«بسم الله الرحمن الرحیم»
1- نماز و ياد خدا و رسيدن به آرامش
مى فرمايد: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري» (طه/14) نماز بخوان براى اينكه ياد من باشى. و ياد خدا هم مايۀ آرامش است؛ «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/28).و آرامش باعث رسيدن به رضايت الهی است که می فرمايد: «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً» (فجر/28-27) ، تو اى روح آراميافته! به سوى پروردگارت بازگرد در حالى كه هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است.تنها مشكلى كه دنياى علم وصنعت امروز آن را حل نكرده، مشكل آرامش روحى است. هر روز آمار بيمارىهاى روانى، و مصرف قرص اعصاب زياد مىشود. هيچ چيز به انسان آرامش نمىدهد جز ياد خدا و ايمان و انس و عشق و توكّل به او.آرى نماز ياد خداست و فقط با ياد خدا دلها آرامش مىيابد.افرادى را مىشناسيم كه داراى قدرت، مال و علم هستند، امّا آرامش لازم را ندارند. در مقابل، افرادى تهيدست هستند كه به خاطر ايمان به سرچشمه هستى داراى قلبى آرامند، ديد و بينش و اعتقاد خاصّى دارند كه حوادث تلخ و شيرين را مىپذيرند و براى آنها تحليل منطقى دارند.آرى با ياد خداوند دلها آرام مىگيرد و بهترين ياد خدا همان نماز است، كمبود امروز بشر علم و تخصصّ نيست، بلكه دل آرام است. نه فرعونها و ابرقدرتها دل آرام دارند، نه قارونها، و نه ابولهبها، و نه منافقان چند چهره.تنها رهبرى را كه ما در زمان خودمان داراى دلآرام ديديم، حضرت امام خمينى قدس سره بود كه روز 12 بهمن 57 وقتى در هواپيما نشست تا به ايران بيايد، خبرنگار از او پرسيد چه احساسى داريد؟ فرمود: هيچ.با اينكه هنوز نظام شاهنشاهى سرِ پا بود و احتمال سرنگونى هواپيما داده مىشد.در وصيّت نامه خود نيز نوشت من با قلبى آرام به سوى خدا مىروم. اين دل آرام از زور و پول و مقام نيست، از پيوند با خداست كه بهترين نوع آن نماز است.- پيامبر (ص) و رهايی از فشارها؛هر زمان بر پيامبر (ص) فشار ميآمد مي فرمود: «أَرِحْنَا يَا بِلَال»، ای بلال! راحتم کن. (بحارالانوار/ج79/ص193) . کنايه از اينکه اذان بگو تا مشغول نماز شويم. ولی بعضی از ما نماز که ميخوانيم ميگوئيم: راحت شديم. ما از نماز راحت می شويم و پيامبر (ص) با نماز، از مشکلات راحت ميشد. يعني: وقتي می گوئيم: «الله اکبر»، او بزرگ است، بزرگتر از همه غصهها و دنيا و پولها و پستها و مقامها و نوشتنيها و گفتنيها و فکر کردنيها است. عايشه ميگويد: پيامبر (ص) با ما حرف ميزد، ولی زمانی که صداي اذان را ميشنيد، انگار که من زنش نبوده، 180 درجه عوض شده و به نماز متوجه می شد. و به قدري به نماز ايستاد که پاهايش ورم کرده، آيه نازل شد؛ «مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى»، (طه/2) من قرآن را نفرستادم که تو اينطور عبادت کرده و خود را به زحمت بياندازی.
2- نماز و نظم
پيامبر (ص) اهتمام داشت که صفها در نماز، بايد منظم باشد. اذان و نماز در پنج وقت، نشانۀ نظم در امور است.
3- نماز و نظافت و بهداشت و لباس
قرآن می فرمايد: «يا ايّها الّذين آمنوا اذا قُمتم الى الصلوة فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الى المَرافق وامسحوا برؤسكم و ارجلكم الى الكعبين ...ما يريد اللّه ليجعل عليكم من حَرج ولكن يريد ليُطهّركم و ليتمّ نعمته عليكم لعلّكم تشكرون» «مائده، 6»اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هنگامى كه به نماز مىايستيد، صورت و دستها را تا آرنج بشوييد! و سر و پاها را تا مفصل [برآمدگى پشت پا] مسح كنيد! و اگر جنب باشيد، خود را بشوييد (و غسل كنيد)! و اگر بيمار يا مسافر باشيد، يا يكى از شما از محل پستى آمده [قضاى حاجت كرده]، يا با آنان تماس گرفته (و آميزش جنسى كردهايد)، و آب (براى غسل يا وضو) نيابيد، با خاك پاكى تيمم كنيد! و از آن، بر صورت [پيشانى] و دستها بكشيد! خداوند نمىخواهد مشكلى براى شما ايجاد كند بلكه مىخواهد شما را پاك سازد و نعمتش را بر شما تمام نمايد شايد شكر او را بجا آوريد!قرآن براى وضو وغسل وتيممّ آثارى را بيان كرده است؛الف):- «ليطهّركم» تا شما را پاك كند.ب): - «ليتمّ نعمته عليكم» تا خداوند نعمتش را بر شما تمام كند.ج): - لعلّكم تشكرون تا شما شكرگزار شويد.د): - «واللَّه يحب المطهّرين» «توبه 108» خداوند پاكان را دوست دارد.اگر پاكى ظاهرى اين همه آثار دارد، پاكى دل از نفاق، ريا، شرك، شك، بخل، حرص وساير آفات چه آثارى خواهد داشت.پاكى معنوى به قدرى ارزش دارد كه خداوند از كسانى كه دوست دارند پاك باشند ستايش كرده و مىفرمايد در مسجدى نماز بخوانيد كه در آن مردانى هستند كه دوست دارند پاك باشند.«فيه رجال يحبّون ان يتطهروا» «توبه 108».حضرت (ص) عطر مصرف نموده و بهترين لباس را ميپوشيد، پولِ عطر پيامبر (ص) بيش از هزينه های ديگرش بود. حضرت (ص) نماز را اين چنين تشبيه فرمود: که انسان، روزي پنج مرتبه خود را در چشمه ای با آب بشويد، يعنی: آلودگي نميماند، روزي پنج بار نماز خواندن هم، عيبها را برطرف ميکند. قرآن هم مىفرمايد: «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ» (هود/114)، خوبی ها بدی ها را از بين می برد.اوّلين واجب هر مسلمان به هنگام صبح و برخاستن از خواب، وضو گرفتن و شستن دست و صورت است و اين عمل كه در طول روز براى هر نماز تكرار مىشود، مايه نظافت و شادابى نمازگزار مىگردد.نمازگزار بايد لباس و بدنش پاك باشد، اگر ذرّهاى آلودگى و نجاست به بدن يا لباس او باشد، نمازش باطل است. (غير از بعضى موارد استثنايى)نمازگزارى كه مىداند هر ركعت نماز با مسواك، برابر با هفتاد ركعت است مسواك را ترك نمىكند.نمازگزارى كه مىداند با حال جنابت نمازش باطل است، به فكر غسل مىافتد و غسل او را به فكر ساختن حمّام مىاندازد و وجود حمام رابطه او را با شستشو زياد مىكند.قرآن مىفرمايد: «المال والبنون زينة الحياة الدنيا» « كهف، 46»، مال وفرزند زينت دنياست. در جاى ديگر مىفرمايد: «خذوا زينتكم عندكلّ مسجد» « اعراف، 31»، هرگاه به مسجد مىرويد با خودتان زينت هم ببريد.از جمع اين دو آيه مىفهميم كه هم فرزندان خود را با مسجد آشنا كنيم و هم مقدارى پول همراه خود ببريم تا اگر فقيرى تقاضا كرد، كمكش كنيم. البتّه پوشيدن لباس تميز، استعمال بوى خوش و داشتن وقار و آرامش و انتخاب امام جماعت لايق نيز مىتوانند مصداق زينت باشندامام سجاد (ع) لباس شيكي پوشيده بود، يکی گفت: عروسی ميروي؟، فرمود: من به ملاقات و سخن گفتن با کسی که مي روم که همۀ عروسها را خلق كرده است.چرا بيشتر بچهها به مادرشان ميگويند: برويم عروسي، ؟، براي اينکه هر وقت مادر، به عروسي ميرود، با نظافت و زينت خاصی است، لذا سفارش داريم به مسجد، شيک و با بهترين لباس برويد، و بهترين عطر را بزنيد و زن هم از بهترين لباس و طلاهايش استفاده کند، چون زيبايي جاذبه دارد.در روايات اسلامى مىخوانيم كه امامان ما براى نماز لباس مخصوص داشتند، لباس شرفيابى به حضور خداوند، بخصوص نماز عيد و جمعه را با لباس مخصوص برگزار مىكردند. در نماز باران سفارش شده كه امام جماعت لباس خود را وارونه بپوشد تا نشانه تذلّل وخشوع بيشترى باشد.اين دستورها نشان مىدهد كه نماز يك سرى آداب و تشريفات مخصوص به خود دارد. نماز يك پرواز معنوى است كه بدون آمادگىهاى همه جانبه امكان ندارد، تمام آداب وشرايط و احكام نماز را مىتوان نشانه اهميّت آن دانست وآن را به يك آداب رسمى همراه با تشريفات ويژه تشبيه كرد.امام رضا عليه السلام لباسى را كه در آن يك ميليون ركعت نماز خوانده بودند به «دعبل» شاعر انقلابى كه بيست سال فرارى دستگاه بنىعباس بود ودر سن حدود 90 سالگى بعد از نماز صبح شهيد شد، جايزه دادند ومردم شهرستان قم براى خريدا آن لباس پولها دادند، ولى دعبل آن را نفروخت.
4- تأثير و قدرت نماز در زندگي فردي و اجتماعي
قرآن می فرمايد: «ربّنا ليقيموا الصلوة فاجعل افئدة من الناس تهوى اليهم» « ابراهيم، 37»، حضرت ابراهيم مىگويد: پروردگارا! ذريّهام را در اين منطقه كوهستانى و بىآب و گياه سكونت دادهام براى نماز، پس قلوب مردم را به سوى آنها سوق بده.آرى كسانى كه براى اقامه نماز به هر سوى و ديارى هجرت كرده و از هر گونه سختى استقبال مىكنند، خداوند شكور از زحمات آنان تشكّر مىكند ودلهاى مردم را بهسوى آنها گرايش مىدهد. امّا كسانى كه براى اقامه نماز حركتى نمىكنند حتّى اگر از نسل ابراهيم باشند، سزاوار جلب قلوب مردم نيستند.آدمي که خدا دارد، همه چيز دارد. پيامبر (ص) خدا داشت و هيچ نداشت، کفار مکه هم، همه چيز داشتند. به هنگام هجرت به مدينه در بين راه و در غار، هيچ نداشت ولي خدا داشت، مشرکين مجهز و مسلح بودند، ولي خدا پيامبرش را با تار عنکبوت حفظ فرمود. يوسف (ع)، را در چاه انداختند، هيچ نداشت، ولي خدا را داشت. شاه، طاغوت ايران، آمريکا، اروپا، اسلحه، قواي مسلح، پول، نفت و دلار داشت ولی خدا را نداشت، امام خميني (ره) خدا داشت و به ظاهر، هيچ نداشت. در انقلاب اسلامی، سالها، آمريکا عليه ايران توطئه کرد، کاري بود که نکند؟، از زدن هواپيماها، کشتي ها، بمباران شيميايي و...، حال خودش يا با واسطه، يا با تشويق ديگران، آيا الآن، در دنيا، ايران عزيزتر است يا رئيس جمهور آمريکا؟، رئيس جمهور ما در هر کشوري ميرود چه عزتي دارد، رئيس جمهور آمريکا هر کجا ميرود موج مخالفت با او راه ميافتد.* خاطرهگويند: يکي عاشق دختر شاه شده، چون فقير بود، به آرزوی خود نمی رسيد، ديگری که فردی مؤمن و دلباختۀ به خداوند بود به او پيشنهاد کرد که اگر می خواهی به آرزوی خود برسی، برو در فلان غار و مشغول نماز شو، شاه، گاهي براي تفريح به صحرا می آيد، به او ميگويم: جواني در اين غار عبادت ميکند، به عنوان ملاقات با تو او را ميآورم تو خواسته ات را به او بگو، او هم، چون عاشق بود، رفت به داخل غار و مشغول عبادت شد، مدتها گذشت روزی شاه برای گردش به صحرا آمد، همراه او به بهانۀ ديدن آن جوان، شاه را به درب غار آورد، ولی جوان به او اعتنايی نکرده و نمازش را ادامه می داد، شاه هم از اين ماجرا ناراحت شده و رفت، بعد کارگردان اين ماجرا که شاه را همراهی می کرد آمد و علت اين برخورد را سؤال کرد، جوان گفت: من نماز ميخواندم به عشق اينکه شاه بيايد، بلکه دخترش را به من بدهد، اما وقتي ديدم نماز قلابي است که می تواند، شاه را به درب غار بکشد، پس چرا نماز حقيقي و واقعی را نخوانم؟، از آن وقت تصميم گرفتم که حقيقتاً بروم سراغ خدايی که خالق همۀ زيبايی ها است. يعني: ما با نماز پلاستيکي و ايمان ضعيفي که به سمت خدا رفتيم، اين رقم عزيز شديم، حالا اگر واقعاً به سمت خدا برويم چه می شود؟. بله! مادرها، پدرها، توجه داشته باشند که تمام مفاسد وقتي به سراغ انسان می آيد که از خدا جدا شود.
5- نماز، کارخانه انسان سازي
نماز، کارخانۀ انسان سازي است. مثال؛ بچهاي که شيرِ مادر ميخورد، به همۀ ويتامينها نياز دارد که خدا مهربان مهۀ آنها را در شير مادر جاسازي فرموده است، مثلاً: اگر بدن قند، چربي، آب، کلسيم، فسفر و...می خواهد، شير مادر، غذاي کامل است. به همين شکل خداوند آنچه در زندگی نياز دارد و برای انسان ارزش است، به نوعی با نماز مربوط فرموده است.
6 – نماز و تشکر از نعمت ها
خداوند به پيامبر (ص) مىفرمايد: «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ» (كوثر/2-1)، من به تو خير كثير (فاطمۀ زهرا را) دادهام پس به شکرانۀ آن اقامۀ نماز كن. مثلاً می فرمايد: «فَلْيَعْبُدُوا...»، عبادت کنيد. چرا؟، چون؛ «أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ»، (قريش/4)همان كس كه آنها را از گرسنگى نجات داد و از ترس و ناامنى ايمن ساخت.خداوند نان و روزی می دهد. يکي از معاونان رئيس جمهور ميگفت: حساب کرده ام که يک لقمه ناني که ما ميخوريم، 269 گروه،واسطه بوده و کار ميکنند، ولی ما دو گروه آنها( کشاورز و نانوا) را بيشتر نمی بينيم.در آيۀ ديگر می فرمايد: «وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ»، عبادت کنيد پروردگارتان را، چرا؟؛ «الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ»، (بقره/21)، آنکه شما را آفريد. پس نماز تشکر از خداوند است.قرآن مي فرمايد: ابر و باد و مه و خورشيد، هستي، براي بشر است. «خَلَقَ لَكُمْ» (بقره/29) «سَخَّرَ لَكُمْ»، «مَتَاعًا لَكُمْ»، و بشر براي عبادت است.
7- نماز و رشد و انس و قرب
در بارۀ نماز رشد مي فرمايد: «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنْ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ»، (عنكبوت/45)، كه نماز (انسان را) از زشتيها و گناه بازمىدارد.يعني: نماز دست ما را ميگيرد و به بالا، از ماديات به معنويات، از محدود به بينهايت. از مخلوق به سمت خالق برده و رشد ميدهد. و در بارۀ نمازِ انس می فرمايد: «أَقِمْ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي »، (طه/14)، نماز را برای ياد من (و گفتگوی با من،) بپا دار. و در بارۀ نمازِ قرب، خدا به پيامبر (ص) مي فرمايد: راهش سجده است. آيۀ آخر سورۀ علق که سجدۀ واجبه هم دارد. پس هرچه سجده بيشتر باشد، قرب به خدا هم بيشتر می شود.* لطيفهگويند: يکي سرِ ديوارِ خشتی و گِلی نشسته بود، تشنهاش شد، شروع کرد، با ناخن هايش به خراشيدن ديوار، کم کم پايين می آمد و ميگفت: ميتراشم تا به آب برسم. لذا ما هم هرچه به خدا بيشتر تواضع داشته، بيشتر به معنويات خواهيم رسيد. مثال اين چند نوع نمازی که گفتيم، مثالِ فردی است که وقتی کودک و کوچک است، برای احترام به پدر، مي گوئيم: بابا خوب است، چون براي تو دوچرخه و پفک نمکي و بستني خريده، تو را پارک برده و کيف و کفش خريده است، اين درس کلاس اول است که بگوئيم: خدا نان و آب داده است؛ «أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» (قريش/4). اما به جوان ميگوييم: اگر سايه بابا و مادر بالاي سرت نباشد، افراد بد به شما نگاه ناروا می کنند، اين براي شما مايۀ عزت است. می گوئيم: «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنْ...»، نماز، تو را از فحشاء و منکر بازمي دارد. يعني: همين که لباس سفيد بپوشيم، خود، ديگر روي زمين آلوده نمينشينيم. در بارۀ قرب، خداوند به پيامبر (ص) مي فرمايد: «قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى» (نجم/9)، (تو را می برم به) تا آنكه فاصله او (با پيامبر) به اندازه فاصله دو كمان يا كمتر بود.
8- نماز و هم رنگي با هستي
نماز همرنگ شدن انسان با هستي است. قرآن مي فرمايد: «كُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ»، (بقره/116)، همه هستي در حال قنوت و تواضع هستند. و «سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ»، (حديد/1)، «يُسَبِّحُ لِلَّهِ......» (جمعه/1)، «سَبَّحَ» ماضي و «يسَبِّحُ» مضارع است، يعني: در گذشته و در آينده تمام موجودات هستي تسبيح ميگويند. مولوی هم از زبان مخلوقات الهی می گويد:
ما سميعيم و بصيريم و هشيم با شما نامحرمان ما خامُشيم
در بارۀ آثار و فوائد حضور در مسجد و نماز جماعت روايت داريم که می فرمايد:«مَنْ أَدَامَ الِاخْتِلَافَ إِلَى الْمَسْجِدِ أَصَابَ إِحْدَى ثَمَانٍ آيَةً مُحْكَمَةً وَ أَخاً مُسْتَفَاداً وَ عِلْماً مُسْتَطْرَفاً وَ رَحْمَةً مُنْتَظَرَةً وَ كَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَى الْهُدَى أَوْ تَرُدُّهُ عَنْ رَدًى وَ تَرْكَ الذُّنُوبِ حَيَاءً أَوْ خَشْيَة» (بحارالانوار/ج75/ص108).«وَ عِلْماً مُسْتَطْرَفاً»، يعني: علم و آگاهی جديد و تازه. پس امام جماعت با مطالعه بايد هميشه برای مردم مطلب جديد و تازه داشته و از حرفهای تکراری پرهيز کند.
10- نماز و صلاح و رستگاری
قرآن مىفرمايد «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى»، (اعلى/15-14). يعنى: اهل نماز رستگار هستند.
11- نماز و امداد الهی
می فرمايد: «وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» (بقره/45) از صبر (و استقامت) و نماز، كمك بگيريد!يعنی: نجات بخش شما در گرفتاريها و مشکلات، ارتباط با خداست. حديث داريم: پيامبر و على(ع) هرگاه به مشكلى برخورد مىكردند نماز مىخواندند.
12- نماز و جلب رحمت الهی
نمازرمز رحمت خداست. قرآن مىفرمايد: «وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» (نور/56). اگر مىخواهيد مورد رحمت الهی واقع شويد، نماز بخوانيد.
13- نماز و بخشيده شدن گناهان
قرآن مىفرمايد: «قالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَيْتُمُ الزَّكاةَ وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلي وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ لَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهار» (مائده/12). اگر شما اهل نماز باشيد لغزشهايتان را مىبخشم.
14- نماز و طرد افراد فاسق
حديث داريم: «لَا تُصَلِّ إِلَّا خَلْفَ مَنْ تَثِقُ بِدِينِه»، (الكافي/ج3/ص374)، پشت سر كسي به ديندری اش وثوق و اطمينان نداری، نماز نخوان.
15- نماز و طرد و ردّ طاغوت و شيطان
چون می گوئيم: «الله اكبر»، خدا بزرگ است، يعني: آمريكا کوچک است. «عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِم.....»، كسي كه خدا نزدش بزرگ است، غير از او کوچک اند. بحارالانوار/ج65/ص192).مثال:يک سالن بزرگ است. اما سوار هواپيما که بشويم، از بالا، سالن به اندازه يك جعبهي و بالاتر، به اندازهي يك صابون و قوطي كبريت و عدس و هر چه اوج گرفته و بالاتر برويم، كوچكتر ميشود. و هر چه ايمان و باور ما هم به خدا بيشتر شود، طاغوت نزد ما كوچكتر خواهد بود. ولذا امام خمينی (ره) فرمود: آمريكا هيچ غلطي نميتواند بكند.ما با كلمه محراب آشنا هستيم، در قرآن برای محلّ نماز حضرت زكريّا (ع ) آمده است؛ «هو قائم يصلّى فى المحراب» « آلعمران، 38- 39»، محراب در لغت به معنای محلّ حرب وجنگ است، پس نماز وحضور در محرابِ عبادت، قيام براى جنگ با ابليس است.اگر انسان هر روز چند بار در محلى قرار بگيرد كه نامش محل جنگ باشد، جنگ با هوسها و شيطانها و طاغوتها، القاى اين كلمه چه تأثيرى در فرد و جامعه دارد.
16- نماز و دوري از تكبر و استكبار
حضرت زهرا (س) در بارۀ آثار نماز فرمود: «تطهيراً للكبر»، برای اينکه انسان از تكبر بيرون بيايد. در نماز است که انسان، بلندترين نقطهي بدن که پيشاني است در هر نماز و در دو سجده روي خاك قرار می دهد.
17- نماز ومقابله با انزوا و گوشه گيری
نماز انسان را از گوشهگيري بيرون ميآورد چون به مسجد و نماز جمعه می رود. اصولاً نماز خوان، نميتواند آدم گوشهگيري و منزوي باشد، چون خداوند می فرمايد: «وَ ارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعينَ»، (بقره/43)، «وَ ارْكَعي مَعَ الرَّاكِعينَ»، (آلعمران/43)، زن و مرد در نماز جماعت شرکت کنيد. 18- نماز و تمركز الآن بعضي از پزشكها، بيماران خود را با تمركز درمان ميكنند. بهترين دوا برای تمركز، نماز است، چون بايد حواس انسان در نماز، جمع باشد، چون فرموده اند: رو بروي درب باز، آتش، رودخانه و عكس نماز نخوانيد. 19- نماز و مقابله با لهجه گرايی همۀ انسانها، از ترك، فارس، عرب، عجم و... بايد نماز را عربي بخوانند. مثلِ خلبانها، که در هرجاي كرهي زمين باشند بايد انگليسي حرف بزنند.
آخرین ویرایش: