سوگ سیاوش
سوگ سیاوش و یا سیاوشان، نام آئین و نیز اماکنی است که در آنها سوگ سیاوش گرفته میشدهاست. گستردگی سوگ سیاوش در ایران از آن جا معلوم میشود که علی رغم هزار و سیصد سال نفوذ اسلام در وجوه مختلف زندگی ایرانیان چند روستا در این منطقه از هرات تا مازندران و جنوب آشتیان و یک مسجد در شیراز هنوز نام سیاوش دارد. همچنین نشانههای سوگ سیاوش بر آثار سفالی کهن خوارزم و فرارود (ماوراءالنهر)، نقاشیهای دیواری پنجکنت سغد، آثار سفالی جدیدتر و نیز در برخی از آئینهای عزا و تعزیه در ایران امروز باقی ماندهاست.شواهد دیگری از بخشهای اصیل اسطوره سیاوش در جاهای دیگر، از جمله هنر مینیاتور ایران هم بازماندهاست.
گستره تاریخی-جغرافیائی
کهنترین یادگار این اسطوره از دوره نوسنگی و دقیقاً سه هزار سال پیش از میلاد است. آلکساندر مونگیت در حوالی سمرقند سنگنگارهای از این تاریخ به دست آوردهاست که آئین سوگ سیاوش بر آن به روشنی کنده شدهاست. ایجاد شبکه آبیاری در سرزمین دشواری چون آسیای مرکزی، عامل پدیدآمدن، پروردن، تحول و گستردن اسطورهاست. اطلاعات ما از هزاره دوم پیش از میلاد بیش تر میشود، مطالب مندرج در اوستا نیز که مربوط به زمانی پیش از ظهور زردشت است، به همین روزگاران میپیوندد.عکسهای هوائی که پیش از جنگ دوم جهانی از این سرزمین برداشته شد، نشان داد که قویترین شبکه آبیاری خوارزم متعلق به همین سرزمین است.این شبکه تا تاریخ میلادی ظاهرا سالم، رو به گسترش و بارور بودهاست. پس از این دوره و در زمانی که تعیین تاریخ دقیق آن فعلاً امکان پذیر نیست، شبکه عظیم آبیاری در هم ریخته و صدها روستا و شهر را به ویرانی تبدیل کردهاست. از نظر جغرافیائی تمام منطقه معروف به خوارزم (پنجکنت، افراسیاب، سمرقند، رخش و...) و سرزمینی که آن را باکتریا نام دادهاند، به ویژه مرو، دارای آثار سیاوشانی است.اما سیاوشان در جاهائی هم گرفته شد که به همین نام باقی ماند، مثل روستاهای سیاوشان در تمام ایران و برخی اماکن مثل مسجد سیاوش در شهر شیراز. اینک روشن شدهاست که این آبادانی هزار سال دوام آورده اما در اثر یک خشکسالی عظیم و زمینلرزههای پرشمار از بین رفتهاست.
سیر تاریخی
پیدایش-توتم اسپ
شواهدی آشکار حکایت از آن دارد که سیاوش نخست اسپ بوده و از آن جا که آثار آن مخصوصا در آئین تدفین مردگان بارزتر است، به اعتقادی توتمی تعلق دارد. در این صورت با باورهای آن عمده از ایرانیان که قربانی اسپ داشتند و در اوستا از آنان و قربانیهای اسپ شان فراوان سخن رفتهاست، سازگاری ندارد. شکلی هم که در اوستا داریم ارتباطی با این آئین ندارد، بلکه در اوستا سیاوش همان فرزند کاووس و پدر کیخسرو است که در روایت اوستا به خیانت کشته شدهاست مثلا در گوش(درواسپ) یشت (یشت ۲۱) میخوانیم:
بده مرا توانترین نیک، ای دوراسپ، این آیفیت(نعمت(را تا من ببندم افراسیاب تور بزهکار را و بسته بکشم و بسته برانم، به نزد کیخسرو برانم. تا او را بکشد کیخسرو آن سوی دریای چیچست ژرف گسترده. پور ستاننده کین سیاوش کشته به حیله جوان..
باورهای توتمی در دورههای مشخصی از زندگی انسان شکل میگیرد و در هر صورت و به طور عمده متعلق به دورههای پیش از فلز، مخصوصا از دوره شکار و گردآوری غذا از کهن سنگی تا دوره نوسنگی است. عهد کشاورزی نیز متعلق به دوره نوسنگی است، بنابر این شکل توتمیک سیاوش بایستی در همین دوره و اسطوره کشاورزی آن در دوره نوسنگی شکل گرفته باشد، اما بی شک در دوران طولانی، یعنی تا دوره ساسانی و سرانجام شاید سدهٔ چهارم میلادی باقی باشد. سیاوش از خاندانی است که در ترکیب اسم عده زیادی از آنان واژه اسپ دیده میشود.سیاوش نخستین نفر از کیانیان است که نام او با اسب ساخته شدهاست. همچنین قابل تصور است که چرا نام او syavaspa سیاهسپ نشده یعنی نه از واژه aspa بلکه از vasna ساخته شدهاست. نامهای نر و مرد در زبانهای آریائی حکایت از مرگ دارد و خود واژه مرد اصلا یعنی مردنی.در روایات ایرانی مثل شاهنامه سیاوش برای فرزند خود، کیخسرو، سه چیز باقی میگذارد: اسب، نیزه و زره. حال، سیاوش با اسپ خود وصیت میکند و کیخسرو را به او میسپارد. حال اسپ نشانه وفاداری به توتم و نگهداری آن است. در واقع از توتم خواسته شدهاست که یکی از فرزندان خود را بپاید. شاید توتم، ریشه اختلاف یا یکی از وجوه اختلاف قومی بودهاست. نیزه و زره هر دو به عنوان ابزارهای جادوئی که میتوان با آنها به فر (نیروی جادوئی شاهان) دست یافت، مدتها است که شناخته شدهاست.
اسطوره کشت
بخش دیگری از سیاوشان، اسطورهای است معروف، اسطوره مرگ و زندگی، پژمردن و بهار کردن که نمونه هائی در آئینهای دیگر چه در آسیا، چه در آفریقا و چه در آمریکای جنوبی دارد. در این داستانها خزان کامل (مرگ سیاوش) و بهار پس از آن (تولد کیخسرو پس از مرگ سیاوش) و نیز رفتن سیاوش به درون آتش (به نشانه خزان) و زنده آمدن او (بهار) دیده میشود. اسطوره نماد مرگ و رستاخیز و تابع الگوی خزان و بهار است.. آداب آن به منظور تشویق نیروهای آسمانی برای ادامه دادن به بخشایشهای سالانه منابع حیات است.
سیاوش-خدا
خدا شدن سیاوش هم در آسیای میانه دارای شواهدی است، از جمله در روی استودانی که از انواع استودانهای پیشین است و در انگقلعه پیدا شد، تصویری دیده میشود که آشکارا نشانه خورشید است.در تصویر پیچیده سیاوش ویژگی خدای خورشید بودن به اندازه کافی روشن است. تولستوف در این مورد بر این باور است که ورود این قهرمان به آتش که در شاهنامه آمده، گواهی مهم است. همچنین ازدواج سیاوش و فرنگیس درشاهنامه شباهتی با ازدواج مهر و ناهید دارد. نر شخی هم یادآوری میکند که در روز اول سال نو یعنی جشن برابری شب و روز در تقویم خورشیدی، ساکنان بخارا از طلوع خورشید، خروس برای سیاوش قربانی میکردند و این پرندهای است که همه جا وقف خورشید میشود.
سیاوش در فرهنگ کشاورزی آسیای مرکزی
سیاوش، از جمله، در میان خدایان آسیای مرکزی اگر نه خدا بلکه نماد باروری و زایش دوبارهاست.البته در ساخت مذاهب قدیم، معمولاً خدایان جا عوض میکنند یا دست کم نقش خود را به دیگری واگذار میکنند.شواهد شاه شدن سیاوش گذشته از آئینها در تصویرهای او هم دیده میشود. از میان این تصاویر در دو جا بیش تر میتوان این نمود را ملاحظه کرد، یکی روی کوزه مرو است و دیگری نقشهای دیواری پنجکند. در روی کوزه مرو در یک طرف سیاوش را سوار اسپی سیاه، با جامه شاهانه ة تیر و کمان به دست میبینیم. در طرف دیگر که صحنه زاری بر جسد او ترسیم شده، اگر چه تاج بر سز ندارد، اما همان جامههای شاهانه را به تن دارد. در نقاشی دیواری پنجکند دو صحنه زاری بر او در میان چادری یا چیزی که نماد چادر است، دیده میشود، سیاوش تاج بر سر و جامهای آراسته به تن دارد.
دوره سیاوش در تاریخ
اهمیت آئین سیاوش در آسیای مرکزی، مخصوصا از دوره هخامنشی، چنان است که تولستوف -محقق برجسته روس که آثار مهمی درباره فرهنگ و تمدن آسیای مرکزی دارد - در یکی از آثار خویش درباره تمدن خوارزم، به یک دوره سیاوش اعتقاد یافت و کوشید جوانب تمدنی، مردم شناسانه ع باستان شناسانه و بالاخره تاریخی این دوره را بررسی کند. آنچه از اهم است مرکزیت اعتقادات مذهبی و اجتماعی است، به طوری که از آغاز دوره میلادی که سکهها پدیدار می شود. نشانه آئین بر این سکهها دست کم پیکر سواری است که در پشت سکه دیده میشود و این بویژه نخستین سکههای محلی خوارزم با نقش سر یک شاه بر روی آن است. بزرگترین تظاهرات سیاوشان بر روی سکههای شاهان سلسله آفریغی خوارزم است که از علاقه شدید آنان به سیاوش، چه بر اساس روایات ارزشمند بیرونی و چه سکه هایشان آگاهی داریم.
نوروز سیاوشان
عده زیادی از دانشمندانی که درباره فرهنگ آسیای مرکزی مطالعه کرده اند، باور دارند که سیاوشان مراسم سال نو است. برخی حتی می اندیشند که سیاوشان عامل منحصر به فرد پدید آمدن جشن آغاز سال است. می دانیم که آئینهای خدایان گیاهی می تواند به پدید آمدن جشن ثابتی در آغاز سال خورشیدی کمک کند، یا اصولا آن را سبب شود، بهار تولد دوباره طبیعت است. اما در ایران مراسم نوروز از کهنترین زمان هائی که تاریخ تقویم و تاریخ نجوم، یافتههای باستانشناسی، وضعیت ساختمان هائی مثل تخت جمشید و قوی قیریلقان قلعه حکایت میکند، بسیار دقیق و درست در نخستین روز فصل بهار گرفته می شود.اصولا مراسمی که برای خدایان گیاهی گرفته می شده با آغاز سال نو همزمان بوده است. در واقع این مراسم برای دعوت و تشویق نیروهای زایای طبیعت به زاد و ولد گرفته می شده است. بعلاوه مراسم فروردگان (جشنها و آئین هائی که سالانه برای مردگان گرفته میشد) در ایران همیشه پیش از نوروز انجام می شده است.
مراسم عزاداری پس از اسلام
شواهد فراوانی وجود دارد که در ایران پس از اسلام عمده مراسم عزاداری، به ویژه سوگ آئین غیر رسمی تحت تاثیر آئین سوگ سیاوش بوده و آثار آن تا امروز باقی است. در این میان هر چه به حوزه آمودریا نزدیک تر شویم، سوگ آئینها به آئین سوگ سیاوش نزدیک ترند ولو این که سوگمند یا آئین ورز، مثلا تیمور گورکانی باشد.دورترین اثر مستقیمی که از سیاوشان می توان دید بین عربهای شیعه در عراق است که سوگ امام سوم خویش، بویژه زنان، سر و سینه را برهنه و موها را افشان می کنند، زاری کنان بر سر و سینه می زنند وتا دیری موی خود را کوتاه نمی کنند.در بین اهل تسنن اساسا چنین رسم هائی وجود ندارد و این نشان می دهد که حتی در بین النهرین آداب بازمانده سوگ، ایرانی است یا بهتر بگوئیم صرفا از دوره اسلامی ایران اثری دارد.کهنترین یادگارهای سوگ سیاوش در دوره اسلامی یکی سوگ آئینهای آسیای مرکزی، مخصوصا در بخارا است و دیگری کارهای عبدالرحمن ابومسلم خراسانی در استفاده از این آئین در تجهیز ایرانیان علیه حکومت عربی.به این ترتیب یک قیام بزرگ که منجر به حکومت بنی عباس شد، با یک شعار ایرانی (رنگ اسپ سیاه سیاوش)، هویت یافت و به نتیجه رسید. از آنجا که این نهضت در خراسان و یکی از مراکز مهمی صورت گرفت که در آن آئین سیاوش کاملا شناخته بود (مرو)، رنگ ایرانی ماجرا و اثر سوگ آئین در شکل گیری و پیروزی آن بی تاثیر نبوده است. می دانیم که جامه نیلی کردن که بعدها سیاه پوشی و سیاه جامگی شده است، از آئین سیاوش گرفته شده است .
سیاوش در فرهنگ عامیانه ایران
توجهی به میزان نسبتا مهمی از روایات سیاوش که در بین مردم ما باقی ماندهاست و امروزه کمرنگ یا فراموش میشود، نشان میدهد که سیاوش جای مهمی را در بین توده مردم ایران داشتهاست، به طوری که حجم روایات عامیانه مربوط به او پس از قهرمانان بزرگی مثل رستم و سهراب قرار دارد.در این گونه روایات نقش بارز مذهب و اسطوره را میتوان یافت.اسپ سیاوش در روایات شبرنگ است ودر برخی روایات شبدیز. در روایتی دیگر، فرشتهای در زایمان فرنگیس کمک میکند تا سیاوش زاده شود.از آثار اسطوره سیاوش در ایران، داستان هائی است که در آن اسپ به وجهی به راهنمائی و رهبری انسان میپردازد که ویژه اسطورهاست، یعنی اسپ در این داستان نقش ساختاری دارد و نه تنها عملکردی مثل اسپهای حماسی (مانند «ملک جمشید و کره بادی» به روایت احمد شاملو.) در سطور زیر به برخی از آئینهای بازمانده از سوگ سیاوش اشاره میشود:
نخل بندی و نخل گردانی
مراسم نخل گردانی در شهر یزد.محرم.از آداب مشهور عزاداری حسینی در شهرهای کویری.(آئینی بر گرفته از آئین سیاوشان.) نخل گردانی یکی از آداب مشهور عزاداری برای امام سوم شیعیان در ایران است که به طور عمده در شهرهای مرکزی ایران، یزد، نائین، کاشان، فردوس و شهرها، شهرکها و حتی برخی روستاهای مناطق کویری گرفته میشود. نخل عبارت است از اطاق کوچکی که مقطع عمودی دو طرف آن شبیه یک سرو است و از چوب و دیواره هایی شبکه دار ساخته میشود. برخی از نخلها بسیار بزرگ هستند. نخل را با انواع پارچه، شال، ترمه میآرایند و در روزهای عزا مخصوصاً عاشورا آن را طی آدابی بر دوش میکشند و همراه عزاداران در شهر میگردانند و در پایان مراسم به جای اولش که معمولاً تکیهای است بر میگردانند. شواهدی آشکار و پنهان در نخل گردانی وجود دارد که نشان میدهد ادامه سیاوشانهای بسیار کهن است. در بررسی مراسم سیاوشان بر دیواری از کاخ پنجکند دیده میشود که سوگواران اتاقی چادر مانند را که پیکر سیاوش و سه تن از عزاداران در آن است، بر دوش میکشند. اتاق دارای پنجره هائی است که پیکر سیاوش و عزاداران از آنها پیداست.شکل شبکه دار نخل و وجود پنجرههای کوچک فراوان در آن، یادآور همان اطاق چادر مانند است.
سیاوش در بین عشایر
سیاوشان را عشایر ایران هم می گرفتند.اطلاعات اساسی ما درباره کردها و قشقائی ها است، یک روایت قشقائی گویای پیکره اصلی همان چیزی است که در بین مردم شهرها تعزیه سیاوش نامیده میشود و بازمانده ناقص یا تحول یافته ای از سیاوشان کهن است.سیاوشان عشایر فارس تا حدود انقلاب ۱۳۵۷ در جشنها و عیدها، هنگامی که عده زیادی در چادرها به گرد هم می آمدند، اجرا می شد. بر طبق روایت یک زن و شوهر قشقائی در سال ۱۳۵۵ شمسی سیاوشان بیش از آنکه حالت تعزیه داشته باشد، وضع یک نمایش را داشته و در واقع از تعزیههای نمایشی بوده است.شرکت کنندگان در تعزیه به دو گروه تقسیم می شوند، پیروان یا طرفداران سیاوش و طرفداران سودابه و افراسیاب.کردها نیز در بسیاری از مناطق از جمله احمد آباد واقع در شمال آتشکده آذرگشنسب (شیز) در تکاب چنین مراسماتی داشته اند.
سوگ آئینهای لری
آئین سوگ را در بخشی از ایران چمر (chamar) می گفته اند که اکنون تنها به بخشهای کوچکی از لرستان محدود شده است.نوع مراسم به این شکل است که میت را پس از شستن و کفن کردن در بین شاخههای سبز بید می پیچندو آن را به همین صورت کنار گورش که معمولاً گورستانی در نزدیکی چشمه است می گذارند.سپس اسپ سیاهی را که یالش به پهلو شانه شده است را از دور به گور و میت نزدیک می کنند.در این هنگام مردان و بویژه زنان به شیون و زاری و مو فشانی میپردازند.وقتی هم که اسپ را آرام آرام میبرند شیون و زاری شدت می گیرد.چمر شعر ویژه خود را هم دارد.
سیاوش نزد اهل حق
اهل حق علاقه فراوانی به سیاوش دارند و فراوان از نامهای سیاوش و یحیی(نام مستعار سیاوش پس از اسلام) و دیگر شهیدان استفاده می کنند.در اینکه بخش مهمی از باورهای اهل حق با اعتقادات ایران قدیم ارتباط دارد، تردیدی نیست.در میان سرودهای اهل حق، از جمله در سرودهای عالی قلندر که از پیشوایان ایشان است، اشعاری بی نظیری از سیاوش دیده می شود.
پیر شالیار
آثاری از اسطوره سیاوش در مراسم پیر شالیار کردستان (اورمانات تخت) باقی مانده است. این نشانهها بسیار جسته و گریخته و سطحی است و تنها نامها راهنما هستند. بر اساس اعتقادهای اورمان تخت، دو پیر شالیار وجود داشته اند، یکی پسر جاماسپ از پیروان زردشت که او را از پیشوایان آئین زردشتی و مبلغ آن در اورمان می شمارند. این پیر درباره مذهب زردشتی کتابی نوشته که به معرفت پیر شالیار معروف است..اما پیر شالیاری که یادبود جشن عروسی او هر ساله در دهم و یازدهم بهمن ماه در اورمان تخت برگزار میشود، پیر شالیار دوم است که به روایت اهالی اورمان تخت در قرن پنجم هجری می زیسته و در سال ۴۸۰ پیامبر اسلام را به خواب دیده است و فردای آن روز اسلام آورده، نام خود را به مصطفی پسر خرداد تغییر داده و در معرفت پیر شالیار دست برده و قسمت هایی را که با اسلام همسوئی نداشته حذف کرده است.هرچند مراسمی که برای پیر شالیار گرفته میشود به شدت یاد آور آئینهای دین مهر است، اما بخشی از آن با اسطوره سیاوش گره خورده است.در زبان کردی به سوگ سیاوش سوسیا یا سوسیاو می گویند.
تعزیه
تعزیه به طور عمده، آئین ایرانی سوگ فرزندان امام اول شیعیان است. از آنجا که نه اهل تسنن چنین آئینی دارند و نه جای دیگری جز ایران و شهرهای شیعه نشین عراق (که جزئی از ایران قدیم بوده) رسم عزاداری پیشوایان مذهبی به این شکل گرفته میشود، ناچار باید بر رنگ اصیل ایرانی چنین مراسمی تاکید کرد و ریشه آن را در آئین ایرانی جست و جو کرد. نخستین مطلب قابل توجه این است که جامه نیلی کردن و سیاه پوشیدن چه در عزای امام سوم و چه در دیگر سوگهای ایرانیان از آئین سوگ سیاوش آمده است.سیاه پوشیدن نه در بین اعراب وجود داشته و نه در بین ایرانیانی که همسایه ما بوده اند. پیامبر اسلام حتی سیاه پوشیدن را نکوهیده است. میدانیم که در مراسم عزاداری برای امام سوم شیعیان، عزاداران آرزو می کنند که کاش همراه او بودند و به آن فیض عظیم می رسیدند.یعنی عزاداران آرزو می کنند که چون امام خود باشند و با او در سرنوشت او شریک. این حس، تازه و ویژه شیعیان نیست. وحدت با قهرمان آرزوی دیرینه بشر است و در سیاوشان فراوان به چشم می خورد.نکته دیگری که در تعزیه قابل توجه است آمدن اسپ و شیون و مویه زنان است.در تصویرهائی که از مراسم سوگ سیاوش، به ویژه در آسیای مرکزی داریم، اسپ سیاوش را رو به چادر یا نماد چادری می آورد که پیکر سیاوشدر آن آرمیده است.در همین حال زنان در حال مویه اند و موهای خود را پریشان می کنند.مطلب دیگر سرودهای سوگ است که در سیاوشان خوانده می شده و شباهت با اشعاری دارد که برای امام سوم شیعیان خوانده می شود. در سوگ سیاوش عزادار باد خوان به توصیف قامت، زیبائی، دلیری، اسپ و دیگر امتیازات سیاوش می پردازد.
منابع
گستره تاریخی-جغرافیائی
کهنترین یادگار این اسطوره از دوره نوسنگی و دقیقاً سه هزار سال پیش از میلاد است. آلکساندر مونگیت در حوالی سمرقند سنگنگارهای از این تاریخ به دست آوردهاست که آئین سوگ سیاوش بر آن به روشنی کنده شدهاست. ایجاد شبکه آبیاری در سرزمین دشواری چون آسیای مرکزی، عامل پدیدآمدن، پروردن، تحول و گستردن اسطورهاست. اطلاعات ما از هزاره دوم پیش از میلاد بیش تر میشود، مطالب مندرج در اوستا نیز که مربوط به زمانی پیش از ظهور زردشت است، به همین روزگاران میپیوندد.عکسهای هوائی که پیش از جنگ دوم جهانی از این سرزمین برداشته شد، نشان داد که قویترین شبکه آبیاری خوارزم متعلق به همین سرزمین است.این شبکه تا تاریخ میلادی ظاهرا سالم، رو به گسترش و بارور بودهاست. پس از این دوره و در زمانی که تعیین تاریخ دقیق آن فعلاً امکان پذیر نیست، شبکه عظیم آبیاری در هم ریخته و صدها روستا و شهر را به ویرانی تبدیل کردهاست. از نظر جغرافیائی تمام منطقه معروف به خوارزم (پنجکنت، افراسیاب، سمرقند، رخش و...) و سرزمینی که آن را باکتریا نام دادهاند، به ویژه مرو، دارای آثار سیاوشانی است.اما سیاوشان در جاهائی هم گرفته شد که به همین نام باقی ماند، مثل روستاهای سیاوشان در تمام ایران و برخی اماکن مثل مسجد سیاوش در شهر شیراز. اینک روشن شدهاست که این آبادانی هزار سال دوام آورده اما در اثر یک خشکسالی عظیم و زمینلرزههای پرشمار از بین رفتهاست.
سیر تاریخی
پیدایش-توتم اسپ
شواهدی آشکار حکایت از آن دارد که سیاوش نخست اسپ بوده و از آن جا که آثار آن مخصوصا در آئین تدفین مردگان بارزتر است، به اعتقادی توتمی تعلق دارد. در این صورت با باورهای آن عمده از ایرانیان که قربانی اسپ داشتند و در اوستا از آنان و قربانیهای اسپ شان فراوان سخن رفتهاست، سازگاری ندارد. شکلی هم که در اوستا داریم ارتباطی با این آئین ندارد، بلکه در اوستا سیاوش همان فرزند کاووس و پدر کیخسرو است که در روایت اوستا به خیانت کشته شدهاست مثلا در گوش(درواسپ) یشت (یشت ۲۱) میخوانیم:
بده مرا توانترین نیک، ای دوراسپ، این آیفیت(نعمت(را تا من ببندم افراسیاب تور بزهکار را و بسته بکشم و بسته برانم، به نزد کیخسرو برانم. تا او را بکشد کیخسرو آن سوی دریای چیچست ژرف گسترده. پور ستاننده کین سیاوش کشته به حیله جوان..
باورهای توتمی در دورههای مشخصی از زندگی انسان شکل میگیرد و در هر صورت و به طور عمده متعلق به دورههای پیش از فلز، مخصوصا از دوره شکار و گردآوری غذا از کهن سنگی تا دوره نوسنگی است. عهد کشاورزی نیز متعلق به دوره نوسنگی است، بنابر این شکل توتمیک سیاوش بایستی در همین دوره و اسطوره کشاورزی آن در دوره نوسنگی شکل گرفته باشد، اما بی شک در دوران طولانی، یعنی تا دوره ساسانی و سرانجام شاید سدهٔ چهارم میلادی باقی باشد. سیاوش از خاندانی است که در ترکیب اسم عده زیادی از آنان واژه اسپ دیده میشود.سیاوش نخستین نفر از کیانیان است که نام او با اسب ساخته شدهاست. همچنین قابل تصور است که چرا نام او syavaspa سیاهسپ نشده یعنی نه از واژه aspa بلکه از vasna ساخته شدهاست. نامهای نر و مرد در زبانهای آریائی حکایت از مرگ دارد و خود واژه مرد اصلا یعنی مردنی.در روایات ایرانی مثل شاهنامه سیاوش برای فرزند خود، کیخسرو، سه چیز باقی میگذارد: اسب، نیزه و زره. حال، سیاوش با اسپ خود وصیت میکند و کیخسرو را به او میسپارد. حال اسپ نشانه وفاداری به توتم و نگهداری آن است. در واقع از توتم خواسته شدهاست که یکی از فرزندان خود را بپاید. شاید توتم، ریشه اختلاف یا یکی از وجوه اختلاف قومی بودهاست. نیزه و زره هر دو به عنوان ابزارهای جادوئی که میتوان با آنها به فر (نیروی جادوئی شاهان) دست یافت، مدتها است که شناخته شدهاست.
اسطوره کشت
بخش دیگری از سیاوشان، اسطورهای است معروف، اسطوره مرگ و زندگی، پژمردن و بهار کردن که نمونه هائی در آئینهای دیگر چه در آسیا، چه در آفریقا و چه در آمریکای جنوبی دارد. در این داستانها خزان کامل (مرگ سیاوش) و بهار پس از آن (تولد کیخسرو پس از مرگ سیاوش) و نیز رفتن سیاوش به درون آتش (به نشانه خزان) و زنده آمدن او (بهار) دیده میشود. اسطوره نماد مرگ و رستاخیز و تابع الگوی خزان و بهار است.. آداب آن به منظور تشویق نیروهای آسمانی برای ادامه دادن به بخشایشهای سالانه منابع حیات است.
سیاوش-خدا
خدا شدن سیاوش هم در آسیای میانه دارای شواهدی است، از جمله در روی استودانی که از انواع استودانهای پیشین است و در انگقلعه پیدا شد، تصویری دیده میشود که آشکارا نشانه خورشید است.در تصویر پیچیده سیاوش ویژگی خدای خورشید بودن به اندازه کافی روشن است. تولستوف در این مورد بر این باور است که ورود این قهرمان به آتش که در شاهنامه آمده، گواهی مهم است. همچنین ازدواج سیاوش و فرنگیس درشاهنامه شباهتی با ازدواج مهر و ناهید دارد. نر شخی هم یادآوری میکند که در روز اول سال نو یعنی جشن برابری شب و روز در تقویم خورشیدی، ساکنان بخارا از طلوع خورشید، خروس برای سیاوش قربانی میکردند و این پرندهای است که همه جا وقف خورشید میشود.
سیاوش در فرهنگ کشاورزی آسیای مرکزی
سیاوش، از جمله، در میان خدایان آسیای مرکزی اگر نه خدا بلکه نماد باروری و زایش دوبارهاست.البته در ساخت مذاهب قدیم، معمولاً خدایان جا عوض میکنند یا دست کم نقش خود را به دیگری واگذار میکنند.شواهد شاه شدن سیاوش گذشته از آئینها در تصویرهای او هم دیده میشود. از میان این تصاویر در دو جا بیش تر میتوان این نمود را ملاحظه کرد، یکی روی کوزه مرو است و دیگری نقشهای دیواری پنجکند. در روی کوزه مرو در یک طرف سیاوش را سوار اسپی سیاه، با جامه شاهانه ة تیر و کمان به دست میبینیم. در طرف دیگر که صحنه زاری بر جسد او ترسیم شده، اگر چه تاج بر سز ندارد، اما همان جامههای شاهانه را به تن دارد. در نقاشی دیواری پنجکند دو صحنه زاری بر او در میان چادری یا چیزی که نماد چادر است، دیده میشود، سیاوش تاج بر سر و جامهای آراسته به تن دارد.
دوره سیاوش در تاریخ
اهمیت آئین سیاوش در آسیای مرکزی، مخصوصا از دوره هخامنشی، چنان است که تولستوف -محقق برجسته روس که آثار مهمی درباره فرهنگ و تمدن آسیای مرکزی دارد - در یکی از آثار خویش درباره تمدن خوارزم، به یک دوره سیاوش اعتقاد یافت و کوشید جوانب تمدنی، مردم شناسانه ع باستان شناسانه و بالاخره تاریخی این دوره را بررسی کند. آنچه از اهم است مرکزیت اعتقادات مذهبی و اجتماعی است، به طوری که از آغاز دوره میلادی که سکهها پدیدار می شود. نشانه آئین بر این سکهها دست کم پیکر سواری است که در پشت سکه دیده میشود و این بویژه نخستین سکههای محلی خوارزم با نقش سر یک شاه بر روی آن است. بزرگترین تظاهرات سیاوشان بر روی سکههای شاهان سلسله آفریغی خوارزم است که از علاقه شدید آنان به سیاوش، چه بر اساس روایات ارزشمند بیرونی و چه سکه هایشان آگاهی داریم.
نوروز سیاوشان
عده زیادی از دانشمندانی که درباره فرهنگ آسیای مرکزی مطالعه کرده اند، باور دارند که سیاوشان مراسم سال نو است. برخی حتی می اندیشند که سیاوشان عامل منحصر به فرد پدید آمدن جشن آغاز سال است. می دانیم که آئینهای خدایان گیاهی می تواند به پدید آمدن جشن ثابتی در آغاز سال خورشیدی کمک کند، یا اصولا آن را سبب شود، بهار تولد دوباره طبیعت است. اما در ایران مراسم نوروز از کهنترین زمان هائی که تاریخ تقویم و تاریخ نجوم، یافتههای باستانشناسی، وضعیت ساختمان هائی مثل تخت جمشید و قوی قیریلقان قلعه حکایت میکند، بسیار دقیق و درست در نخستین روز فصل بهار گرفته می شود.اصولا مراسمی که برای خدایان گیاهی گرفته می شده با آغاز سال نو همزمان بوده است. در واقع این مراسم برای دعوت و تشویق نیروهای زایای طبیعت به زاد و ولد گرفته می شده است. بعلاوه مراسم فروردگان (جشنها و آئین هائی که سالانه برای مردگان گرفته میشد) در ایران همیشه پیش از نوروز انجام می شده است.
مراسم عزاداری پس از اسلام
شواهد فراوانی وجود دارد که در ایران پس از اسلام عمده مراسم عزاداری، به ویژه سوگ آئین غیر رسمی تحت تاثیر آئین سوگ سیاوش بوده و آثار آن تا امروز باقی است. در این میان هر چه به حوزه آمودریا نزدیک تر شویم، سوگ آئینها به آئین سوگ سیاوش نزدیک ترند ولو این که سوگمند یا آئین ورز، مثلا تیمور گورکانی باشد.دورترین اثر مستقیمی که از سیاوشان می توان دید بین عربهای شیعه در عراق است که سوگ امام سوم خویش، بویژه زنان، سر و سینه را برهنه و موها را افشان می کنند، زاری کنان بر سر و سینه می زنند وتا دیری موی خود را کوتاه نمی کنند.در بین اهل تسنن اساسا چنین رسم هائی وجود ندارد و این نشان می دهد که حتی در بین النهرین آداب بازمانده سوگ، ایرانی است یا بهتر بگوئیم صرفا از دوره اسلامی ایران اثری دارد.کهنترین یادگارهای سوگ سیاوش در دوره اسلامی یکی سوگ آئینهای آسیای مرکزی، مخصوصا در بخارا است و دیگری کارهای عبدالرحمن ابومسلم خراسانی در استفاده از این آئین در تجهیز ایرانیان علیه حکومت عربی.به این ترتیب یک قیام بزرگ که منجر به حکومت بنی عباس شد، با یک شعار ایرانی (رنگ اسپ سیاه سیاوش)، هویت یافت و به نتیجه رسید. از آنجا که این نهضت در خراسان و یکی از مراکز مهمی صورت گرفت که در آن آئین سیاوش کاملا شناخته بود (مرو)، رنگ ایرانی ماجرا و اثر سوگ آئین در شکل گیری و پیروزی آن بی تاثیر نبوده است. می دانیم که جامه نیلی کردن که بعدها سیاه پوشی و سیاه جامگی شده است، از آئین سیاوش گرفته شده است .
سیاوش در فرهنگ عامیانه ایران
توجهی به میزان نسبتا مهمی از روایات سیاوش که در بین مردم ما باقی ماندهاست و امروزه کمرنگ یا فراموش میشود، نشان میدهد که سیاوش جای مهمی را در بین توده مردم ایران داشتهاست، به طوری که حجم روایات عامیانه مربوط به او پس از قهرمانان بزرگی مثل رستم و سهراب قرار دارد.در این گونه روایات نقش بارز مذهب و اسطوره را میتوان یافت.اسپ سیاوش در روایات شبرنگ است ودر برخی روایات شبدیز. در روایتی دیگر، فرشتهای در زایمان فرنگیس کمک میکند تا سیاوش زاده شود.از آثار اسطوره سیاوش در ایران، داستان هائی است که در آن اسپ به وجهی به راهنمائی و رهبری انسان میپردازد که ویژه اسطورهاست، یعنی اسپ در این داستان نقش ساختاری دارد و نه تنها عملکردی مثل اسپهای حماسی (مانند «ملک جمشید و کره بادی» به روایت احمد شاملو.) در سطور زیر به برخی از آئینهای بازمانده از سوگ سیاوش اشاره میشود:
نخل بندی و نخل گردانی
مراسم نخل گردانی در شهر یزد.محرم.از آداب مشهور عزاداری حسینی در شهرهای کویری.(آئینی بر گرفته از آئین سیاوشان.) نخل گردانی یکی از آداب مشهور عزاداری برای امام سوم شیعیان در ایران است که به طور عمده در شهرهای مرکزی ایران، یزد، نائین، کاشان، فردوس و شهرها، شهرکها و حتی برخی روستاهای مناطق کویری گرفته میشود. نخل عبارت است از اطاق کوچکی که مقطع عمودی دو طرف آن شبیه یک سرو است و از چوب و دیواره هایی شبکه دار ساخته میشود. برخی از نخلها بسیار بزرگ هستند. نخل را با انواع پارچه، شال، ترمه میآرایند و در روزهای عزا مخصوصاً عاشورا آن را طی آدابی بر دوش میکشند و همراه عزاداران در شهر میگردانند و در پایان مراسم به جای اولش که معمولاً تکیهای است بر میگردانند. شواهدی آشکار و پنهان در نخل گردانی وجود دارد که نشان میدهد ادامه سیاوشانهای بسیار کهن است. در بررسی مراسم سیاوشان بر دیواری از کاخ پنجکند دیده میشود که سوگواران اتاقی چادر مانند را که پیکر سیاوش و سه تن از عزاداران در آن است، بر دوش میکشند. اتاق دارای پنجره هائی است که پیکر سیاوش و عزاداران از آنها پیداست.شکل شبکه دار نخل و وجود پنجرههای کوچک فراوان در آن، یادآور همان اطاق چادر مانند است.
سیاوش در بین عشایر
سیاوشان را عشایر ایران هم می گرفتند.اطلاعات اساسی ما درباره کردها و قشقائی ها است، یک روایت قشقائی گویای پیکره اصلی همان چیزی است که در بین مردم شهرها تعزیه سیاوش نامیده میشود و بازمانده ناقص یا تحول یافته ای از سیاوشان کهن است.سیاوشان عشایر فارس تا حدود انقلاب ۱۳۵۷ در جشنها و عیدها، هنگامی که عده زیادی در چادرها به گرد هم می آمدند، اجرا می شد. بر طبق روایت یک زن و شوهر قشقائی در سال ۱۳۵۵ شمسی سیاوشان بیش از آنکه حالت تعزیه داشته باشد، وضع یک نمایش را داشته و در واقع از تعزیههای نمایشی بوده است.شرکت کنندگان در تعزیه به دو گروه تقسیم می شوند، پیروان یا طرفداران سیاوش و طرفداران سودابه و افراسیاب.کردها نیز در بسیاری از مناطق از جمله احمد آباد واقع در شمال آتشکده آذرگشنسب (شیز) در تکاب چنین مراسماتی داشته اند.
سوگ آئینهای لری
آئین سوگ را در بخشی از ایران چمر (chamar) می گفته اند که اکنون تنها به بخشهای کوچکی از لرستان محدود شده است.نوع مراسم به این شکل است که میت را پس از شستن و کفن کردن در بین شاخههای سبز بید می پیچندو آن را به همین صورت کنار گورش که معمولاً گورستانی در نزدیکی چشمه است می گذارند.سپس اسپ سیاهی را که یالش به پهلو شانه شده است را از دور به گور و میت نزدیک می کنند.در این هنگام مردان و بویژه زنان به شیون و زاری و مو فشانی میپردازند.وقتی هم که اسپ را آرام آرام میبرند شیون و زاری شدت می گیرد.چمر شعر ویژه خود را هم دارد.
سیاوش نزد اهل حق
اهل حق علاقه فراوانی به سیاوش دارند و فراوان از نامهای سیاوش و یحیی(نام مستعار سیاوش پس از اسلام) و دیگر شهیدان استفاده می کنند.در اینکه بخش مهمی از باورهای اهل حق با اعتقادات ایران قدیم ارتباط دارد، تردیدی نیست.در میان سرودهای اهل حق، از جمله در سرودهای عالی قلندر که از پیشوایان ایشان است، اشعاری بی نظیری از سیاوش دیده می شود.
پیر شالیار
آثاری از اسطوره سیاوش در مراسم پیر شالیار کردستان (اورمانات تخت) باقی مانده است. این نشانهها بسیار جسته و گریخته و سطحی است و تنها نامها راهنما هستند. بر اساس اعتقادهای اورمان تخت، دو پیر شالیار وجود داشته اند، یکی پسر جاماسپ از پیروان زردشت که او را از پیشوایان آئین زردشتی و مبلغ آن در اورمان می شمارند. این پیر درباره مذهب زردشتی کتابی نوشته که به معرفت پیر شالیار معروف است..اما پیر شالیاری که یادبود جشن عروسی او هر ساله در دهم و یازدهم بهمن ماه در اورمان تخت برگزار میشود، پیر شالیار دوم است که به روایت اهالی اورمان تخت در قرن پنجم هجری می زیسته و در سال ۴۸۰ پیامبر اسلام را به خواب دیده است و فردای آن روز اسلام آورده، نام خود را به مصطفی پسر خرداد تغییر داده و در معرفت پیر شالیار دست برده و قسمت هایی را که با اسلام همسوئی نداشته حذف کرده است.هرچند مراسمی که برای پیر شالیار گرفته میشود به شدت یاد آور آئینهای دین مهر است، اما بخشی از آن با اسطوره سیاوش گره خورده است.در زبان کردی به سوگ سیاوش سوسیا یا سوسیاو می گویند.
تعزیه
تعزیه به طور عمده، آئین ایرانی سوگ فرزندان امام اول شیعیان است. از آنجا که نه اهل تسنن چنین آئینی دارند و نه جای دیگری جز ایران و شهرهای شیعه نشین عراق (که جزئی از ایران قدیم بوده) رسم عزاداری پیشوایان مذهبی به این شکل گرفته میشود، ناچار باید بر رنگ اصیل ایرانی چنین مراسمی تاکید کرد و ریشه آن را در آئین ایرانی جست و جو کرد. نخستین مطلب قابل توجه این است که جامه نیلی کردن و سیاه پوشیدن چه در عزای امام سوم و چه در دیگر سوگهای ایرانیان از آئین سوگ سیاوش آمده است.سیاه پوشیدن نه در بین اعراب وجود داشته و نه در بین ایرانیانی که همسایه ما بوده اند. پیامبر اسلام حتی سیاه پوشیدن را نکوهیده است. میدانیم که در مراسم عزاداری برای امام سوم شیعیان، عزاداران آرزو می کنند که کاش همراه او بودند و به آن فیض عظیم می رسیدند.یعنی عزاداران آرزو می کنند که چون امام خود باشند و با او در سرنوشت او شریک. این حس، تازه و ویژه شیعیان نیست. وحدت با قهرمان آرزوی دیرینه بشر است و در سیاوشان فراوان به چشم می خورد.نکته دیگری که در تعزیه قابل توجه است آمدن اسپ و شیون و مویه زنان است.در تصویرهائی که از مراسم سوگ سیاوش، به ویژه در آسیای مرکزی داریم، اسپ سیاوش را رو به چادر یا نماد چادری می آورد که پیکر سیاوشدر آن آرمیده است.در همین حال زنان در حال مویه اند و موهای خود را پریشان می کنند.مطلب دیگر سرودهای سوگ است که در سیاوشان خوانده می شده و شباهت با اشعاری دارد که برای امام سوم شیعیان خوانده می شود. در سوگ سیاوش عزادار باد خوان به توصیف قامت، زیبائی، دلیری، اسپ و دیگر امتیازات سیاوش می پردازد.
منابع
- ملوک الارض و الانبیا، حمزه اصفهانی
- سیاوشان، صادق کیا.«کین سیاوش» در پژوهشنامه فرهنگستان زبان ایران
- سووشون، سیمین دانشور.تهران، خوارزمی ۱۳۷۷
- سیاوشان. حصوری، علی.چاپ دوم نشر سر چشمه
- والیاده، میرچا، رساله در تاریخ ادیان. ترجمه جلال ستاری.تهران :سروش ۱۳۷۲
- سوگ سیاوش، مسکوب، شاهرخ.
- الیاده میرچا، رساله در تاریخ ادیان. ترجمه جلال ستاری.تهران سروش ۱۳۷۲
- تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی
- مقاله از قفقاز به شیراز، دکتر علی حصوری۱۳۷۶
- تاریخ و عقاید دین اهل حق، خواجه الدین، تبریز
- مطالعات جامع توسعه اجتماعی-اقتصادی استان کردستان، تکنگاری اورامان تخت، زمستان ۱۳۷۲ گروه مطالعاتی هامون