آیین زرتشت در فارس

روشنک m

مدیر تالار اسرار خانه داری
2013-12-01
1,103
1,110
0
[h=2]آیین زرتشت در فارس[/h]
یاقوت جغرافیانویس سده سیزدهم میلادی نوشته است که فارس در روزگار عباسیان به پنج استان یا ناحیه تقسیم شده بود که هر یک چند رستاق داشت. هر رستاقی به چند طسوج و هر طسوج به چند دهستان تقسیم می شد. این مطلب سازمان کشوری ساسانی و شبکه ی آتشگاهها و نیز تقسیمات سیاسی را روشن می سازد. از منابع اسلامی چنین بر می آید که استخر در فارس که یکی از دو کانون آیین زرتشتی در ایران ساسانی (کانون دیگرش درشیز آذربایجان) بود در روزگار اسلام نیز همچنان شکوفان ماند. اندک اندک شبکه ی آتشگاها با کم شدن زرتشتیان رو به کاستی نهاد. با این همه بیشتر مردم فارس تا قرن دهم میلادی همچنان به آیین زرتشت وفادار ماندند و پس از آن تا روزگار کشور گشایی سلجوقیان در سده ی یازدهم باز گروه انبوهی زرتشتی در فارس می زیستند.
شرح جالبی از پیکار میان مسلمانان و زرتشتیان در شهر کازرون در زمان ابواسحق ابراهیم بن شهریار الکازرونی که بنیانگذار یکی از فرقه های متصوفان است و در سال 1034 م . در گذشته در دست داریم. بسیاری از زرتشتیان به راهنمایی این شیخ به اسلام گرویدند ولی از این کتاب(فردوس المرشدیه) و نیز کتابهای دیگر اسلامی چنین بر می آید که موقعیت زرتشتیان همچنان استوار بوده است. عامل کازرون در روزگار آل بویه که از آنجا بر سراسر فارس فرمان می راند زرتشتی بود و خورشید نام داشت. وی در دیده ی فرمانروای بویهی شیراز چنان پایگاه بلندی داشت که این شاهزاده بویهی فرمان داد تا شیخ کازرونی نزد او برود و سرزنشهای او را به سبب آشوبی که برای مسلمان کردن مردم برپا کرده بود بشنود.
 

روشنک m

مدیر تالار اسرار خانه داری
2013-12-01
1,103
1,110
0
مسلمانان و زرتشتیان دو گروه عمده ی فارسی بودند و مسیحیان و یهود بسیار اندک بودند. در میان مسلمانان گروهی شیعه و گروهی صوفی و سنی بودند. اما زرتشتیان گویا نسبتا پا برجا و وابسته به یک مرکز بودند. فعالیت بزرگ زرتشتیان چنانکه در منابع مختلف آمده است پیکار بر سر فرقه های نو و جنبشهای کفر آمیز نبود(گو اینکه این گونه امور هم پیش می آمد) بلکه یک رنسانس روشنفکری بود که در سده های نهم و آغاز دهم در آیین زرتشتی پدید آمده بود. چه چیزی موجب شد که اندکی پیش از آنکه آیین زرتشت به تندی رو به کاستی گذارد و مهاجرت به سوی هند یا گرایش به اسلام روی نماید جنبش در نوشتن مطالب دینی پدید آمد؟
در هنگامی که کتابهای پهلوی ذینکرد و بندهشن و بسیاری کتابهای دیگر نوشته می شد هیچ پاسخی برای علت پدید آمدن رنسانس دینی زرتشتی وجود نداشت. ولی می توان گمان برد که نخست این نوشته ها از مقتضیات زمان بود و حتی زمان انگیزه ای برای این گونه نوشته ها فراهم می کرد. معتزله یا روشن بینان اسلامی که بسیاری ازیشان ایرانی بودند محیطی پدید آورده بودند که در آن جدل و پرداختن به فلسفه و مسائل الهی بسیار رایج بود. درین روزگار کوشش مسلمانان در نوشتن و خواندن مطالب اسلامی فراوان بود و علاقه ای به بررسی دینهای دیگر در همگان پیدا شده بود. دوم آنکه زرتشتیان نیروی خود را از دست میدادند و دست از دفاع نظامی در برابر اسلام یا عرب برداشته و به دفاع فکری پرداخته بودند. این را می توان در نوشته های پرجدل و احتجاج آمیز این دوران همچون shkand Gumanik vicar یادینکر دید. و نیز می توان گمان برد که جامعه زرتشتی راهی پیش گرفت که در کنار راه جامعه اسلامی به سوی اندیشه های
آزادی معتزله و سپس واکنش سنی حنبلی و اندیشه های قشری اشعریه (که در 936م.در گذشت) بود. اما اثبات این امر دشوار می نماید. شک نیست که پس از جنبش نوشتن مطلبهای دینی در سده ی نهم میلادی یک جنبش خشک دینی در میان زرتشتیان پدیدار شد. سوم آنکه چنین می نماید که دستگاه روحانی زرتشتی حتی به روزگار ساسانیان بیشتر بر گفتارهای شفاهی برای القای دین تکیه داشت تا بر نوشته واکنون نیاز به نوشتن مطالب بسیار فزونی گرفته بود.
 

درباره ما

  • خوش آمدید ؛ یه حسِ خوب یک انجمن است که شما می توانید در آن عضو شده از امکانات آن استفاده کرده و دوستان جدید پیدا کنید. این مجموعه دارای نظارت 24 ساعته بوده تا محیطی سالم را برای کاربران خود فراهم آورد،از کاربران انتظار می رود که با رعایت قوانین ما را برای رسیدن به این هدف یاری کنند.
    از طرف مدیر وب سایت:
    "همواره آرزو دارم که هربازدید کننده ای بعد از ورود به انجمن، با یه حسِ خوب اینجارو ترک کنه!"

منوی کاربر