود بپردازید.

۴٫ اگر امکان داشته باشد، موضوع مورد مطالعه شما با مکانى که انتخاب مى‏کنید، هماهنگى و سنخیت داشته باشد. این کار، به افزایش بهره ‏ورى شما کمک بسیار مى‏کند. این هماهنگى، شامل ابزار و لوازم مورد نیاز نیز مى‏شود.

۵٫ قبل از انتخاب محل مطالعه خود، چند خصوصیت مهم و ایده ‏آل را براى مکان مطالعه، در ذهن خود فهرست کنید تا راحت‏تر بتوانید آن را بیابید.

۶٫ در مکان مطالعه شما، باید راهى براى خیره شدن به دور دست وجود داشته باشد؛ زیرا توقف در مطالعه و چشم دوختن به بى‏نهایت، در افزایش کارآیى مطالعه بسیار سودمند است؛ حداقل گاهى به سقف اتاق خیره شوید.

۷٫ هیچ گاه مطالعه خود را به حضور در مکان خاصى مشروط نکنید؛ زیرا در این صورت بهانه‏ اى مى‏یابید تا در سایر مکان‏ها از مطالعه بگریزید. به یاد داشته باشید که در حقیقت، «مکان مطالعه، جایى است که شما هستید».

۸٫ دقت کنید که میزان نور، دماى محیط، شکل صندلى و سایر شرایط، در مکان مطالعه شما به گونه‏اى نباشند که شما را خواب آلوده کنند.

۹٫ تهویه خوب و اکسیژن زیاد در مکان مطالعه، شرطى حیاتى است.
روش مطالعه‏

۱٫ به قول آدریل جانسون، خوب کتاب خواندن را نمى‏توان از خواص مادرزادى دانست. براى قرائت، بدون شک، پرورش خاصى لازم است.

۲٫ بهترین روش کتاب‏خوانى، روشى است که خواننده در این کار بتواند زیبایى‏هاى چیزى را که مى‏خواند، دریابد و به هنگام لزوم، معایب آنها را بفهمد و این از راه پرورش و ممارست حاصل مى‏گردد.

۳٫ در معانى کلماتى که براى نخستین بار مى‏بینید، دقت کنید. بیهوده تصور نکنید که سیاق مطلب، آن معانى را براى ما کشف مى‏کند. همان زمان، بهترین وقت براى رفتن به سراغ فرهنگ لغت است.

۴٫ امیل فاگه، نویسنده فرانسوى، عقیده دارد که باید در خواندن کتاب استقامت داشته باشیم. استقامت، لجاجت نیست؛ بلکه نوعى بردبارى است که ذوق ما را مى‏پرورد و درک ما را عمیق مى‏کند.

۵٫ مون تنى، دانشمند شهیر فرانسوى، درباره انتخاب کتاب و روش کتاب‏خوانى نظریه اى بسیار بدیع و زیبا دارد. یکى از این عقاید، آن است که براى وصول به عمق معناى یک کتاب خوب، باید آن را دوبار بخوانیم و با آن ارتباط دائمى داشته باشیم. یک اثر پربها، ما را مدت‏ها سعادتمند مى‏سازد. ما نمى‏توانیم با یک بار خواندن، به این درجه از خوشبختى برسیم؛ هر چند در این یک‏بار، دقت فوق العاده به کار بریم.

۶٫ همچنین وى معتقد است که اگر بخواهیم از کتابى که خوانده‏ ایم، نظر صحیحى پیدا کنیم، باید درباره آن گفت‏گو کنیم. کتاب‏هاى خوب، افق گفتگوهاى پرثمر را به روى ما مى‏گشایند و این، همان چیزى است که ما آن را مباحثه مى‏نامیم.

۷٫ در کتاب «۵۰۰ نکته درباره مطالعه» آمده است: یکى از روش‏هاى خوب مطالعه، استفاده از یادداشت بردارى است. فقط توجه کنید که به جاى یادداشت، رونویسى نکنید! طرح‏هاى گوناگون بریزید؛ نکات مهم یادداشت را برجسته‏ تر بنویسید و اگر مطلبى را درک نمى‏کنید، به صورت سؤال یادداشت بردارید.

۸٫ در کتاب «روش‏هاى تسریع در خواندن و درک» پیشنهاد شده است که هنگام مطالعه، ابتدا خلاصه مطلب را که اغلب در ابتداى مقاله یا کتاب آمده است، بخوانید؛ سپس عنوان‏ها و فهرست اجمالى کتاب را مطالعه کنید و بعد چند سطر از ابتداى هر عنوان را مطالعه کنید؛ زیرا مهم‏ترین مطالب، معمولاً در همین خطوط ابتدایى هستند و سرانجام سایر توضیحات و تفاسیر کتاب را بر اطلاعات خود بیفزایید.

۹٫ از همان زمان مطالعه، براى به کار بستن آن چه مى‏آموزید، برنامه‏ریزى کنید. به قول تولد، «مطالعه و عمل نکردن، مانند شخم زدن و بذر نپاشیدن است».

۱۰٫ بیکن جمله زیبایى در این باره دارد؛ «برخى کتاب‏ها را باید چشید؛ بعضى دیگر را باید بلعید و قلیلى را هم باید جوید و هضم کرد.کارآیى مطالعه‏


۱٫ کیفیت مطالعه را بالا ببرید؛ به روخوانى سطحى در حالت پراکندگى فکر قناعت نکنید و با مفهوم و معناى مطلب، ارتباط برقرار سازید تا آن چه را که مورد نیاز است، به خوبى درک کنید.

۲٫ حجم مطالعه، حواس شما را پرت نکند؛ مطالعه بیشتر و سریع‏تر، تنها بهانه ‏اى براى بیشتر دانستن است؛ پس ابتدا آن چه را مى‏خواهید بدانید و بفهمید، برداشت کنید و آن گاه با کلمات «سرعت» و «بیشتر» وسوسه شوید.

۳٫ قبل از آن که از موضوع اصلى کتاب منحرف شوید و به مطلب دیگرى بپردازید، قسمت‏هایى را که دوست دارید به خاطر بسپارید، مشخص کنید.

۴٫ حتماً براى مطالعه خود برنامه ‏ریزى داشته باشید. این که قصد یادداشت بردارى دارید یا خیر، در مورد چه موضوعى باید تمرکز کنید، چه سؤالاتى در ذهن دارید که در این کتاب جواب آنها را مى‏جویید و…، همه باید از قبل برنامه‏ ریزى شده باشند.

۵٫ باید کتابى که مطالعه مى‏کنید، مختص به خود شما باشد تا به راحتى در آن علامت‏گذارى و نکته نویسى کنید. استفاده از مداد یا ماژیک رنگى، به شما امکان مى‏دهد تا در مراجعه مجدد به کتاب، بهره بیشترى ببرید؛ هر چند نباید این خطوط رنگى، استفاده شما را از سایر خطوط کتاب کاهش دهد.

۶٫ هنگام مطالعه، همواره یک قلم در دست داشته باشید؛ زیرا مطالعه، آنگاه کارآیى مطلوب مى‏یابد که همراه با مطالعه سؤالات، ذهن خود را با آموزه ‏هاى کتاب تطبیق دهید و در حاشیه آن یادداشت کنید.

۷٫ میان مطالعه و سایر کارهاى خود، تعادلى به وجود آورید تا هم از خواندن خسته نشوید و هم تجربه و عمل را به بهره‏ ورى مطالعه خود بیفزایید.

۸٫ مطالعه پراکنده، با موضوعات گوناگون و متناقض، موجب کاهش بهره‏ ورى شما مى‏شود؛ سعى کنید در نوع کتابى که براى مطالعه انتخاب مى‏کنید، مطالعات قبلى خود را در نظر آورید تا نظم فکرى شما به هم نخورد.

۹٫ اگر بتوانید از هر کتابى که مى‏خوانید، نکات مهم و کلیدى آن را خلاصه بردارى کنید، بر کارآیى مطالعه شما مى‏افزاید. این راهکار، آنگاه ارزشمندتر مى‏شود که خواننده به زبان و عبارات خودش، مطالب را یادداشت کند.

۱۰٫ به یاد داشته باشید که علاقه و انگیزه، در مورد مطلبى که براى مطالعه انتخاب کرده ‏اید، به بهره ‏ورى شما از آن چه مى‏خوانید، بسیار مى‏افزاید.

۱۱٫ گاهى قرار دادن یک پاداشِ مشروط براى مطالعه حجم خاصى از کتاب، به هیجان و لذت مطالعه مى‏افزاید و نوعى اثر تشویقى بر فرد مى‏گذارد. این پاداش‏ها، مى‏تواند دیدن یک برنامه تلویزیونى، رفتن به مکانى خاص، انجام یک فعالیت مورد علاقه یا حتى خوردن یک خوراکى مورد علاقه باشد؛ مشروط بر این که میزان تعیین شده، مطالعه شده باشد.

۱۲٫ رنگ کاغذ، رنگ قلم، نحوه نشستن، فاصله چشم با کتاب، نور محیط و سایر شرایط مکانى نیز در کارآیى مطالعه شما کاملاً مؤثرند.تمرکز مطالعه‏


دکتر خادمى در کتاب «مطالعه روشمند»، نکاتى را براى ایجاد تمرکز حواس لازم مى‏داند که عبارتند از:

۱٫ علاقه به موضوع مورد مطالعه، یکى از علل مهم ایجاد تمرکز و دقت در حین مطالعه است.

۲٫ هماهنگى اراده و تخیل نیز در این رابطه کارساز است؛ به عبارت دیگر، چشمان فرد بر صفحه کتاب و افکارش در حال پرواز به دور دست‏ها نباشد.

۳٫ برخى مسائل جسمى و روحى نیز مى‏توانند تمرکز فرد را بر هم بزنند؛ مانند گرسنگى، تشنگى، بیمارى، نگرانى و اضطراب.

۴٫ برخى مسائل محیطى نیز از عوامل برهم زننده تمرکزند؛ مانند سروصداى زیاد، نور زیاد یا کم، لباس نامناسب و… .
آقاى حق جو در کتاب «روش‏هاى تسریع در خواندن و درک»، چند نکته مهم دیگر را نیز بر این فهرست مى‏افزاید که عبارتند از:

۵٫ یکى از مهم‏ترین عوامل بر هم خوردن تمرکز، عجله و شتاب است. این حالت، سطح مطالعه را کاهش مى‏دهد و تمرکز را بر هم مى‏زند.

۶٫ یکى از مسائل قابل توجه دیگر، سنگینى معده و سیرى بیش از حد است و به قول حضرت رسول اکرم صلى‏الله‏ علیه‏ وآله، «پرى معده و سیرى زیاد، به وجود آورنده حماقت است». این، همان خواندن و نفهمیدن و به عبارتى، عدم تمرکز و عدم ارتباط، با مفهوم کتاب است.

۷٫ انتخاب زمان مناسب، از عوامل ایجاد تمرکز است؛ مثلاً پس از استراحت، خصوصاً در صبحگاهان، بهترین حالت تمرکز و ساعات خستگى و کسالت، نامناسب‏ترین اوقات، براى تمرکزند؛ البته در صبحگاهان، لازم است قدرى ورزش کنید تا بدن آمادگى لازم را به دست آورد.

۸٫ نظم و انضباط در نوع، ساعت و مکان مطالعه، همگى از عوامل ایجاد کننده تمرکز مى‏باشند.
سرعت مطالعه


۱٫ دکتر فیل ریس پیشنهاد مى‏کند که اگر قصد دارید سرعت مطالعه را افزایش دهید، حتماً ابتدا به فهرست کتاب نظرى دقیق بیندازید تا نسبت به موضوعات کلى کتاب آگاهى پیدا کنید.

۲٫ تند خوانى، همیشه مناسب نیست و در مطالبى که به تعمق و تأمل نیاز دارد، اصلاً نباید به کار گرفته شود.

۳٫ مغز ما همیشه تندتر از بیان ما کلمات را دریافت مى‏کند؛ براى افزایش سرعت، سعى کنید عادت بلند خوانى کتاب را ترک کنید.

۴٫ تمرین کنید تا به جاى درک لغت به لغت یک جمله، به درک گروهى لغات عادت کنید.

۵٫ به نظر نویسنده کتاب «تسریع در خواندن و درک»، یکى از عوامل کندخوانى، برگشت است؛ یعنى آن که فرد مرتب نگاه خود را به خطوط پیشین بر گرداند. این کار، تمرکز فرد را از میان مى‏برد و وقت زیادى را تلف مى‏کند. هنگام مطالعه، چشم باید به طور مستقیم و به موازات صفحه حرکت کند و از پریدن به سطرهاى بالا و پایین، دورى جوید.

۶٫ کسانى که با انگشت خط مورد مطالعه را دنبال مى‏کنند، باید این عادت را ترک کنند؛ زیرا در تند خوانى، فقط چشم کار مى‏کند، نه دست و زبان.

۷٫ نویسنده کتاب «مطالعه روشمند»، بر این باور است که حتى تکان دادن سر هنگام مطالعه، از سرعت مطالعه مى‏کاهد؛ پس بهتر است که این گونه بگوییم: در تند خوانى، فقط چشم کار مى‏کند؛ نه دست، نه زبان و نه سر. براى دیدن همه صفحه کتاب، اصلاً به حرکت سر نیازى نیست؛ صفحه، خود در دامنه بینایى قرار دارد.

۸٫ وى از مشکل دیگرى به نام «خالى خوانى» نام مى‏برد که عبارتست از: سرگردانى چشم در حاشیه سفید کتاب یا لابه‏ لاى خطوط و یا هر قسمت غیر مفید صفحه. این حالت را دیدن غیر مفید نیز مى‏گویند و موجب کاهش سرعت مطالعه مى‏شود.

۹٫ حتى نوع ورق زدن نیز به صرفه‏ جویى در وقت کمک مى‏کند. ورق زدن درست آن است که با دست چپ واز گوشه بالایى صفحه صورت گیرد و چند لحظه قبل از پایان صفحه، دست براى ورق زدن آماده باشد. کسانى که با دست راست و از گوشه پایینى صفحه ورق مى‏زنند، از سرعت و تمرکز خود مى‏کاهند .
 

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0


تکنیکهای تقویت، تحول وکنترل روحیه

از تحمل و حوصله شایسته کهبه وسیله آن از ما حمایت میکنی کمال سپاس و امتنان را دارم، شما که در جستوجویموفقیت هستید میدانید که کنترل و مدیریت روحیه یکی از مهمترین اصول موفقیت است ومهمتر این که با حمایت خدای مهربان شما نیز میتوانید روحیه خود را به گونهایزیبا و شایسته مدیریت و کنترل کنید.

اکنون که تکنیکهای مدیریت دردست شما است، بخش عمدهای از موفقیت جامع خویش را به دست آورده اید. موفقیت درزندگی، اجزایی دارد که کنترل مدیریت روحیه یکی از مهمترین مؤلفه های آن است.

تکنیک اول: تسلط برمحیط
شما باید برای حفظ روحیه بانشاط و تقویت آن، بر اطراف خود مسلط باشید، اجازه ندهید چیزی یا رویدادی یا فردی برشما مسلط شود و احساسات شما را تحت تأثیر قرار دهد. همواره بر خود مسلط بوده ومدیریت احساسات را خود به دست گیرید، با قدرت از روحیه خود مراقبت و حفاظت کنید، هرچیز یا فرد یا رویدادی که قصد بر هم زدن تعادل شما را دارد، بسیار کوچکتر از آنبدانید که بتواند اراده شما را در کنترل احساساتتان شکسته و بر روحیه شما مسلطشود.

تکنیک دوم: کنترل ورودیهایذهن
ورودیهای ذهن خود را کنترلکنید، زیرا افکار و خاطرات منفی و آشفته، روحیه شما را تضعیف و تخریب خواهد کرد. بهمحض ورود افکار و خاطرات منفی، با سرعت آنها را از ذهن خارج کنید و به جای آنهابر خاطرات خوب و نشاط آور تمرکز کنید.

تکنیک سوم: تحلیل رویدادهابر اساس خوش بینی و حسن نیت به خدای مهربان
خداوند همواره از شما حمایتمیکند، زیرا شما آییننامه آفرینش را آگاهانه رعایت میکنید. شاید بعضی ازرویدادها خوشایند شما نباشد، اما خداوند در آنها منافع و دستاوردهای فراوانی قرارداده است. به یاد داشته باشید که موفقیت همیشه آن نیست که در ذهن ماست، موفقیتچهرههای دیگری هم دارد که ما با آنها آشنایی نداریم.

ای عزیز، هر رویدادی را درزندگی منشأ خیر و برکت الهی بدانید و اگر خود نیز خطا و اشتباهی کردید که سبب آنرویداد شدهاید با تضرع، توبه و درخواست از خدای مهربان ـ که آفرینش عالم به دستاوست ـ میتوانید از رویداد به ظاهر ناگوار، دستاوردهای باارزش کسب کنید، زیرا قدرتبیپایان خدای مهربان حامی کسانی است که از او درخواست کمک می کنند.


تکنیک چهارم: نابودی صفاتناپسند و زشت
این یکی دیگر از تکنیکهایی استکه به اعتقاد روانشناسان، روحیه انسان را آزاد، امیدوار و با نشاط میکنند. بایدصفاتی مانند ترس، حسد، کینه، حس انتقام جویی و... که آرامش و سلامت روحی و روانی رااز انسان سلب میکنند، از خانه وجود ما پاکسازی شوند.


تکنیک پنجم: آراستگی بهصفات پسندیده
برای تحول روحیه به سوی شادابیو امید صفاتی چون نوعدوستی، صمیمیت، همکاری و همیاری، دعا برای دیگران، گذشت،بخششو... در وجود انسان مستقر شوند. ورود این صفات زیبا روحیه انسان را سرشار ازشادمانی و ا مید خواهد کرد.


تکنیک ششم: ارتباط باخدا
هنگامی که با افکار، تصورات ورویدادهای ناگوار برخورد میکنید ارتباط با خدای مهربان، به وسیله دعا خواندن دورکعت نماز و مناجات روحیه شما را مثبت و سازنده خواهد کرد.


تکنیک هفتم: رفتارهایفیزیکی مثبت
این حالت در تحول و تغییر روحیهتأثیر سریع و قابل توجهی خواهد داشت. لبخند بر لب حتی اگر مصنوعی هم باشد، برایتغییر حالت مؤثر است و آزمایشهای پزشکی نیز این مطلب را ثابت کرده است. هرگاهاحساس کردید نیاز به تحول روحی دارید، در فضایی آزاد، قدم بزنید، به آسمان نگاهکنید و چند نفس عمیق (حداقل 5 دقیقه) بکشید، آنگاه آثار آن را خواهید دید.

ورزش تأثیر به سزایی در تغییرروحیه دارد. (در صورتی که حرکتها سریع نباشد، بلکه معتدل باشد).


تکنیک هشتم: هدفمندی وبرنامه ریزی برای ابعاد مادی و معنوی زندگی
این تکنیک به انسان انگیزه،اشتیاق و روحیه کار و تلاش میدهد، افراد بیهدف روحیه مناسبی ندارند. برای تحولروحیه، باید زندگی را هدفمند کرده و برای رسیدن به آنها برنامهریزی کنیم.


تکنیک نهم: پرسش ازچگونگی
در رویدادهای ناگوار یا مسائلیکه در زندگی پیش میآید، پرسشها را با «چگونه» آغاز کند و با «چرا» مطرح نکند،زیرا پرسشی که با «چگونه» آغاز شود روحیه را به آینده امیدوار میکند. به عنوانمثال نگوید چرا فقیر هستم؟ چرا درآمد من کم است؟ چگونه درآمدی خوب داشته باشم؟چگونه به مقامات معنوی نائل شوم؟ و... .

البته برای ارزیابی پروژههاکاربرد واژه «چرا» پسندیده است، اما برای تحلیل رویدادهای ناگوار و ناخوشایندزندگی، کاربرد این واژه مناسب نیست زیرا هرگاه شخص بگوید چرا فقیر، بیمار، و...هستم این نوع پرسش عوارض منفی به دنبال دارد که عبارتند از:فعال کردن مکانیزم شکستیاب ذهن، تقویت افکار منفی، تضعیف مثبت اندیشی و افسردگی و ناامیدی نسبت بهآینده.

پرسشی که با «چگونه» آغازمیشود، مثلا شخص بیمار میگوید: چگونه سلامتی خویش را بازیابم؟ یا شخص تهیدستیمیگوید: چگونه ثروتمند شوم؟ دستاوردهای مثبت فراوانی دارد از جمله این که:مکانیزم موفقیت جوی ذهن را فعال میکند، روحیه را با نشاط کرده و انسان را به آیندهامیدوار میکند. افکار منفی را زائل کرده و بنبستها را میگشاید.


تکنیک دهم: تمرکز
یکی از روشهایی که میتوان باآن روحیه را متحول کرد تکنیک تمرکز است. به عنوان مثال، اگر بر خاطرات خوب گذشتهتمرکز کنید به طور یقین روحیه شما تغییر خواهد کرد. این تمرکز را میتوانید بر اسماو صفات خدای مهربان که همه جا را فرا گرفته است انجام دهید به عنوان مثال، برایبیماری بر اسم شافی تمرکز کنید. برای امکانات مادی، بر اسم شریف «رزاق» و برای امورمعنوی، تمرکز بر اسمهای مبارکی چون: رب، نور، هادی، الله و... تحولات روحی را بهدنبال خواهد داشت آگاه باشید.

فقط به یاد خدا دلها آراممیگیرد. [7]

در روایات اسلامی هم تمرکز برچیزهایی که روحیه را با نشاط و شادمان میکند چون: گل، آب، دریا، رودخانه و فضایسبز توصیه شده است.


تکنیک یازدهم: استفاده ازواژگان مثبت
آنچه بر زبان جاری میکنیم،روحیه و ضمیر ناخودآگاه را برنامه ریزی میکند، واژگان مثبت بر روحیه تغییریشگفت انگیز دارند، کسی که میگوید، حال من خوب است، توانایی دارم، انشاءالله تهیهخواهم کرد، مدارج عالی علمی را طی میکنم، با حمایت خدای مهربان به زودی انجامخواهم داد و... در واقع روحیه خود را میسازد. هر کدام از باور و عبارتهای مثبتفوق ساختمان روحیه او را بنا میکنند و مصالح ساختمان روحیه هستند. سعی کنید هموارهاز عبارتها و واژگان مثبت استفاده کنید، واژگان مثبت یأس و افسردگی و زمینه هایآنها را نابود میکند، عبارتهای تأکیدی صادقانه، صمیمانه و همراه با احساسات وعواطف باشد.

در اسلام، مسلمانان از استفادهاز عبارتهای منفی منع شده اند، از این رو پیشوایان دینی فرموده اند: پیشبینی منفیدر کارها، از هر کسی که باشد، وسوسه شیطانی است.
حضرت علی(علیهالسلام) میفرماید: پیشبینی مثبت و موفقیت آمیزی داشته باشید تا موفق و کامیاب شوید. [8]

به عنوان مثال هر روز صبحبفرمایید: یقین دارم انشاء الله امروز با رویدادی زیبا و موفقیت آمیز روبه روخواهم شد.
یا این که در آغاز هر کاریبفرمایید: انشاءالله با حمایت خدای مهربان من در این کار موفق خواهم شد. هرگزپیشبینی منفی نداشته باشید.
استفاده از عبارتهای مثبتتأکیدی دستاوردهای زیادی دارد که امیدوارم در فرصتی دیگر تقدیم نمایم.


تکنیک دوازدهم: فراموشی «حوادث» ناخوشایند
آنتونی رابینز میگوید:تصاویرو رویدادهای خوشایند را همیشه در پیش رو و با تصاویر بزرگ تصور کنید، و رویدادهایناخوشایند را پشت سر گذاشته و سعی کنید آنها را بیشتر دور کنید تا جایی که به حدیکوچک شوند تادیگر به ذهن شما نیایند.[9]

یکی از مصلحتهایی که خدایمهربان فراموشی را در انسان قرار داده کاربرد فراموشی در رویدادهای ناگوار است کهیادآوری آنها روحیه انسان را آزار میدهد.

تکنیک سیزدهم: ارتباط باضمیر ناخودآگاه شخصیتهای پاک الهی و معنوی

این کار روحیه انسان را با نشاطو امیدوار میکند. فلسفه توسل به امامام معصوم (علیهم السلام)، کسب فیض، طهارت،محبت و نشاط از آن بزرگواران است. میلیونها انسان تاکنون با استفاده از این تکنیکدستاوردهای بیشماری داشته اند.


تکنیک چهاردهم: تلاوتقرآن
پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) فرمودند:هرگاه مشکلات و گرفتاریهای شما مانند شب تاریک و ظلمانی زیاد شد، بهقرآن پناه ببرید.[10]
تلاوت قرآن روحیه انسان را ازافسردگی و ناامیدی به نشاط و امیدواری تغییر میدهد.


تکنیک پانزدهم: خدمت بهمردم
یکی دیگر از تکنیکهای تحولروحیه، خدمت به مردم است. هر چه خدمات و سودرسانی انسان به مردم بیشتر شود، ازروحیهای آزادتر، سالمتر و شادمانتر بهرهمند خواهد شد.


ره نـیـک مـردان آزاده گـیـر چواستادهای دست افتاده گیر

[1] - بشر المؤمن فی وجههمخزنه فی قلبه (غرر الحکم: ج 1، ص 129).

[2] - دیل کارنگی، آیین زندگی: ص 197.

[3] - روزنامه اطلاعات: شماره 11947.

[4] - وَلاَ تَیْأَسُواْ مِنرَّوْحِ اللّهِ... (یوسف، آیه 87).

[5] - قتل القنوظ صاحبه. (غررالحکم: ج 2، ص 605).

[6] - وَعَسَى أَن تَکْرَهُواْشَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّلَّکُمْ . (بقره، آیه 216).

[7] - أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِتَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ. (رعد، آیه 28).

[8] - تفأل بالخیر تنجح. (غررالحکم: ج 2، ص 266).

[9] - آنتونی رابینز، توانبی پایان: ترجمه محمد رضا آل یاسین: ص 61ـ62.

[10] - یعقوب کلینی، اصول کافی: ج 2، ص 599.

 

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0


مدیریت زمان


توسعه مهارتهای مدیریت زمان یک مسافرت طولانی است.
این مسافرت ممکن است با این راهنما آغاز شود، اما به تمرین و ممارست بسیار و راهنمایی‌هایی که در طول راه وجود دارند، نیاز دارد.یکی از اهداف این است تا به خودتان کمک کنید تا از نحوه استفاده‌تان از زمان آگاه شوید و در نهایت هوشیارانه از زمانتان استفاده کنید.قبل از هر چیز، تمرین مدیریت زمان ما را انجام دهید.استراتژی‌های استفاده از زمان

  • طول مدت مطالعه را تعیین کنید
    آیا 50 دقیقه برای شما مناسب است؟ معمولا بعد از چه مدت مطالعه احساس خستگی می کنید؟
    بعضی از افراد به وقفه های مکرر در حین مطالعه بنا به دلایل مختلف نیاز دارند.
    دروس مشکل تر هم به وقفه های مکرر بیشتری احتیاج دارند.
    ببینید بهترین طول مدت مطالعه برای شما چقدر است و در برنامه‌ریزی به آن توجه کنید.
  • به طور هفتگی برنامه‌های بلندمدت خود را بازبینی کنید.
  • تکالیف خود را اولویت بندی کنید.
    موقع مطالعه، عادت کنید تا همیشه از مشکل ترین درس یا تکلیف شروع کنید.
  • حتی‌الامکان مکان مطالعه عاری از عوامل حواس‌پرتی برای خود انتخاب و یا ایجاد کنید.
    برای بیشترین تمرکز
  • از "زمانهای مرده" استفاده کنید.
    در مورد استفاده از زمان هنگام قدم زدن، رانندگی کردن و ... برای مطالعه فکر کنید.
  • قبل از شروع کلاس مطالب درس را مرور کنید.
  • بلافاصله بعد از کلاس محورهای صحبت استاد را مرور کنید.
    (احتمال فراموشی در صورت مرور نکردن بیشتر از 24 ساعت بسیار زیاد است)

محاسبه کننده تکالیف دانشگاه مینسوتا را ببینید.ضوابط و معیارهایی برای برنامه‌ریزی خود در نظر بگیرید که نیازهای درسی و غیردرسی شما را پوشش دهد.اصول کمکی موثر در برنامه‌ریزی:

  • تهیه لیست کارهایی که می‌خواهید انجام دهید (To Do list)
    کارهایی که می خواهید انجام دهید را بنویسید و بعد تصمیم بگیرید که در آن لحظه چه کاری را می خواهید انجام دهید و چه کارهایی را به تعویق بیندازید.
  • برنامه‌ریزی روزانه/هفتگی
    قرارهای ملاقات، کلاسها و جلسات را به ترتیب زمان وقوع بنویسید.
    قبل از اینکه به خواب بروید مطمئن شوید که برای روز بعد آماده اید و وقتی که بیدار می شوید ببینید چه کارهایی را در پیش دارید.
  • برنامه‌ریزی بلندمدت
    از یک جدول ماهانه استفاده کنید تا برنامه‌ریزی روزانه برای شما آسان شود.
 

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0

اجتناب از تنبلی و به تعویق انداختن کارها

تنبلی شما برای یک پروژه است؟ یا به یک عادت تبدیل شده است؟برای مقابله با تنبلی و طفره رفتن:از یک پروژه آسان شروع کنید،
به این سوالات پایه پاسخ دهید،
همچنان که به سوالات جواب می دهید، پاسخ ها را پیش روی خود نگه دارید:
می خواهید چه کار کنید؟


  • هدف نهایی چیست؟ نتیجه چه خواهد بود؟
    می تواند واضح یا مبهم باشد.
  • گام های اصلی برای رسیدن به هدف چیست؟
    خیلی وارد جزئیات نشوید و گسترده بیاندیشید.
  • تا کنون چه کرده اید؟
    به یاد داشته باشید که شما قسمتی از این مسیر هستید، حتی اگر از طریق تفکر باشد.
    طولانی ترین سفر با نخستین قدم آغاز می شود.

چرا می خواهید این کار را بکنید؟


  • بزرگ ترین انگیزه تان چیست؟
    اگر انگیزه منفی دارید، ذهنتان را مشغول نسازید.
    این یک شروع صادقانه و خوب است.
    با این همه، اگر انگیزه تان منفیست، دوباره بکوشید و آن را به گونه مثبتی بیان کنید.
  • چه نتایج مثبت دیگری از رسیدن به این هدف حاصل می شوند؟
    تعیین این نتایج، سودهایی را که ممکن است از آن ها اجتناب کنید،
    آشکار می سازد. به آینده ای بهتر بیاندیشید!

به هرچه در مسیرتان قرار می گیرد، توجه کنید.


  • چه چیزی با قدرت شما قابل تغییر است؟
  • به چه منایعی خارج از وجود خودتان نیاز دارید؟
    منابع فقط مثل پول یا ابزار، فیزیکی نیستند و شامل زمان،
    افراد/استادها/افراد بزرگ تر، و حتی گرایش ها و رفتارها نیز هستند.)
  • اگر پیشرفت نکنید چه اتفاقی می افتد؟
    بد نیست کمی خودتان را بترسانید!

برنامه های خود را گسترش دهید؛ موارد زیر را لیست کنید:


  • گام های اصلی و واقع گرایانه
    یک پروژه زمانی که در مراحل مختلف ساخته شود، آسان تر است.
    با گام های کوچک شروع کنید.
    همچنان که پیش می روید، جزئیات و پیچیدگی ها را نیز بیافزایید.
  • هر یک از این مراحل چقدر زمان می برد؟
    یک برنامه زمان بندی به شما کمک می کند تا روند پیشرفتتان را مشاهده کنید.
    در مسیری که قرار است طی کنید، ایستگاه هایی هم وجود دارند، پس روحیه تان را تقویت کنید.
  • چه موقعی از روز، هفته، و ... را به کار اختصاص می دهید؟
    این به شما کمک می کند تا یک عادت کاری جدید را به خود بیاموزید.
    یک محیط کاری خوب بسازید و
    از حواس پرتی ها دوری کنید
    (لذت بردن از یک کاری وقتی که از عوامل حواس پرتی به دور باشید، بسیار آسان تر است.)
  • پاداش هایی که در هر ایستگاه خواهید داشت
    و نیز چیزهایی که قرار است در هر ایستگاه از آن ها بپرهیزید.
  • زمان لازم برای مرور
    یک دوست مورد اعتماد بزرگتر یا خبره تراز خودتان بیابید
    تا به انگیزش و نظارت بر پیشرفتتان کمک کند.

موارد زیر را قبول کنید:


  • آغازهای اشتباه و خطاها را به عنوان یادگیری تجارب بپذیرید.
    آن ها می توانند خیلی مهم تر از موفقیت باشند.
    و به «تجربه» معنی می دهند.
  • حواس پرتی ها و تنبلی ها
    وجود آن ها را انکار نکنید ولی از وسوسه شدن و امتحان آن ها بپرهیزید.
  • احساسات
    وقتی کارها خوب پیش نمی روند، ناامیدیتان زا اقرار کنید.
    بپذیرید که مشکلی داشتید ولی کاری برای آن انجام دهید.
  • تخیلات
    خودتان را در موفقیت و کامیابی ببینید.

و نهایتاً: اگر تنبلی برایتان یک عادت است، آن را ترک کنید.
روی کارها و پروژه هایی که سررسیدشان نزدیک است، متمرکز شوید و از آن جا شروع کنید.
 

zahra

مدیر ارشد
2013-09-24
3,072
2,573
0
روش خلاصه نویسی و نکته برداری به قلم رتبه 5 کنکور ارشد


شاید در مورد خلاصه‌نویسی تاکنون زیاد شنیده باشید و احتمالاً خیلی‌ها در مورد فواید آن برایتان گفته‌اند. اگر به فواید آن ایمان دارید که چندان نیازی به مطالعه‌ی این مقاله نیست؛ در غیر این صورت با اطمینان کامل به شما می‌گویم که یکی از مهم‌ترین اصول مطالعه‌ی درسی، همین خلاصه‌نویسی و نکته‌برداری است که در سال گذشته به من خیلی کمک کرد.
من هم در اوایل سال گذشته اهمیت آن را درک نمی‌کردم و گاهی خلاصه‌هایم ناقص می‌ماند اما هر چه به پایان سال نزدیک‌تر می‌شدم، ضمن کامل کردن آن‌ها واقعا نقش بسزایی در کسب این رتبه برای من پیدا کرد.
شاید این کار برای خیلی از شما سخت، ناممکن و تا حدی وقت‌گیر و غیرمنطقی به‌نظر بیاید؛ اما بدانید اگر یک‌بار وقت زیادی بگذارید و مبحثی را مطالعه و خلاصه‌برداری کنید، دفعه‌های بعد لازم نیست بار دیگر کل مطلب را بخوانید؛ بلکه می‌توانید فقط با نگاه کردن به خلاصه،‌ کل آن مطلب را یادآوری کنید. مطمئن باشید بعد از عید و هر چه به کنکور نزدیک‌تر شویم، اگر خلاصه‌نویسی نکرده باشید، قطعا افسوس خواهید خورد و شاید آن وقت کمی دیر باشد؛ پس از همین الان به حرفم گوش کنید و مطمئن باشید
پشیمان نخواهید شد و بعداً کلی از من تشکر خواهید کرد!!!

فقط به چند نکته‌ی کلی توجه داشته باشید:


الف) وقتی برای بار اول مطلبی را مطالعه می‌کنید، حتما زیر مطالب مهم خط بکشید و یا highlight کنید؛ این کار باعث می‌شود مطالب، بیشتر در ذهنتان جای بگیرد، در مرتبه‌ی بعدی مطالعه اگر نکته‌ای را از قلم انداخته‌اید،‌ مجدد زیر آن را هم خط بکشید و به نکته‌هایی که دفعه‌های قبل زیر آن‌ها خط کشیده‌اید توجه بیشتری بکنید.

نکته‌ی اول: لازم نیست زیر کل مطالب کتاب خط بکشید، بلکه فقط نکته‌های مهم و کلمه‌های کلیدی برای ما مهم هستند؛ کلمه‌هایی که با دیدن آن‌ها می‌توانید سایر مطالب را هم یادآوری کنید؛ پس لازم است دفعه‌ی اول خیلی عمیق مطالعه کنید تا بتوانید این توانایی را پیدا کنید.

نکته‌ی دوم: بهتر است چند دورِ مختلف زیر نکته‌های مهم علامت‌گذاری کنید؛ مثلا آن‌هایی که خیلی مهم‌اند را highlight کنید، آن‌هایی را که اهمیت کم‌تری دارند، دورشان خط بکشید و همین‌طور الی‌آخر...

ب) در مرتبه‌ی دوم (یا سوم) مطالعه، شروع به خلاصه‌برداری از مطالب کنید. این خلاصه‌ها به شما کمک می‌کند مطلب را بهتر بفهمید و سریعتر آن‌ها را یادآوری کنید، راحتتر مرور کنید و در حین مطالعه تمرکز بیشتری داشته باشید، مطمئن باشید اهمیت آن را به‌ زودی درک خواهید کرد؛ پس آن را بسیار جدی بگیرید. خواندن یک درس فقط نیمی از یادگیری است و برای نیم دیگر آن نیاز به تکرار و تمرین دارید. (خلاصه‌نویسی و نکته‌برداری یکی از اصول بسیار مفید و موثر در تکرار و مرور می‌باشند.) حجم بالای مطالب به شما اجازه نمی‌دهد تا بتوانید تمام آن‌ها را به‌طور کامل مطالعه کنید و قطعا وقت کم می‌آورید؛ مخصوصا در آزمون‌های جامع که اگر خلاصه نداشته باشید قطعا دچار سردرگمی خواهید شد؛ پس از همین امروز شروع کنید.

در حین خلاصه‌نویسی به نکته‌های زیر توجه کنید:




  • خلاصه‌تان نباید آن‌ قدر زیاد باشد که تفاوت چندانی با کتاب و جزوه نداشته باشد. زیاده‌روی نکنید و کوتاه و مختصر بنویسید. کلمه‌هایی را بنویسید که با خواندن آن‌ها بتوانید یک خط یا حتی یک پاراگراف را مرور و یادآوری کنید.
  • خلاصه را از زبان خودتان بنویسید به‌نحوی که هر بار آن را دیدید تقریبا تمام مطالب مرور شود؛ اما به این دلیل گفتم که بعد از مرتبه‌ی دوم (یا سوم) مطالعه شروع به خلاصه‌برداری کنید چون این کار عملاً باعث شود راحتتر نکته‌های مهم و کلیدی را تشخیص داده و در خلاصه‌ی خود بیاورید. خلاصه لازم نیست کاملِ کامل باشد؛‌ اما باید به‌گونه‌ای باشد که خودِ شما با دیدن آن بتوانید اکثر مطالب را یادآوری کنید.
  • مطالبی را یادداشت کنید که مهم بوده و امکان فراموشی آن‌ها زیاد باشد، هم‌چنین در نوشتن خلاصه، آن‌چه را فهمیده‌اید بیاورید نه عیناً عبارت کتاب را.
  • مهم‌ترین نکته این که " اگر خلاصه را با شرایطی که بالا توضیح دادم نوشتید، کاملاً به آن اعتماد داشته باشید و وسواس زیادی به خرج ندهید. "
 

درباره ما

  • خوش آمدید ؛ یه حسِ خوب یک انجمن است که شما می توانید در آن عضو شده از امکانات آن استفاده کرده و دوستان جدید پیدا کنید. این مجموعه دارای نظارت 24 ساعته بوده تا محیطی سالم را برای کاربران خود فراهم آورد،از کاربران انتظار می رود که با رعایت قوانین ما را برای رسیدن به این هدف یاری کنند.
    از طرف مدیر وب سایت:
    "همواره آرزو دارم که هربازدید کننده ای بعد از ورود به انجمن، با یه حسِ خوب اینجارو ترک کنه!"

منوی کاربر